میخوام خودمو به خودم ثابت کنم/خبر رسید که ازدواج کرده

18:41 - 1393/06/29

با تشکر از سایت خوبتون.

من 30 سالمه و 5 سال پیش تو یکی از شهرستانها که دوره خدمت سربازی رو میگذروندم، ی دختررو دیدم و طی تحقیقاتی که خودم کردم پاک بودن و تمیز بودنش برام ثابت شد. چون موقعیت شغلی و مالی خوبی نداشتم و میدونستم در آینده 100 درصد شاغل خواهم شد یه اشتباهی کردم و با اس ام اس از دختره خواستگاری کردم و شرایطمو بهش گفتم. بهش گفتم که یکسالی باید منتظر بمونه و من سرکار برم و بعد اقدام به خاستگاری رسمی بکنیم. اونم پذیرفت و گفت فقط یکسال منتظرت می مونم. منم فکر کردم همه چی حله و فقط بفکر گذشتن یکسال بودمو و استخدام هم شدم. ولی طی این یکسال با توجه به آشنایی هایی که از هم پیدا کردیم فهمیدم خانواده ایشون شرایطی دارن که مورد پذیرش خانواده من قرار نخواهد گرفت ولی برای من شرایط خانوادش مهم نبود خودش مهم بود که مومن و پاک و با محبت بود. از طرفی تو یکسال ما دوتا بدجور عاشق همدیگه شده بودیم.ولی من که تو دلم میدونستم خانواده ها با هم مچ نیستند و مخالفت میکنن بر خلاف میل باطنیم عمداً با دختر طی یکسال با سردی رفتار کردم تا اگه امکان وصلت نشد، جدا شدنمون راحتتر باشه مثلاً بهش میگفتم دو تا عاشق واقعی هیچ وقت نشده بهم برسند. تا اینکه دختر تو این یکسال خاستگارش رو بخاطر من رد کرد(مطمئینم) و منم بعد از 1سال یواش یواش به خانواده ام موضوع رو گفتم و طبق پیش بینی من مخالفت کردند.دختره از طرفی دوستم داشت و از طرفی میگفت که قول دادی خانوادتو راضی بکنی. منم هرچه سعی کردم نشد. تا اینکه سعی کردم دختره رو با طرق مختلف به جدایی قانع بکنم.پیش مشاور رفتیم و همه کار کردم تا جایی که میدونم دلش از من شکست و گریه کرد.بالاخره بعد از یکسال جدایی خبر رسید که ازدواج کرده و حالا من برای خودم تو خیالات خودم هنوز فراموشش نکردم و یه جورایی باهاش تو دلم زندگی میکنم.(هنوز که هنوزه .....). خانوادم بهم فشار آوردن که ازدواج بکنم ولی هربار من سعی میکنم موضوع رو عوض بکنم و زیر بارش نرم. بنظرتون من چیکار بکنم بهتره؟

http://btid.org/node/41187
تصویر shakib
نویسنده shakib در

جمع بندی نهایی:
با تشکر از دوستانی که با نظرات مفیدشون دراین پست شرکت کردند.

((همان خدایی که به ما توانایی عاشق شدن را داده است توانایی ترک عشق را نیز در ما قرار داده است))

