سنم کمه و ازدواج را دوست ندارم

11:30 - 1395/11/04

- ازدواج یکی از راه کار های خداوند برای ارضای نیاز جنسی است. عقلانی ترین زمان برای ازدواج، زمان احساس نیاز فرد به این سنت الهی است که باید بلوغ فکری فرد را هم در نظر گرفت.

ازدواج در سن کم

دستورات و راهکار های اسلام، بهترین روش برای اصلاح سبک زندگی و رسیدن به آن کمالی است که خداوند برای بندگانش در نظر گرفته است. قطعا در بین این دستورات و راه کارها، مواردی وجود دارد که با عقل بشر به ظاهر مدرن و پیشرفته سازگاری ندارد. به عنوان مثال اسلام توصیه به ازدواج در سن پایین (با توجه به بلوغ فکری) دارد، اما عقلای به ظاهر مدرن، این راهکار را ظلم به دختر و سوء استفاده جنسی از آن می دانند.

توصیه به ازدواج در سن پایین
وقتی خداوند ازدواج را مایه آرامش می داند و می فرماید: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ [روم/ 21] و از نشانه‌هاى [قدرت و ربوبيت‏] او اين است كه براى شما از جنس خودتان همسرانى آفريد تا در كنارشان آرامش يابيد و در ميان شما دوستى و مهربانى قرار داد يقيناً در اين [كار شگفت‌انگيز] نشانه‌هايى است براى مردمى كه می‌انديشند.»، قطعا هم بشر خاکی، به این مهم اعتراف دارد که تمام همت خود را برای پیدا کردن زوج مناسب صرف کرده است تا به آرامش برسد. با این توصیف چرا باور نداریم وقتی دختر به سن نیاز رسیده، باید نیازش را پاسخ داد؟
لذا رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند: «إِذَا جَاءَكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دِينَهُ فَزَوِّجُوهُ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبِيرٌ [1] وقتی كسی كه به خواستگاری می‌آید و اخلاق و دینش مایه رضایت است به او زن دهید كه اگر چنین نكنید، فتنه و فساد زمین را پر خواهد كرد.» در این روایت مجرد بودن مرد را که بی دلیل به اون زن نداده اند را علت فساد می داند.
و در روایتی دیگر مجرد مانده دختر را مایه فساد می دانند و فرمودند:
«ای مردم! همانا جبرئیل از سوی خداوند لطیف و خبیر بر من نازل شد و گفت: همانا دختران باکره مانند میوه‌های روی درخت هستند. هنگامی که میوه رسید، باید آن را چید، وگرنه خورشید آن را فاسد می‌کند و باد آن را تباه می‌سازد. هنگامی که دختران باکره به دوران بلوغ (و سن ازدواج) برسند، برای آنان دوایی جز شوهر نیست، وگرنه از فسادشان ایمن نباشید؛ زیرا آنان نیز بشرند... .»[2]
حضرت محمد (صلی الله و علیه وآله) در روایاتی توصیه به اصل سن کم هم در ازدواج کرده اند و این ازدواج دختر در سن کم را مایه خوشبختی پدر دانسته و چنین فرمودند:
«مِنْ‏ سَعَادَةِ الرَّجُلِ‏ أَنْ‏ لَا تَحِيضَ‏ ابْنَتُهُ فِي بَيْتِه‏ [3] از سعادت مرد آن است که دخترش در منزل وی خون حیض نبیند.»
قطعا این روایات اشاره به دقت بیشتر در تسریع و تسهیل ازدواج در سن پایین را دارند.

سن شروع ارتباط با جنس مخالف در دختران
طبق اعلام نظر محمود گلزاری معاون سابق وزارت ورزش و جوانان، سن ارتباط با جنس مخالف تا 11 سالگی کاهش پیدا کرده است، به طوری که دوستی دختران و پسران با مسائل عاطفی آغاز می‌شود و سرانجام به روابط جنسی و حتی ارتباط با چند نفر کشیده می‌شود.
همچنین ایشان تأکید کرده اند که مراد از «ارتباط» الزاماً روابط حاد جنسی نیست و 40 درصد از دختران پیش از ورود به دانشگاه با پسری ارتباط داشته‌اند و 20 درصد دیگر قطع ارتباط کرده‌اند؛ بنابراین 60 درصد آنها ارتباط با جنس مخالف را پیش از سن 18سالگی تجربه کرده‌اند. همچنین مشخص شده است که حدود 40 درصد این افراد در زمانی ارتباط خود را شروع کرده‌اند که سن‌شان کمتر از 14 سال بوده است؛ یعنی در دوران راهنمایی.[4]
حال وقتی 60% دختران زیر 18 سال، طعم ارتباط با جنس مخالف را تجربه کرده اند و آن وقت خودشان در سن 24 سالگی ازدواج می کنند، چطور می شود گفت دختران ما سلامت روحی لازم را برای رشد و تشکیل خانواده و رسیدن به کمال واقعی را دارند؟؟

