سه نکته در باب نیامدن اسم امیرالمؤمنین(علیه السلام) در قرآن

17:48 - 1395/08/09

گرچه نام علی(علیه السلام) در قرآن نیامده، ولی آیات زیادی در شأن ایشان در قرآن آمده است.

حضرت علی ع

یکی از سؤالات قدیمی در باب امامت و ولایت اهلبیت(علیهم السلام) ــ که توسط مسلمین نا آگاه و مغرضین و معاندان وحدت امت اسلامی خیلی به آن دامن زده می‌شود ــ بحث نیامدن اسم اهلبیت(علیهم السلام) در قرآن است. سؤالاتی از قبیل «ولایت و امامت، امری انتصابی از جانب خداست، پس چرا خدا صریحاً نام جانشین پیامبر(صلی الله علیه و آله) را در قرآن ذکر کریم  ذکر نشده است؟

پاسخ:

نکته اول: قرآن مسائل کلی را بیان می‌کند.
 قرآن کتابیست که خیلی از مسائل جزئی در آن بیان نشده و به کلیات موضوع، اشاره شده است.
ابا بصیردر حدیثی می‌گوید: «از امام صادق (علیه السلام) در باره قول خداى عزوجل: ‏«خدا را فرمان بريد و پيغمبر و كارداران خود را فرمان بريد»؛ پرسيدم، فرمود: در باره على بن ابى طالب و حسن و حسين (عليهم السلام) نازل شده است، به حضرت علیه السلام عرض كردم: مردم مي گويند: چرا نام‏ على‏ و خانواده‏‌اش (علیهم السلام) در كتاب خداى عزوجل برده نشده؟ فرمود: به آنها بگو: آيه‏ نماز، بر پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله) نازل شد و سه ركعتى و چهار ركعتى آن نامبرده نشد تا اينكه پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله) خود براى مردم بيان كرد و آيه زكات بر آن حضرت نازل شد و اشاره نشد كه زكات از هر چهل درهم يك درهم است، تا اينكه خود پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله) آن را براى مردم شرح داد و امر به حج نازل شد و به مردم نگفت هفت دور طواف كنيد تا اينكه خود پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله) براى آنها توضيح داد.» [1]

نکته دوم: شأن نزول تعدادی از آیادت در حق حضرت علی(علیه السلام)
تعدادی از آیات قرآن کریم در شأن امیرالمومنین(علیه السلام) است مانند آیات تطهیر[2] و تبلیغ[3] و ولایت[4] که بغیر از علمای  شیعه، علمای اهل سنت هم به آن تصریح کرده‌اند.
«سیوطی» از دانشمندان اهل سنت ذیل آیه 55مائده از «ابن عباس» نقل می کند که: «علی (علیه السلام)) در حال رکوع نماز بود که سائلی تقاضای کمک کرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد، پیامبر (صلی الله علیه و آله) از سائل پرسید: چه کسی این انگشتر را به تو صدقه داد؟ سائل به حضرت علی (علیه السلام) اشاره کرد و گفت: آن مرد که در حال رکوع است»، در این هنگام آیه 55مائده نازل شد.[5]
همچنین دانشمندان اهل سنت دیگری مثل «واحدی[6]» و «زمخشری[7]» این روایت را نقل کرده و تصریح کرده اند که آیه «اِنِّما وَليُّكُمْ اللهُ ...» درباره حضرت علی (علیه السلام) نازل شده است.
اگر اسم علی(علیه السلام) صریحاً  در قرآن می‌آمد؛ امکان داشت منافقان و معاندان آن حضرت، اسم آن حضرت را حذف، و قرآن را تحریف کنند، چنانکه هر جا فضایلی از اهلبیت(علیهم السلام) دیده‌اند، آن را محو و یا به مخالفان آن حضرت نسبت داده‌اند. [8]

نکته سوم: تفرقه از جهل است نه از نیامدن اسم علی(علیه السلام) در قرآن
این تفکر اشتباه است که اگر خدا به امامت بعد از رسول خدا تصریح می‌کرد، تفرقه و درگیری در امت اسلام رخ نمی‌داد، اگر اینگونه می‌بود(که نیست) باید اهل سنت، در بین خودشان اختلاف نمی‌کردند و چهار فرقه نمی‌شدند، در حالی که محمد بن عبدالوهاب، حنبلی مذهب(یکی از مذاهب اربعه اهل سنت) بود، با پروراندن جهل و تعصب در مذهب خود، این همه بلا و مصیبت را برای امت اسلام بوجود آورد.

سخن آخر
سخن در نیامدن اسم علی بن ابیطالب(علیه السلام) در قرآن مجید بود، گفتیم که بنای قرآن بر اختصار گویی است، و حتی اعمال بزرگی مثل نماز و روزه و سایر عبادات، همه جزئیات آن در قرآن نیامده است و روایات ما این جزئیات را شرح می‌دهند، جدای از آن خیلی از آیات قرآن در شأن حضرت علی(علیه السلام) است.

برای مطالعه در مورد اثبات ولایت امیرالمؤمنین در قرآن، به این آدرس مراجعه شود:
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1817

پی‌نوشتها
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، كافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص287.
[2]. آیه 33 احزاب «همانا خداوند اراده کرده است که پلیدى را از شما اهل بیت دور نماید و شما را به پاکى خاصى مطهر گرداند» آیه ی فوق درضمن آیاتى که مربوط به نساء النبى است گنجانده شده است...
[3]. آیه 67مائده، « اى پیامبر آنچه را که از پروردگارت به تو نازل شده بیان کن و گرنه رسالت او را انجام ندادى» این آیه در لابلاى آیات مربوط به احکام مربوط به مردار و گوشت هاى حرام آمده است.
[4]. آیه 55مائده «ولىّ امر و ياور شما تنها خدا و رسول و مؤمنانى خواهند بود كه نماز به پا داشته و به فقرا در حال ركوع زكات مى‏‌دهند» این آیه ذیل آیات مربوط به عدم دوستى یهود و نصارى آمده است.
[5] . سیوطی، الدرالمنثور، ج 2، ص 293.
[6] . واحدى، على بن احمد(قرن5)، اسباب النزول، ص 202، چاپ بیروت 1411ه.ق.
[7] . الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، زمخشرى محمود، ج 1، ص 649، چاپ بیروت1407ه.ق.
[8]. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج2، ص81.

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 9 =
*****