تنها کاری که شما می توانی بکنی،برای اینکه هم خودتون را بیشتر از این اذیت نکنید و هم اینکه اشتباهات گذشته خود را جبران کرده باشید، این است که کلا ایشان را فراموش کنید، با توجه به اینکه او ازدواج کرده است، اصلا عاقلانه نیست که به او فکر کنی، برای این کار بهتر است خود را از رسیدن به او ناامید کنید.
حالا چه او مناسب شما بوده یا نبوده، هر چه بود گذشت و ایشان نیز ازدواج کردند، فلذا شما فقط به فکر ازدواج با فرد دیگری که با شما از تناسبهای لازم ازدواج (یعنی تناسیهای فکری اعتقادی اخلاقی رفتاری) برخوردار است، باشید.
بهترین راه فراموش کردن او، همین اینکه خودتان را از رسیدن به او ناامید کنید، و دوم اینکه هر چه زودتر با فرد مناسب خودتون که مورد پسند شما باشد،  ازدواج کنید.
اینکه در مقابل خانوادتون که تلاش می کنند تا شما ازدواج کنید، ولی شما در مقابل جبهه می گیرید و موضوع را عوض می کنید، این فقط به ضرر خود شماست، چون این کارها فایده ای به حال شما ندارد (با توجه به اینکه او ازدواج کرده است و شوهر دارد،)بقول معروف آب رفته به جوی باز نخواهد گشت.هر چه در ازدواج خودتون تعلل بکنید بیشتر ضرر خواهید کرد و برای فراموش کردنشان از هیچ کاری دریغ نکنید و امیدوار باشید که می توانید این کار را انجام دهید.
فلذا شما برای فراموش کردنشون می توانید این راهکارها را عملی کنید، و باتوکل به خداوند هر چه زودتر هم ازدواج کنید.

