یه روز ازدواج با روحانی برای دخترها ارزو بود!

همکلاسیمه موقع برگشت تو سرویس کنارم نشست توی جاده ماشین عروسی از کنار مینی بوسمون گذشت ازمن پرسید وقتی ازدواج کردی دوست داری برات جشن عروسی بگیرن گفتم معلومه فکر کنم ارزوی هر دختریه گوشیشو از تو کیفش در اورد و در عین حال گفت من جشن عروسی نگرفتم اینم عکس مراسمون عروسیشون تو یه سالن بود اونم مختلط البته عروس ارایش کمی داشت و حجاب کامل و یه دسته گل ساده اسمش زینبه یه دختر کاملا محجبه چادری که فک کنم جزو تعداد انگشت شماری از خانومای چادری دانشگاهه ک ارایش نداره گفت از یه خانواده ی غیر مذهبی و ازاده گفتم حتما بخاطر همسرت چادری شدی گفت نه خودمم نمیدونم چی شد توی شرکت کار میکردیم شوهرمم همکارم بود تنها پسری بود ک با خانومای همکار خشک و رسمی بود ازش بدم میومد چون خیلی خودشو میگرفت ولی من ازاد بودم مثه بقیه همکارام حتی با هم شوخیه هم میکردیم اسم همو صدا میزدیم و اونجا کاملا بی حجاب یا بد حجاب بودیم وقتی شوهرم از شرکت استعفا داد و رفت جای دیگه چند وقت بعد با من تماس گرفت و از من خواست به قصد ازدواج بیشتر با هم اشنا بشیم میگفت قبل از تماس شوهرش بخاطر عذاب وجدان و احساس گناه محجبه شده بود و بعد ازدواج به اختیار خودش چادری میشه گفتم من مطمئنم صاحب اسمت تو رو هدایت کرده و این از عنایات ایشونه که اینطور دگرگون بشی گفتم تو بچه های دانشگاه خیلی ها رو میشناسم ک اسم ائمه رو دارن اما اگر صداشون کنی ناراحت میشن میگه اسم قدیمیه بی کلاسه اسامی خارجی و بقول خودشون مدرنتری انتخاب کردن خیلی هاشونم شناسنامه هاشونو عوض کردن امروز فهمیدم علت اینکه ائمه می فرمایند برای فرزندانتان نامهای نیک انتخاب کنید چیه و چرا بزرگان دین به این امر توصیه کردن مثلا خود من وقتی میخام کار گناهی انجام بدم وقتی یاد اسمم و صاحب اسمم میوفتم پشیمون میشمو توبه میکنم و از صاحب اسمم شرمنده یا خود تو نورانیت اسمت توی تو اثر گذاشت و تو رو از یه فرد ازاد غیر مذهبی به ی دختر چادریه محجبه و مذهبی تغییر داد یکی از همکلاسیام ک حرفای منو میشنید گفت درست میگی دختر پسراییکه اهل دوستی با جنس مخالفن و اسم ائمه دارن موقع دوستی اسم اصلیشونو نمیگن و یه اسم مدرن میگن گفتم بخاطر اینکه از صاحب اسماشون خجالت میکشن مدرن نبودن و بی کلاس بودنو قدیمی بودن فقط بهانه است برای فرار از احساس شرمندگی از صاحب اسماشون برای اینکه با عوض کردن اسماشون راحتر و ازادتر میتونن گناه کنن شاید یه راه برای فرار از عذاب وجدان یا احساس شرمندگی از صاحب اسمشون یاد دوران دبستانم افتادم که ب مناسبت میلاد به دختراییکه هم نام بودند هدیه میدانند و میگفتند از پدرا و مادرامون بخاطر اینکه برای شما چنین نامهایی انتخاب کردن تشکر کنید اما حالا چی تو یه ده سال اینهمه تغییر معیار عجیبه برای من که مثه یه خوابه طولانی میمونه انگار درست مثه اصحابه کهف 300سال خواب بودم حسابشوکه میکنم میبینم همش ده سال گذشته اما توی این ده سال چقدر سریع جای همه چی با هم عوض شده محجبه بودن چادری بودن مساویه با املی اسم ائمه داشتن بی کلاسیه ریشو سیبیل یعنی بدی یا اینکه طرف بهش میاد ک گذاشته دیگه نماده یه بچه مذهبی نیست حتی دخترای ما که یه روزی ارزوشون ازدواج با یه روحانی بود اگه الان به مومن ترین مذهبی ترین دختر چادری بگی شاید از هر ده نفر یه نفر قبول کنه داریم ب کجا میریم؟؟؟