سلام.٢٧ سالمه فوق ليسانس عمران هستم. ميخواستم سوالي در موردازدواج بپرسم،دوستان راهنماييم كنن.يه چندمدتي هست كه عاشق دخترخالم شدم اونم منو دوست داره،ولي مشكلي كه بين ماهست خونواده منه،كه با مخالفت شديدي همراه شده.خانواده خالم خوب خستن و دختره خوب و پاكي دارن،فقط قبلنا پدرش بخاطر ناراحتي قلبي باتجويز پزشك كمي مواد مصرف ميكرده و الانم كلا ترك كرده و عموهاشم بعضي هاشون معتاد هستن،حالا من موندم كه اين دختر يعني حق زندگي كردن نداره ،البته حق ميدم اصل و ريشه خانواده هم ملاك هست نه كه نيست، ،حالا مادرم،همينطور از پدرشون كه پدربزرگم هستن(خوده پدر بزرگمم قبلنا بخاطر قلبشون مصرف ميكرده)مشورت ميگيره و ميگه اين دختر به درد ما نميخوره.قبلنا خواهرم ٢٠سالهشه ازدواج كرده و الان دنبال طلاق هست،حالا مادرم ميخواد بلايي كه سر خواهرم اومد سر من نياد،خب حالا من بدبخت و اون دختر اين وسط چيكار كنيم،همه شرايط بيكاربودنم،بيخونه و بي ماشين بودنمو قبول كرده،حتي حاضره براي كارم با من به بوشهر يا عسلويه بياد.من موندم تو اين بين پس نظر من چي ميشه،پدر بزرگم و مادرم ميخوان من مطيعشون باشم و هرچي و هردختري رو كه دوس دارن برام بگيرن،غافل از اينكه من اصلا به هيچ وجه نميخوامشون،ميخوام از خونوادم جدا بشم و خانواده اي تشكيل بدم،حالا اگه من توي زندگي گناهي كنم و سنم همينطور بالانر بره گناهش پايه كي،ايا برم كلاس هاي مشاوره ازدواج و خانواده.چه كار كنم كه خانواده من راضي بشن كه من بتونم مستقل باشم.؟؟؟
با سلام و تشکر از بزرگوارانی که در این بحث شرکت داشته‌اند.
می‌توانید ادامه‌ی بحث را در این لینک دنبال بفرمائید:
http://www.btid.org/fa/news/97386
خونواده که هیچ وقت راضی نمیشن پسرشون مستقل بشه.
شما خودت مستقل بشو.
اصالت خانواده را برای غریبه ها بکار میرن نه خانواده خالش
آخه وقتی دختر خالت اصالت نداره یعنی مادرتوهم اصالت نداره این نظریه چندان جالب نیست
برو بشین با پدربزرگت صحبت کن دلیلش بخواه و بعد براش توضیح بده
از اون طرف هم دخترخالت بررسی کن
بالاخره فقط امروز نبین فردا ازت می پرسن پدرزنت کیه باید حرفی برای گفتن داشته باشی
از طرف دیگه باید ببینی آیا دخترخالت همه چیزش اوکی هست یا نه اینکه با همه چیزت میسازه همه دخترا وقتی پسری دوست داشته باشند قبل از عقد مظلومند بعد از عقد رفتاراشون متفاوت خواهد بود پس نمیشه به همین راحتی و بی گدار اقدام کرد
پیشنهاد من اینه که با صبر و حوصله مذاکره کنی اول با پدربزرگت بعد با مادر و پدرت و همینجور ادامه بدی تا بتونی خوب تصمیم بگیری
پاسخ اجمالی:
۱ – شاید علت مخالفت مادر فقط اعتیاد پدر و عموهای دختر نباشد، پس می‌بایست کمی هم به مادر اعتماد داشته باشید.
۲ – از جانب خودتان مطمئن شوید که در آینده، اعتیاد خانواده دختر را عامل فشاری بر علیه او نخواهید ساخت.
