میشه خواستگارم را برگردونم؟

00:12 - 1394/01/06

1 سال پیش یکی از دوستان خانوادگی برادرم برای عید دیدنی خونمون اومدن و من هم حال و احوال پرسی کردم . 1 ماه بعد اون زن داداشم گفت اگه پسر همون آشنامون رو معرفی کنم قبول میکنی منم فکر کردم همون پسرشون رو میگه که هیچ جوره به من نمیخوره و من گفتم نه به هیچ وجه .تا اینکه متوجه شدم برادر بزرگتر از اون پسره رو به من پیشنهاد داده و من هم نمیدونستم و از شرایطش از طریق برادر زادم متوجه شدم که پسر خوبیه...من هم حالا موندم به زن داداشم این قضیه رو بگم یا نه؟ البته چند ماهی هم از من کوچکتره اما تا جایی که میدونم خانواده خوبی هستن...از طرف دیگه تنهایی خیلی بهم فشار میاره و سنمم هم میره بالاتر و کار هم ندارم که مشغول باشم...نمیدونم صبر کنم ولی دیگه خسته شدم از تنهایییی...راهنماییم کنید.

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/60331
تصویر elham63
نویسنده elham63 در

سلام

از اون تاریخ که به زن داداششم گفتم هیچ خبری نیست و اصلا حرفی هم نزده شاید اون طرف تمایل نداره که بخواد آشنا بشه...یه سوال دارم ؟ یه ماه دیگه عروسی برادر از خودش کوچیکتره و خانواده برادرم هم قراره عروسی برن اگه زن داداششم معرفیم نکرد درسته که من به بهونه عروسی و اینکه دلم باز بشه با ایشون برم؟ چون زن داداششم گفت سری قبل ایشون بابت کاری خونه ما اومده بودن اما من بیرون نیومدم و میگفتن قصدشون دیدن من بوده ...بازم درست یا غلط بودن رو راهنمایی کنید.

تصویر ezdewaj
نویسنده ezdewaj در

باسلام

جمع بندی نظرات:

اینکه طرف شما چند ماهی کوچکتر است، این مساله به تنهایی غالباً مشکل ساز نمی شود، مشروط به اینکه در دیگر ملاکهای ازدواج، تناسب و تعادل نسبی وجود داشته باشد مثلا سطح تحصیلی و اقتصادی ایشان بالاتر از شما باشد... .

به طور کلی در ازدواج ملاکهای مختلف و متنوعی در طرفین مطرح است که باید به طریق اولویت بندی، حتما لحاظ شود(ظاهر، سن، سطح و رشته تحصیلی، وضعیت اقتصادی و اجتماعی، خصوصیات فرهنگی، سطح فکری و اعتقادی، صفات شخصیتی که باید نزدیک به هم باشد و فاصله فاحش و زیادی نداشته باشند.(مثلا: برونگرایی و درونگرایی)، سلامت جسم و روح و روان، اصالت و نجابت خانواده، در بعضی موارد خطوط سیاسی هم می تواند نقش بسزایی داشته باشد و حتی مسیر زندگی و اعتقادی را خوب یا بد کند و...).

در موارد مذکور هر چه ویژگیها به هم شبیه و نزدیکتر باشد به همان تناسب زندگی استحکام بیشتری خواهد داشت.

لذا توصیه می شود بعد از بررسی جوانب مختلف و اینکه آیا طرف مقابل قصد ازدواج دارد و اینکه حس شما نسبت به هم چگونه است، و به دور از شتابزدگی، به زن برادر خودتان اطلاع دهید که آغازگر این وصلتِ انشاالله مبارک باشند.

سر صحبت را با یک مثال شروع کنید. مثلا: بگو یک دختری این مشکل را دارد و به نظر شما چکار کند تا بهتر بتواند نتیجه بگیرد، با توجه به اینکه با زن داداشت راحت هستی پس مشکلی نیست؛ مگر اینکه واقعا خجالتی به معنای تام کلمه باشید که برای رفع آن نیاز به یادگیری مهارتهای فردی و زندگی هستید.

ضمنا باید:

توانمندی ها و استعدادهای خود را بشناسید و نسبت به عوامل مؤثر در بروز خجالت ـ مانند مراقبت های شدید و افراطی از رفتارها و اعمال خود، مقایسه خود با دیگران‌، خود بزرگ‌بینی و خود کوچک‌بینی‌، احساس تنهایی‌، ترس از طرد شدن و مسخره شدن و مقبول واقع نشدن ـ شناخت پیدا کنید و آن ها را از صحنه ی زندگی و فضای ذهن خود حذف کند.

اهم نظرات کاربران گرامی:

1- به نظرم بهتره که حقیقتو بهشون بگید ....بگید فک میکردم یکی دیگه رو میگی و اگه هنوز مایل هستن میتونید بگید بیان بیشتر با هم آشنا بشیم .... 

2- خواهرتو واسطه کن بگو وانمود نکنن شما گفتی باهاشون حرف بزن خودشون خانوم هستن درک میکنن شما چی میگی ...زن داداشتون حق دارید نمیتونید بگید حیاس نه خجالت .

3- دوستان بالاخره حرف دلم رو به زن داداششم گفتم و ديگه بقيش با اونه كه پا پيش بذاره يا نه....البته تا خدا نخواد هيچ چيز درست نميشه...توكلمون بر خودش....الحمد لله رب العالمین و المنه. وفقکم الله

تصویر zahrasadat-s

سلام .

کار خوبی کردی عزیزم که موضوع رو مطرح کردی .

انشاالله هر چی خیره اتفاق بیفته .