1-روی رفتارتان کار کنید و هر رفتاری که باعث می شود که شما به یاد آن فرد بیفتید ، از بین ببرید؛ یعنی مثلا عکس او را پاک کنید، با او چت نکنید، تلفن نزنید، پیامک ندهید، در مسیر او قرار نگیرید و... ؛ البته ، توجه داشته باشید که باید کم کم این رفتارها را ترک کنید و با خود تعهد کنید و یادداشت کنید که حداقل هر روز یک چهلم، یا یک بیستم از این رفتارها را کم کنید ولی این حداقل است و شما اگر توانستید ،مقدار بسیار بیشتری از آن رفتارها را ترک کنید. یعنی شاید شما ازهمان روز اول با همت و اراده قویتان توانستید که تلفن زدن به این فرد را قطع و شاید توانستید که روز دوم پیامک زدن به اورا قطع کنید و این بسیار خوب است و نشانه موفقیت شما خواهد بود.
2- رفتار مقابل این رفتارهای عاشقانه را در خود ایجاد کنید مانند اینکه :
- سراغ قرائت قران (روزانه حدود ده دقیقه) و خواندن مناجات و زیارت امامان بروید.
- انجام يك كار مهم و جدي كه در راستاي تحصيلات و رشته درسي تان است را آغاز كنيد. مثلا روي يك موضوع علمي به طوري جدي به تحقيق بپردازيد يا خود را براي مراحل بالاتر تحصيل آماده نمايد.
- روابط اجتماعي و دوستانه بيشتري با هم سن و سالان خود برقرار كنيد.
- با افراد مومن، موفق، با نشاط و اهل كار و فعاليت طرح دوستي بريزيد كه نقش بسيار زيادي در تقويت ايمان و اراده شما دارند.
- سعي كنيد از بيكاري اجتناب كنيد و خود را با مطالعه، ورزش، كارهاي گروهي، كارهاي هنري و ...سرگرم کنید.
- هر شب دو مورد از آن خارها و نكات منفي طرف را با جزئيات ريز بنويس و با صداي بلند بخوان و بخواب. بايد اين كار قبل از خواب انجام شود. چون اگر روان‌شناسي «هيلگارد» را خوانده باشيد مي دانيد كه آدمها وقتي يك چيز را قبل از خواب ياد مي‌گيرند و سپس به خواب مي‌روند انبار گرداني مغزي مي‌شود و ذهن شروع مي‌كند به سازمان دادن، لذا بايد اين كار، درست قبل از خواب اتفاق بيافتد.
- سعي كنيد از قرار گرفتن در تنهايي اجتناب كنيد مگر در مواقع ضروري. زيرا هنگام تنهايي آن فرد بيشتر در ذهن شما مجسم مي شود و ذهن و دل شما را به خود مشغول مي كند
 مهار فکر و خیال است که دردو قدم انجام می گیرد :
شخصی می گفت : من سه سال و نیم پیش، یک دختر را فقط چند بار دیده ام والان سه سال است که عاشق او هستم ودر تعجبم که چگونه عاشق او شده ام ؛ و من به ایشان گفتم که تعجب ندارد، چون کار اصلی را درعاشق شدن، فکر شما انجام می دهد وهمی نکه روزی ده ها بار، فکر او را تکرار می کنید، همین ، باعث شعله ورشدن عشق شما نسبت به آن فرد شده است. هم چنین پسران فراوانی هم هستند که فقط با چند بار دیدن صورت یک دختر، عاشق چندین ساله او می شوند، چون همواره فکر آنها مشغول آن دختر است وتمام زندگی آنها را پر کرده است.
قدم اول :
برای حل این مشکل نخست تنفر نسبت به این عشق را (نه آ ن فرد را ) در خود ایجاد کنید به این وسیله که هر گاه فکر او به سراغ شما آمد نسبت به اثرات منفی آن عشق و نقاط ضعف وضرر های این آشنایی، فکر کنید و به این وسیله نسبت به این دلبستگی و عشق که تمام زندگی و لذتهای آینده زندگی شما را چه بسا آشفته خواهد کردو لذتهای معنوی و اخرتی شما را خواهد گرفت، متنفر شوید.
شما مطمئن باشید که این تنفر، اگر تکرار شود کم کم شما را نجات خواهد داد، به این نحو که لذت و شیرینی آن عشق حیوانی را درذائقه شما تلخ خواهد کرد و ترک آان را برای شما راحت می کند؛ مانند کسی که اول مزه سیر را زیاد دوست ندارد و بعد با تلقین کم کم ازخوردن سیر متنفر می شود وبعد، از بوی سیر هم فرار می کندوحالت تهوع می گیرد.
به طور مثال بعضی آثارمنفی زیر را در ذهن خود مرور کنید :
- من که او را از قبل نمی شناختم الان هم شناخت کامل از او ندارم.
- سر انجام این طور ازدواج ها، ناموفق است وشانس ازدواج پاک را هم از دست می دهم.
- افت تحصيلي پیدا می کنم.
- اضطراب و احساس نگرانيم بیشتر می شود.
- موقعيت اجتماعي و خانوادگی من به خطر می افتد.
- امکان آلوده شدن به گناه در من بالا می رود.
به جهت همه آسیب های پیش گفته و دیگر آسیب ها، نظر همه علما و مراجع این است که چنین رابطه ای حرام است و در حدیث آمده، هرکس از لذت حرام استفاده کند، دو برابر از لذت های حلال در همین دنیا ، محروم می شود. علاوه بر اینکه سختی و زجر حرام را در رسوایی دنیا و عذاب آخرت خواهد چشید.
 قدم دوم :
سعی کنید که هر زمانی که فکر آن فرد به سراغ شما آمد، جلوی آن را بگیرید و فکر مقابلش را درخود ایجاد کنید به این نحوکه به فکر خود، اجازه ندهید که آن را ادامه دهد وکارهای زیر را انجام دهید :
- هرگاه متوجه شديد ذهنتان ناخودآگاه به ياد او مشغول شده است، به خود چنين تلقين كنيد و بگوئيد «بس است» و آهسته مشت خودتان را روى ميز يا زمين بزنيد. بدين ترتيب تغيير حالت به وجود آمده، فضاى ذهنى‏تان را تغيير خواهد داد.
- شروع به مطالعه درس هایتان کنید.
- شروع به تفکر در معانی آیات قران کنید.
- در فکرتان، شروع به فکردرباره امام زمان علیه السلام وخداوند و توکل وتوسل به ایشان کنید و در این قسمت از معانی مناجات ها ودعاها بسیار کمک بگیرید و با مطالعه درباره خداوند و اولياي الهي محبت به خداوند و اوليائش را در خود تقويت كنيد، زيرا كمال واقعي انسان با عشق به خداوند و كمالات معنوي تأمين مي شود و عشق ورزيدن به امور ديگر همه زودگذر و موقتي است.
- به این فکر فرو روید که من حد اکثر، چند سال در این دنیای فانی می توانم لذت حرام ببرم ولی بعد از آن باید سختی ها ومشکلات قبر و قیامت وحسابرسی را، هزاران سال به جان بخرم و در حدیث آمده است که فکر نسبت به قبر و قیامت، این لذت های حرام را از بین می برد.
- علاقه به والدین ودوستان همجنس وخوبتان را در ذهنتان تکرار کنید.

