خطبه فدکیه سند مظلومیت حضرت فاطمه(س)

08:36 - 1400/09/27

-خطبه فدکیه یکی از مهمترین اسناد روایی است که گواه بر مظلومیت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) بعد از وفات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) است.

خطبه فدکیه

یکی از زیباترین و با ارزش ترین اسناد و مدارکی که بعد از وفات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) ماهیت و واقعیت جامعه عربی را به تصویر کشدیده، خطبه فدکیه است. در این خطبه ارزشمند، حضرت زهرا(سلام الله علیها) پرده از واقعیت هایی برداشت است که عامل اصلی گمراهی و شقاوت مردم آن زمان بود. با توجه به گستردگی و وسعت این خطبه ارزشمند، تنها به یکی از فرازهای آن خواهیم پرداخت.

ویروس خطرناک نفاق
در قسمتی از خطبه‌ی ارزشمند فدکیه، حضرت زهرا(سلام الله علیها) به بلا و بیماری که جامعه عرب بعد از وفات رسول اکرم(صلی الله علیه و اله) به آن دچار شده بودند این چنین اشاره می‌نمایند: «فَلَمَّا اخْتَارَ اللَّهُ لِنَبِيِّهِ دَارَ أَنْبِيَائِهِ وَ مَأْوَى أَصْفِيَائِهِ ظَهَرَ فِيكُمْ حَسَكَةُ النِّفَاق‏؛[1] و آن گاه که خداوند براى پیامبرش خانه انبیاء و آرامگاه اصفیاء را برگزید، علائم نفاق در شما ظاهر گشت.»، حضرت یکی از بیماری و مشکلات اصلی جامعه زمان خود را بیماری نفاق معرفی می‌کند، به همین جهت نیاز است ماهیت و اثرات مخرب این رذیله مذموم را در زندگی و منابع اسلامی مورد تحقیق و بررسی قراردهیم.

مفهوم شناسی نفاق:
علمای اهل لغت نفاق را به معنای معنای دورویی و مخالف بودن ظاهر با باطن معرفی کرده‌اند[2] و همچنین شخص منافق را کسی معرفی کرده‌اند که با زبان چیزی را بگوید ولی نیت واقعی خود را مخفی نگه دارد تا به دیگران زیان و آسیب برساند.[3] بر اساس آیات و روایات نیز می توان این معنا را از نفاق و منافق به دست آورد، خدای متعال در قرآن کریم افراد منافق را این چنین مورد خطاب قرار می دهد: «يَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَيْسَ في‏ قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يَكْتُمُون؛[آل عمران/167]با دهان هاشان چيزى می‌‏گويند كه در دل هاشان نيست، و خدا بدان چه پنهان مى‌دارند داناتر است.»، در روایات اسلامی نیز این مطلب مورد اشاره قرار گرفته است؛ کما اینکه در روایتی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) منافق این چنین معرفی شده است: «مَنْ خَالَفَتْ سَرِيرَتُهُ عَلَانِيَتَهُ فَهُوَ مُنَافِقٌ؛[4]‏ هر كس باطنش با ظاهرش مخالفت كرد او منافق است».

انواع و اقسام نفاق در منابع اسلامی
با دقت و تأمل در منابع دینی و اسلامی می‌توان برای نفاق انواع و اقسام مختلفی را برشمرد از جمله: 1-نفاق در عقیده و باور، 2-نفاق: میدان عمل و کردار.

1-نفاق در عقیده و باور: یکی از خطرناکترین و زشت‌ترین انواع نفاق، نفاق در عقیده و باور است. به این معنا که انسان در ظاهر به موضوعی ابراز عقیده کند که در باطن آن را قبول ندارد. برای نمونه در ظاهر  ابراز اعتقاد به باری تعالی داشته باشد، در حالی که در باطن هیچ‌گونه اعتقاد و باوری به آن ندارد و یا اینکه در ظاهر اعتراف به نبوت پیامبر گرامی کند در حالی که در واقعیت و باطن هیچ گونه ارزشی برای آن قائل نیست. «إِذا جاءَكَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقينَ لَكاذِبُونَ؛[منافقون/1] هنگامى كه منافقان نزد تو آيند مى‌گويند: «ما شهادت مى‌دهيم كه يقيناً تو رسول خدايى!» خداوند مى‌داند كه تو رسول او هستى، ولى خداوند شهادت مى‌دهد كه منافقان دروغگو هستند(و به گفته خود ايمان ندارند).»