تصویر ezdewaj
نویسنده ezdewaj در

الحمد لله رب العالمین و المنه

تصویر elham63
نویسنده elham63 در

دوستان بالاخره حرف دلم رو به زن داداششم گفتم و ديگه بقيش با اونه كه پا پيش بذاره يا نه....البته تا خدا نخواد هيچ چيز درست نميشه...توكلمون بر خودش....

تصویر fatemeh.n
نویسنده fatemeh.n در

بگی یا نگی نمیدونم

تصویر یه عاشق واقعی

سلام خدمت شما 

به نظرم بهتره که حقیقتو بهشون بگید ....بگید فک میکردم یکی دیگه رو میگی و اگه هنوز مایل هستن میتونید بگید بیان بیشتر با هم آشنا بشیم .... 

موفق باشید 

تصویر ezdewaj
نویسنده ezdewaj در

باسلام

سر صحبت را با یک مثال شروع کنید. مثلا: بگو یک دختری این مشکل را دارد و به نظر شما چکار کند تا بهتر بتواند نتیجه بگیرد، با توجه به اینکه با زن داداشت راحت هستی پس مشکلی نیست؛ مگر اینکه واقعا خجالتی به معنای تام کلمه باشید که برای رفع آن نیاز به یادگیری مهارتهای فردی و زندگی هستید.

ضمنا باید:

توانمندی ها و استعدادهای خود را بشناسید و نسبت به عوامل مؤثر در بروز خجالت ـ مانند مراقبت های شدید و افراطی از رفتارها و اعمال خود، مقایسه خود با دیگران‌، خود بزرگ‌بینی و خود کوچک‌بینی‌، احساس تنهایی‌، ترس از طرد شدن و مسخره شدن و مقبول واقع نشدن ـ شناخت پیدا کنید و آن ها را از صحنه ی زندگی و فضای ذهن خود حذف کند. وفقکم الله

تصویر elham63
نویسنده elham63 در

ممنون از نظراتتون

راستش میترسم خودم به زن داداشم بگم و یه جورایی نجابتم بیاد پایین...به مادر و خواهرم هم گفتم به صورت غیر مستقیم اما اونا طوری وانمود میکنن که من خودم بگم...البته من پسر رو ندیدم اما تحصیلات و چیزای دیگش رو برادرزادم برام گفته ...مهمترین مسئله اینه که چطوری بهش بگم؟ در این موارد خجالتی هستم والا ا با زن داداشم خیلی راحتم...

تصویر هانا
نویسنده هانا در

خواهرتو واسطه کن بگو وانمود نکنن شما گفتی باهاشون حرف بزن خودشون خانوم هستن درک میکنن شما چی میگی ...زن داداشتون حق دارید نمیتونید بگید حیاس نه خجالت 

تصویر احسان69

زندگی شوخی نیست!
تو اون زمان با جدیت گفتی نه!
الانم با جدیت بگو اشتباه کردم، نظرم برگشته!
همه چیز با گفتگو حل میشه!
حرف زدن حق دو طرفه!
بگو اگه بازم به من فکر میکنن من مشکلی ندارم میتونن بیان حرف بزنیم، امااگه از انتخاب من پشیمونن بهتره همینجا به این جریان خاتمه بدیم و دیگم حرفشو نزنیم! با لحن جدی حرفتو بزن! بدون لبخند و من من کردن! اینجوری رو حرفت حساب میکنن!

تصویر vakili
نویسنده vakili در

فقط اینو بگم ک بعضی از خانواده های پسر همون روز اول خواستگاری وقتی ارتباطه برقرار نشه به نظرشون دیگه نشد میرن و پشت سرشونو هم نگاه نمی کنن میگن قسمت نبود.

تصویر هانا
نویسنده هانا در

مادر یا خواهرتونو واسطه کنید که به ایشون بگن دوباره اقدام کنن جدی تر نگن این پیشنهاد از طرفه شما بوده مثلا خودشون علاقه به این وصلت دارن و میتونن شمارو راضی کنن

تصویر ezdewaj
نویسنده ezdewaj در

باسلام

اینکه طرف شما چند ماهی کوچکتر است، این مساله به تنهایی غالباً مشکل ساز نمی شود، مشروط به اینکه در دیگر ملاکهای ازدواج، تناسب و تعادل نسبی وجود داشته باشد مثلا سطح تحصیلی و اقتصادی ایشان بالاتر از شما باشد... .

به طور کلی در ازدواج ملاکهای مختلف و متنوعی در طرفین مطرح است که باید به طریق اولویت بندی، حتما لحاظ شود(ظاهر، سن، سطح و رشته تحصیلی، وضعیت اقتصادی و اجتماعی، خصوصیات فرهنگی، سطح فکری و اعتقادی، صفات شخصیتی که باید نزدیک به هم باشد و فاصله فاحش و زیادی نداشته باشند.(مثلا: برونگرایی و درونگرایی)، سلامت جسم و روح و روان، اصالت و نجابت خانواده، در بعضی موارد خطوط سیاسی هم می تواند نقش بسزایی داشته باشد و حتی مسیر زندگی و اعتقادی را خوب یا بد کند و...).

در موارد مذکور هر چه ویژگیها به هم شبیه و نزدیکتر باشد به همان تناسب زندگی استحکام بیشتری خواهد داشت.

لذا توصیه می شود بعد از بررسی جوانب مختلف و اینکه آیا طرف مقابل قصد ازدواج دارد و اینکه حس شما نسبت به هم چگونه است، و به دور از شتابزدگی، به زن برادر خودتان اطلاع دهید که آغازگر این وصلتِ انشاالله مبارک باشند. وفقکم الله