تذکر :
هرگزمأیوس نشوید و بدانید که همان خدایی که به ما توانایی عاشق شدن را داده است توانایی ترک عشق را نیز در ما قرار داده است؛ پس اگر روی فکرتان،کم کم کار کنید و هر روز، مقدار کمی از آن را اصلاح کنید به راحتی می توانید از فکر و خیال آن فرد راحت شوید.

تصویر marymd
نویسنده marymd در

آقایون و خانومهای محترم، نمیدونم چرا این مسئله براتون قابل درک نیست که ممکنه با یک حرف و چراغ سبز نشون دادنهاتون زندگی یک آدمی که داشته راه خودشو میرفته به هم بزنین و مسیر زندگی خودش و اطرافیان و آیندگانشو تغییر بدین، صد رحمت به اونی که از اول میگه قصدم عشق و حاله و بس! بعضا اون شرافت داره به کسی که وعده ازدواج میده و بعد زیر قولش میزنه و زندگی یک آدم دیگه رو بیچاره میکنه، قصدم نمک ریختن روی یک زخم نیست اما آقای صولت اشتباه کردین این اشتباه هم تاوانی داره حالا براتون این تاوان به این شکل پیش اومده که فراموشش نمیتونین بکنین، حداقل نسبت به فرد آینده‌ای که قراره بیاد اینقدر انصاف داشته باشید که تا وقتی ذهنو فکرتون از آدم قبلی پاک نشده به فکر وارد کردن یه آدم دیگه به زندگیتون نباشین. وقتی یه نفرو نمیشناسین قصدتونم ازدواجه بردارین خانوادتون بفرستین با خانوادش آشنا بشن که اگه نپسندیدن همون اول کار همه چی به خوبی تموم بشه.

تصویر Aydin1
نویسنده Aydin1 در

ممنون از اینکه صریح و راحت حرفاتونو گفتین.

منم با همه حرفاتون موافقم به جز " صد رحمت به اونی که از اول میگه قصدم عشق و حاله و بس! ".

اون زمان من تجربه کافی و راهنمای مناسبی نداشتم که بهم راه و از چاه نشون بده، اشتباه من  نحوه آشنا شدن بود قبول، ولی بعدش بنظرم عاقلانه رفتار کردم . این مطلب رو هم واسه این گذاشتم که کسایی که در وضع و شرایط  اون موقع من هستند اشتباه منو مرتکب نشن.

تصویر آرام
نویسنده آرام در

سلام خدمت شما

به نظر من این اتفاق یه تجربه بوده و حالا هم تموم شده...چون ایشون ازدواج کردند و راه برگشتی هم نیست و اصلا از کجا معلوم بعد از ازدواج همین مخالفت های خانواده ها باعث یه اتفاق بدتر نمی شد...پس بافکر کردن به ایشون و این عشق ناکام جز وقت هدر دادن و از دست دادن عمر و جوونیتون چیزی عایدتون نمی شه...باخودتون منطقی باشید و تصمیم درستی بگیرید.

کم نیستن دخترهای خوب و پاک و... درسته که دونفر شبیه هم نمی شن اما آدم های خوب هم کم نیستن پس سعی کنید دنبال مورد مناسبی باشید،موردی که معیارهای شما رو داشته باشه و بدترین کاری که می کنید همین مقایسه کردن...

الان 5 سال از اون موضوع می گذره و شما باتجربه تر و عاقل تر هم شدید پس انتخاب عاقلانه تری هم می تونید داشته باشید...

درنهایت به خداتوکل و به ائمه توسل کنید تا ان شاالله همونی رو که باید سرراهتون قرار بدهند.