2-نفاق در عمل و کردار: نوع دیگر نفاق، نفاق در عمل است، به این معنا که انسان در باور به موضوعی اعتقاد داشته باشد، ولی در میدان عمل رفتار و رویکرد رفتاری و اجتماعی چیز دیگری ا ز خود نشان دهد. «دو چهرگی و دوگانگی این افراد و این گروها به این صورت خود را نشان می‌دهد که به هنگام گفتار، از توحید و تقوا، عدالت، و آزادی، برابری، و بشر دوستی، نماز و روزه، حقوق مردم و حقوق الهی، ارزش های دینی و مذهبی داد سخن می دهد و دروغ و بیداد و عهد شکنی و ستم و حق شکنی و خودکامگی را زشت می شمارد، اما در عرصه عمل عکس گفته خود را عمل می کند.»[5] خدای متعال این رویکرد مذموم و غیر اخلاقی را این چنین توبیخ می فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ؛[صف/2و3] اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد! چرا سخنى مى‌گوييد كه عمل نمى‌كنيد؟! نزد خدا بسيار موجب خشم است كه سخنى بگوييد كه عمل نمى‌‌كنيد!»

آثار و تبعات شوم نفاق در جامعه

1. ممانعت از گسترش عدالت: بر اساس آیات الهی یکی از آثار شوم و خطرناک نفاق و حضور منافقان در جامعه را می توان کمک به گسست اجتماعی و تلاش در جهت تزلزل جامعه اسلامی برشمرد، این مطلب در آیات الهی این چنین منعکس شده است: «هُمُ الَّذينَ يَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلى‏ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنَّ الْمُنافِقينَ لا يَفْقَهُونَ؛[منافقون/7] آنها كسانى هستند كه مى‌گويند: «به افرادى كه نزد رسول خدا هستند انفاق نكنيد تا پراكنده شوند!» (غافل از اينكه) خزاين آسمان ها و زمين از آن خداست، ولى منافقان نمى‌فهمند!»

2-ایجاد یأس و ترس در جامعه: این ویژگی منافقان را می توان در این آیه شریف مشاهده کرد: «يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقينَ لا يَعْلَمُونَ؛[منافقون/8] آنها مى‌گويند: «اگر به مدينه بازگرديم، عزيزان ذليلان را بيرون مى‌كنند!» در حالى كه عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است ولى منافقان نمى‌دانند!»

سخن آخر: نفاق و چند رویی یکی از ویژگی و صفاتی بود که جامعه ی عرب بعد از وفات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) به آن گرفتار شده بود. موضوعی که حضرت زهرا(سلام الله علیها) به خوبی در خطبه فدکیه به آن اشاره فرمودند.

پی نوشت ها:
[1]. الإحتجاج على أهل اللجاج، طبرسى، احمد بن على‏، ناشر: نشر مرتضى‏، سال چاپ: 1403 ق‏، ج‏1، ص101.
[2]. عمید، حسن؛ فرهنگ عمید، تهران، انتشارات جاویدان علمی، 1345، چاپ دوم، ص 1063.
[3]. حسینی، سید محمد؛ دوچهرگان، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1376، چاپ اول، ص24.
[4]. بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، ناشر: دار إحياء التراث العربي‏، سال چاپ: 1403 ق‏، ج‏69، ص 207.
[5]. منشور دادخواهی، علی کرمی فریدونی، چاپ: انتشارات دلیل ما، سال چاپ: 1382، ص323.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
13 + 7 =
*****