وجود حیای کاذب در بیان نیاز
آخرین و مهمترین نکته در احیای این سنت که عقل هم با توجه به آمار طلاق آن را تایید می کند، از بین بردن این حیای کاذبی است که زیر پوست عرف و جامعه قرار گرفته است و مانع دختران در تشریح و بیان نیاز جنسی خود به خانواده شده است.
خداوند در قرآن می فرماید: «إِنَّ ذلِكُمْ كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيي‏ مِنْكُمْ وَ اللَّهُ لا يَسْتَحْيي‏ مِنَ الْحَق [احزاب/55] هر آينه اين كارها پيامبر را آزار مى‏ دهد و او از شما شرم مى‏ دارد. ولى خدا از گفتن حق شرم نمى‏ دارد.» یعنی خداوند برای بیان حق، شرم را نمی پذیرد.
لذا حیایی که مانع گفتن حق باشد در روایات مذمت شده است و امام علی(علیه السلام) در این رابطه فرمودند: «مَنِ‏ اسْتَحْيَا مِنْ‏ قَوْلِ‏ الْحَقِ‏ فَهُوَ أَحْمَق‏ [5] اگر كسی بگويد خجالت كشيدم كه حرف حق را بزنم، آدم احمقی است.» در واقع منظور از این حماقت همون ضرر و ظلم هایی است که انسان در اثر نگفتن حق به خودش وارد می کند.
مثلا دختران جامعه ما که فراوان شنیده ایم که نیاز به ازدواج دارند و گاها به گناه هم راضی می شوند، نمی توانند نیاز خود را حتی در خانواده اعلام کنند، زیرا مهارت گفتن نیازی که عدم پاسخ به آن مساوی با گناه است، به آنها آموزش داده نشده است. خانواده هم تلاشی برای از بین بردن این حیاء نابجا نکرده است و تربیت دینی همچنان در کشور ما مظلوم و غریب مانده است.

نتیجه:
با توجه به نکات بیان شده بهتر است کمی به علوم وحیانی و دستورات اسلام توجه بشتری کنیم و از سنتها و عرف غلط جامعه بیرون بیاییم و با کمک به ازدواج ساده و در سن نیاز به کاهش فساد در جامعه کمک بکنیم.

_________________________

پی نوشت:

[1]. كلينى، محمد بن يعقوب‏، الكافي، تاريخ وفات مؤلف: 329 ق‏، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، موضوع: كتب اربعه‏، زبان: عربى‏، تعداد جلد: 8، ناشر: دار الكتب الإسلامية، مكان چاپ: تهران‏، سال چاپ: 1407 ق‏، ج5، ص347.
[2]. كلينى، محمد بن يعقوب‏، الكافي، تاريخ وفات مؤلف: 329 ق‏، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، موضوع: كتب اربعه‏، زبان: عربى‏، تعداد جلد: 8، ناشر: دار الكتب الإسلامية، مكان چاپ: تهران‏، سال چاپ: 1407 ق‏، ج5، ص337.
[3]. شيخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، وسائل الشيعة، تاريخ وفات مؤلف: 1104 ق‏، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، موضوع: جوامع روايى‏، زبان: عربى‏، تعداد جلد: 30، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، مكان چاپ: قم‏، سال چاپ: 1409 ق‏، ج20، ص 64.
[4]. خبرگزاری فارس.
[5]. عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، تاريخ وفات مؤلف: 550 ق‏، محقق / مصحح: درايتى، مصطفى‏، موضوع: گوناگون‏، زبان: عربى‏، تعداد جلد: 1، ناشر: دفتر تبليغات‏، مكان چاپ: ايران؛ قم‏، سال چاپ: 1366 ش‏، ص 70.

نظرات

تصویر خانم محجبه
نویسنده خانم محجبه در

سلام. من 23 ساله بودم ازدواج کردم.دبیرستانی که بودم برام احمقانه بود که پسر همسایه 18 سالگی عروسی گرفت. اما بعد از دانشگاه رفتن فهمیدم اونا بودن که عاقل بودن و چه بسیار گناهان که نکردند و چه وقتها که صرفه جویی شد (در خیال پردازی نکردن با غریبه ها).از نگاه و خنده بی مورد و حواس پرت بودن داخل دانشگاه وگریه های فراوان و تصور اینکه هر پسری بهت خندید از دوربهت. از تو خوشش اومده  .اما یهو میدیدی با یکی دیگه است.کاش میشد اکثر ما جوانا قبلش ازدواج میکردیم اما با شرایط مالی خوب بدون آویزان بودن خانه این و آن و اجازه دخالت دادن.زود ازدواج کردن (با دقت البته) خیلی جاها بهتره.صلوات بر محمد.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 5 =
*****