پیشنهاد می کنم پست زیر و بخوونید:

آی کسانیکه برآورده شدن آرزوهایتان سالهابه تاخیرافتاده است...

ان شاالله خوشبخت و عاقبت بخیر بشید.

تصویر Aydin1
نویسنده Aydin1 در

ممنون از پستی که گذاشتین. عالی بود، مرسی

تصویر mina-68
نویسنده mina-68 در

خوب شده که دختره ازدواج کرده وگرنه مطمنم شما بدتر خوردش میکردین ومیرفتین پی زندگیتون ....حیفه دختر پاکی که قبل همه چی به فکر مخالفت خونوادتون هستین
 

تصویر Aydin1
نویسنده Aydin1 در

ببخشیدا ولی من تا زمانی که اطلاعاتی از شرایط خانواده دختره کسب نکرده بودم تصمیم قطعی ازدواج با ایشون داشتم. و بعد از فهمیدین شرایط خونوادش سعی کردم با رفتارای سردم اونو از خودم دل سرد بکنم. قصدم اصلاً ثانیه ای خورد کردن ایشون نبود.

تصویر سحر خانم

منم با نظر مریم موافقم، شما با علم به اینکه وابسته میشید و بعد از مدتی ازش جدا میشید این کارو کردید، شما میدونستید خانواده تون مخالفت می کنن، تلاش چندانی هم برای رضایتشون نکردید، درسته این خانم ازدواج کردن الان ولی شما دل این دختر رو شکستید، فکر نکنید همه چی خوش و خرم تموم شده، مطمئن باشید اگه اون دختر ته دلش هنوز از شما دلگیر باشه که چرا باهاش این کارو کردین، حتما یه جا تو زندگیتون تأثیرشو خواهید دید و آهش همراهتون خواهد بود...

تصویر marymd
نویسنده marymd در

مشکل من توی نظراتتون با اون تیکه هست که صحبتی از این که طرف رو به خودتون وابسته کردین نمی‌یارین بهش میگین یه سال منتظرم بمون تا بیام خواستگاریت شرایطم فراهم شه بعد که یک عیب از سمت خانوادش میبینین حرفتونو برمیگردونین که مناسب هم نیستیم، شما اگه از یکی خوشتون اومده اول خانواده رو در جریان بزراین که با اونا جلو برین نه این که خودتون وصل کنینو بعد قطع کنینو بعدم بگین کار درست رو کردم، من روی صحبتم تنها با شما نیس به همه دختر و پسرهاست که الکی به طرف مقابلی امید میدن و بعد امید رو به ویرانه واسه طرف تبدیل میکنن حالا خدا لطف کرده واقعا که اون طرف ازدواج کرده و ایشالا زندگی خوبی داشه باشه با همسرش

تصویر هانا
نویسنده هانا در

این مشکل برا اکثره آدمای دنیا پیش میاد شما نباید زندگیو به خودتون حروم کنید یا فک کنید دنیا به آخر رسیده این خانوم عشق اوله شما بوده اولین دختری که در کنارش آرامشو عشقو تجربه کردید ولی اصلا به این معنی نیست بازم این اتفاق نمی افته به نظره من شما حتی با کسی میتونید بهتر از این رابطه رو در آینده داشته باشید رابطه شما دوتا تا وقتی دونفره بودید عالی بوده ولی همیشه اینطور نمیموند خونواده ها تاثیرشون خیلی بیشتر از اون چیزیه که فکرشو میکنید اونا ممکن بود حتی این حسه دونفره شما رو از بین ببرن شما صددر صد نمیتونستید با فرهنگه خونواده ای که با فرهنگی که باهاش تربیت شدی تضاد داره سازگار بشی انقد این دختر خانومو تو ذهنه خودتون رویاییو فوق العاده تصور نکن هر کی که بود تموم شد و ازدواج کرد شما هم به فکره زندگیه خودتون باشید مطمئن باشید دختری با خصوصیاتی که میخواید پیدا میکنید هیچوقت مقایسه نکنید نخواید همون اول احساسیو که به دختر خانوم توی رابطه داشتیو نسبت به یه دختر خانوم جدید داشته باشی بذارید همه چی یواش یواش اتفاق بیوفته یه سال برا فراموش کردن بسه ولی اگر خودتون خواسته باشید به زندگیتون خیانت نکنید با غمگین بودنو فک کردن به گذشته فقط شما تنها نیستید که این مدل اتفاق براتون افتاده ولی خیلیا هستن بعد از اینجور اتفاقا دوباره زندگیشونو ساختن و تونستن همراهه بهتر و همدل تر پیدا کنن 