۳ – اگر علت مخالفت مادر، فقط اعتیاد اطرافیان است، می‌توانید مودبانه، به تبیین خوبی‌های دختر بپردازید و نظر مادر را جلب کنید.
۴ – اگر مادر به هیچ عنوان به ازدواج با خواهرزاده‌ی خود راضی نشدند، از ایشان مطالبه‌ی موارد جایگزین را نمائید.
با سلام و تشکر از شما بابت اعتمادتان به گروه مشاوران "رهروان ولایت"؛
یقینا این حق هر دختر و پسری است که تشکیل زندگی بدهند و مستقل شوند؛ منتها یقینا نه به هر قیمتی!
"مادرم ميگه اين دختر به درد ما نميخوره"؛ خب علت را از ایشان جویا شوید؛ به هر حال دختر مقابل، خواهرزاده‌ی ایشان است، شاید نظر منفی ایشان، صرفا به خاطر اعتیاد پدر و عموهای دختر نباشد؛ بلکه علل دیگری هم در بین بوده که شما و ما از آن بی‌خبریم پس صحیح نیست ندانسته قضاوتی داشته باشیم و مادر شما را متهم کنیم که ظالم است!
در کنار این مساله توجه داشته باشید، درست است که نجابت و پاک دامنی دختر و پسر شرط اصلی در تحقق یک ازدواج خوب محسوب می‌شود، اما این، تمام مطلب نیست! بلکه می‌بایست برای انتخاب همسر به تمام زوایا دقت نمود تا بعدا نه فقط برای پسر، بلکه برای دختر هم مشکلی پیش نیاید!
پسری را می‌شناسم که موقعیت مشابه شما را داشت و ازدواج کرد اما به مرور زمان همین پسر برچسب‌های مختلفی را به دختر بی‌نوا زد که مثلا تو و خانواده‌ات چنان بودید و من لطف کردم تو را گرفتم... و زندگی را بر دختر بیچاره سیاه کرد!
آیا شما مطمئن هستید چنین حسی را در آینده پیدا نخواهید کرد؟ مطمئن هستید که رضایت الان شما صرفا به خاطر نیاز نیست بلکه حقیقتا از روی علاقه بوده و بعدا پدر و عموهای آن دختر را عامل فشار روحی بر علیه او نخواهید کرد؟!
اگر در صداقت خودتان مطمئن هستید و تعهد خواهید داد چنین مشکلاتی برایتان به وجود نخواهد آمد، خب در این مرحله مشکلی وجود ندارد. می‌توانید از مادرتان خواهش، و شرایط خودتان را مودبانه برای ایشان بازگو کنید و خوبی‌های دختر را برای مادر تبیین نمائید.
«می‌توان با چرب و نرمی، خصم را بستن زبان ::: ما ز خوی نرم، بر زخم دهنها مرهمیم»
اما اگر مادر به هیچ عنوان راضی نشدند و اجازه ازدواج را بازهم ندادند، از ایشان گزینه‌های جایگزین را مطالبه نمائید. به هر حال نمی‌شود که نسبت به این دختر مخالف باشند و شما را هم رها نمایند و هیچ اقدامی برای ازدواج شما انجام ندهند!
در این مسیر از راه اخلاق و ایمان خارج نشوید که ان شاءالله در نهایت به مقصود و عزّت دست خواهید یافت:
امام حسن عسكری(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «هيچ عزيزی حق را رها نکرد جز اين كه خوار شد، و هيچ خواری به راه حق نرفت جز اين كه عزيز شد»(۱)
امیدوارم به زودی ازدواج کنید و خوشبخت شوید.
------------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت:
۱ - مَا تَرَكَ الْحَقَّ عَزِيزٌ إِلَّا ذَلَّ وَ لَا أَخَذَ بِهِ ذَلِيلٌ إِلَّا عَز[تحف العقول ص ۴۸۹]