من میگم هست! تو چی میگی؟

فکر کردم شوهرشه وقتی از ماشینه پسره جلوی در دانشگاه پیدا شد پسره موند تا دختره بره بعد رفت ب دوستم گفتم  چه شوهر  باغیرتی داره گفت با هم دوستن یکی نیست ب این اقا بگه اخه اگه غیرت داری بیا بگیرش موقع برگشت توی سرویس دانشگاه صدای دختریو میشنیدم ک داشت از نبود پسر پاک و خوب برای ازدواج حرف میزد برگشتم ب چهرش نگاه کردم جالب بود بینی عملی ارایش غلیظ و بی حجاب مژه های مصنوعی و ... جالبه دختره مصنوعی بدنبال مرد واقعی...

بعله دیگه امر ب معروف و نهی از منکرم نمیشه کرد گفتم اگه امسال منو تو ساکت نمیموندیم الان اینا انقدر گستاخ نمیشدن تو این 4سال کلی ازین صحنه ها رو دیدم  بعد ک از دفتر مرجع تقلیدم سوال کردم گفتن نگاه ب این صحنه ها حرومه جالبه ک دخترا میگن مرد برای ازدواج کمه اتفاقا همه پسرا اماده ازدواجن اما چرا ازدواج نمیکنن بخاطر امسال این خانوماست وقتی پسری انقدر راحت نیازش بدون دادن هزینه ای رفع میشه برای چی دیگه زن بگیرن برام زندگی تو این دنیا خیلی سخت شده احساس میکنم مال این دنیا نیستم انگار از دنیای دیگه ای اومدم 

شاید بقول بعضیها امل و عقب افتاده ام  احساس میکنم  باید صد سال زودتر بدنیا میومدم جالبه چند روز پیش موقع رفتن ب دانشگاه تو سرویس صندلی تکی پیدا نکردم مجبور شدم روی صندلی دو نفره بشینم  همیشه موقعی ک تنهام از نشستن روی این صندلیهای دونفره بخاطر اینکه مردی کنارم نشینه اجتناب میکنم  اما اینبار صندلی تنها پیدا نکردم نشستم و خدا خدا میکردم ک یه دختر بیاد کنارم بشینه یه اقایی اومد پرسید جای کسیه منم گفتم نه تا اومد بشینه گفتم صندلیهای دیگه خالیه اگه میشه برین اونجا پوزخندی زد و خواست بشینه ک دختری چادری از دور اشاره کرد اومد جلو گفت سلام  من دوستشم برید جای دیگه میخام کنار دوستم بشینم  بش گفتم خدا رسوندت

وقتی ی نامحرم کنارم میشینه خیلی معذب میشم بعلاوه تو راه بخاطر پیچ جاده ممکنه بمن بخوره یا خوابش ببره  و... روی گوشیش عکس ی مرد بود بش گفتم شوهرته گفت نه دوست پسرمه با تعجب بش نگاه کردم چادری بود اما تناقض داشت چادری بود ک ارایش داشت و اینا با هم متناقض بود پرسید مجردی گفتم اره گفت دوست پسر داری گفتم نه گفت چرا گفتم چون ارتباط با نامحرم گناهه بعلاوه تمام کساییکه بعد قطع دوستیشون دیدم همشون افسردگی و عذاب وجدان گرفتن علاوه بر اینا اتلاف وقت و هزینه و روهم باید حساب کنی گفت تو هیچوقت نمیتونی ازدواج کنی گفتم چرا گفت وقتی با کسی دوست نشدی جنس مردو نمیشناسی و چون تجربه ای نداری درکش نمیکنی ی نگاه بهم کرد و گفت فکر میکنی پسری هست ک تا قبل ازدواج دوست دختر نداشته باشه  همشون حداقل ی بار دوستی رو تجربه کردن گفتم هست گفت نیست از کجا میدونی گفتم خدا وعده داده تو قرانش مردان مومن برای زنان مومن و...اینکه هرکسی جفت و هم کفوی داره گفت فکر نکنم مگه اینکه تو دهات ی همچین کسی باشه ک اونم شک نکن ی تجربه رو داشته اونوقت تو بچه تهران باید زنه یه چوپان بشی خداحافظی کرد و رفت خدایا ما رو ب راه راست هدایت کن و لحظه ای بحال خود وامگذار و ظهور اقامون مهدی موعود امام عصر و نزدیک بگردان امین احساس میکنم  اخر زمانه...

اللهم عجل لولیک الفرج