تصویر Aydin1
نویسنده Aydin1 در

ممنون از نظراتی که دادین.

من خودم بخاطر اینکه بعداً تو زندگی بین خانواده ها و زندگی مشترک مشکلات شدیدی بوجود نیاد و تفاوت باعث گسستگی خانواده نشه عمداً نخواستم وصلت صورت بگیره. از این کارم هم ناراحت نیستم. ولی از این ناراحتم که اون خانوم 100 درصد شرایط دلخواه منو داشت ولی شرایط خانوادش با شرایط خانواده ما جور نبود.

مشکل بعدی هم اینه که حالا من بخوام به کس دیگه ای فکر بکنم نمی تونم قیاسش نکنم و صد در صد اگه معیار منو نداشته باشه به مشکل بر می خورم.

تصویر haserat
نویسنده haserat در

پسر اگر واقعا یک دختر را بخواد پای همه چیزش وایمیسته.اگرم نخواد که اینجوری بهانه میتراشه.عشق و علاقه چیزی نیست که با مخالفت مادر و عمه و خاله و دایی از بین بره.شما قرار بود با اون دختر زندگی کنید نه خانوادتون.احتمالا خیلی بهش علاقه نداشتید یا شایدم چون دیدید دختر انقدر بهتون علاقه نشون میده دلسرد شدید.شاید اگر یکم کم محلی میکرد شما با سر میرفتید جلو

تصویر donya123
نویسنده donya123 در

معیار درست برای ازدواج در نظر بگیرین و ازدواج کنین. انشالله که اشتباهات گذشته فراموش میشه

تصویر shakib
نویسنده shakib در

سلام

از اینکه با گروه مشاور اینترنتی سایت ره روان ولایت مکاتبه می کنید متشکریم

تنها کاری که شما می توانی بکنی،برای اینکه هم خودتون را بیشتر از این اذیت نکنید و هم اینکه اشتباهات گذشته خود را جبران کرده باشید، این است که کلا ایشان را فراموش کنید، با توجه به اینکه او ازدواج کرده است، اصلا عاقلانه نیست که به او فکر کنی، برای این کار بهتر است خود را از رسیدن به او ناامید کنید.
حالا چه او مناسب شما بوده یا نبوده، هر چه بود گذشت و ایشان نیز ازدواج کردند، فلذا شما فقط به فکر ازدواج با فرد دیگری که با شما از تناسبهای لازم ازدواج (یعنی تناسیهای فکری اعتقادی اخلاقی رفتاری) برخوردار است، باشید.
بهترین راه فراموش کردن او، همین اینکه خودتان را از رسیدن به او ناامید کنید، و دوم اینکه هر چه زودتر با فرد مناسب خودتون که مورد پسند شما باشد،  ازدواج کنید.
اینکه در مقابل خانوادتون که تلاش می کنند تا شما ازدواج کنید، ولی شما در مقابل جبهه می گیرید و موضوع را عوض می کنید، این فقط به ضرر خود شماست، چون این کارها فایده ای به حال شما ندارد (با توجه به اینکه او ازدواج کرده است و شوهر دارد،)بقول معروف آب رفته به جوی باز نخواهد گشت.هر چه در ازدواج خودتون تعلل بکنید بیشتر ضرر خواهید کرد و برای فراموش کردنشان از هیچ کاری دریغ نکنید و امیدوار باشید که می توانید این کار را انجام دهید.
فلذا شما برای فراموش کردنشون می توانید این راهکارها را عملی کنید، و باتوکل به خداوند هر چه زودتر هم ازدواج کنید.

1-روی رفتارتان کار کنید و هر رفتاری که باعث می شود که شما به یاد آن فرد بیفتید ، از بین ببرید؛ یعنی مثلا عکس او را پاک کنید، با او چت نکنید، تلفن نزنید، پیامک ندهید، در مسیر او قرار نگیرید و... ؛ البته ، توجه داشته باشید که باید کم کم این رفتارها را ترک کنید و با خود تعهد کنید و یادداشت کنید که حداقل هر روز یک چهلم، یا یک بیستم از این رفتارها را کم کنید ولی این حداقل است و شما اگر توانستید ،مقدار بسیار بیشتری از آن رفتارها را ترک کنید. یعنی شاید شما ازهمان روز اول با همت و اراده قویتان توانستید که تلفن زدن به این فرد را قطع و شاید توانستید که روز دوم پیامک زدن به اورا قطع کنید و این بسیار خوب است و نشانه موفقیت شما خواهد بود.
2- رفتار مقابل این رفتارهای عاشقانه را در خود ایجاد کنید مانند اینکه :
- سراغ قرائت قران (روزانه حدود ده دقیقه) و خواندن مناجات و زیارت امامان بروید.
- انجام يك كار مهم و جدي كه در راستاي تحصيلات و رشته درسي تان است را آغاز كنيد. مثلا روي يك موضوع علمي به طوري جدي به تحقيق بپردازيد يا خود را براي مراحل بالاتر تحصيل آماده نمايد.
- روابط اجتماعي و دوستانه بيشتري با هم سن و سالان خود برقرار كنيد.
- با افراد مومن، موفق، با نشاط و اهل كار و فعاليت طرح دوستي بريزيد كه نقش بسيار زيادي در تقويت ايمان و اراده شما دارند.
- سعي كنيد از بيكاري اجتناب كنيد و خود را با مطالعه، ورزش، كارهاي گروهي، كارهاي هنري و ...سرگرم کنید.
- هر شب دو مورد از آن خارها و نكات منفي طرف را با جزئيات ريز بنويس و با صداي بلند بخوان و بخواب. بايد اين كار قبل از خواب انجام شود. چون اگر روان‌شناسي «هيلگارد» را خوانده باشيد مي دانيد كه آدمها وقتي يك چيز را قبل از خواب ياد مي‌گيرند و سپس به خواب مي‌روند انبار گرداني مغزي مي‌شود و ذهن شروع مي‌كند به سازمان دادن، لذا بايد اين كار، درست قبل از خواب اتفاق بيافتد.
- سعي كنيد از قرار گرفتن در تنهايي اجتناب كنيد مگر در مواقع ضروري. زيرا هنگام تنهايي آن فرد بيشتر در ذهن شما مجسم مي شود و ذهن و دل شما را به خود مشغول مي كند
 مهار فکر و خیال است که دردو قدم انجام می گیرد :
شخصی می گفت : من سه سال و نیم پیش، یک دختر را فقط چند بار دیده ام والان سه سال است که عاشق او هستم ودر تعجبم که چگونه عاشق او شده ام ؛ و من به ایشان گفتم که تعجب ندارد، چون کار اصلی را درعاشق شدن، فکر شما انجام می دهد وهمی نکه روزی ده ها بار، فکر او را تکرار می کنید، همین ، باعث شعله ورشدن عشق شما نسبت به آن فرد شده است. هم چنین پسران فراوانی هم هستند که فقط با چند بار دیدن صورت یک دختر، عاشق چندین ساله او می شوند، چون همواره فکر آنها مشغول آن دختر است وتمام زندگی آنها را پر کرده است.
قدم اول :
برای حل این مشکل نخست تنفر نسبت به این عشق را (نه آ ن فرد را ) در خود ایجاد کنید به این وسیله که هر گاه فکر او به سراغ شما آمد نسبت به اثرات منفی آن عشق و نقاط ضعف وضرر های این آشنایی، فکر کنید و به این وسیله نسبت به این دلبستگی و عشق که تمام زندگی و لذتهای آینده زندگی شما را چه بسا آشفته خواهد کردو لذتهای معنوی و اخرتی شما را خواهد گرفت، متنفر شوید.
شما مطمئن باشید که این تنفر، اگر تکرار شود کم کم شما را نجات خواهد داد، به این نحو که لذت و شیرینی آن عشق حیوانی را درذائقه شما تلخ خواهد کرد و ترک آان را برای شما راحت می کند؛ مانند کسی که اول مزه سیر را زیاد دوست ندارد و بعد با تلقین کم کم ازخوردن سیر متنفر می شود وبعد، از بوی سیر هم فرار می کندوحالت تهوع می گیرد.
به طور مثال بعضی آثارمنفی زیر را در ذهن خود مرور کنید :
- من که او را از قبل نمی شناختم الان هم شناخت کامل از او ندارم.
- سر انجام این طور ازدواج ها، ناموفق است وشانس ازدواج پاک را هم از دست می دهم.
- افت تحصيلي پیدا می کنم.
- اضطراب و احساس نگرانيم بیشتر می شود.
- موقعيت اجتماعي و خانوادگی من به خطر می افتد.
- امکان آلوده شدن به گناه در من بالا می رود.
به جهت همه آسیب های پیش گفته و دیگر آسیب ها، نظر همه علما و مراجع این است که چنین رابطه ای حرام است و در حدیث آمده، هرکس از لذت حرام استفاده کند، دو برابر از لذت های حلال در همین دنیا ، محروم می شود. علاوه بر اینکه سختی و زجر حرام را در رسوایی دنیا و عذاب آخرت خواهد چشید.
 قدم دوم :
سعی کنید که هر زمانی که فکر آن فرد به سراغ شما آمد، جلوی آن را بگیرید و فکر مقابلش را درخود ایجاد کنید به این نحوکه به فکر خود، اجازه ندهید که آن را ادامه دهد وکارهای زیر را انجام دهید :
- هرگاه متوجه شديد ذهنتان ناخودآگاه به ياد او مشغول شده است، به خود چنين تلقين كنيد و بگوئيد «بس است» و آهسته مشت خودتان را روى ميز يا زمين بزنيد. بدين ترتيب تغيير حالت به وجود آمده، فضاى ذهنى‏تان را تغيير خواهد داد.
- شروع به مطالعه درس هایتان کنید.
- شروع به تفکر در معانی آیات قران کنید.
- در فکرتان، شروع به فکردرباره امام زمان علیه السلام وخداوند و توکل وتوسل به ایشان کنید و در این قسمت از معانی مناجات ها ودعاها بسیار کمک بگیرید و با مطالعه درباره خداوند و اولياي الهي محبت به خداوند و اوليائش را در خود تقويت كنيد، زيرا كمال واقعي انسان با عشق به خداوند و كمالات معنوي تأمين مي شود و عشق ورزيدن به امور ديگر همه زودگذر و موقتي است.
- به این فکر فرو روید که من حد اکثر، چند سال در این دنیای فانی می توانم لذت حرام ببرم ولی بعد از آن باید سختی ها ومشکلات قبر و قیامت وحسابرسی را، هزاران سال به جان بخرم و در حدیث آمده است که فکر نسبت به قبر و قیامت، این لذت های حرام را از بین می برد.
- علاقه به والدین ودوستان همجنس وخوبتان را در ذهنتان تکرار کنید.

تذکر :
هرگزمأیوس نشوید و بدانید که همان خدایی که به ما توانایی عاشق شدن را داده است توانایی ترک عشق را نیز در ما قرار داده است؛ پس اگر روی فکرتان،کم کم کار کنید و هر روز، مقدار کمی از آن را اصلاح کنید به راحتی می توانید از فکر و خیال آن فرد راحت شوید.