در سال 1938 میلادی، شیخ محمدتقی قمی وارد مصر شد؛ او با الأزهر تماس گرفت و در نتیجه، با شیوخ بزرگواری چون عبدالمجید سلیم، محمود شلتوت، محمد فحام، محمد ابوزهره، محمد غزالی، حسن البنّا و... آشنا شد و در راستای تقریب قدم برداشت.
در سال 1938 میلادی، شیخ محمدتقی قمی وارد مصر شد؛ وی یک روحانی ایرانی بود که برای انجام امور فرهنگی از سوی دولت ایران به مصر اعزام شده بود، او با الأزهر تماس گرفت و در نتیجه، با شیوخ بزرگواری چون عبدالمجید سلیم، محمود شلتوت، محمد فحام، محمد ابوزهره، محمد غزالی، حسن البنّا و... آشنا شد.
او لزوم رعایت دعوت مرحلهای برای دستیابی به هدف تقریب را یادآور شد. او در سخنانی که 25 سال بعد از آغاز تقریب بیان کرده است، میگوید: «خداوند اراده فرمود که اندیشهای اصیل و خالص که پیرامون آن تحقیق و بررسی انجام گردیده بود، به صورت دعوتی اصلاحی و دینی بر عالم اسلام طلوع کند؛ اندیشهای که بزرگترین درد و گرفتاری مسلمانان را که تفرّق و پراکندگی است، درمان میسازد.»
زمانی که اندیشه تقریب شکل گرفت بسیاری به مبارزه با آن برخاستند. توده مردم انتظاری نداشتند که نکتهای از تقریب بشنوند، (شرایط مردم آن زمان مصر، آمادگی برای طرح تقریب مذاهب نداشتند)، بنابراین چارهای نبود که قبل از اقدام به اصلاح، محیط را برای اصلاح مساعد کنند. به این ترتیب، اندیشه تقریب، سه مرحله را پشت سر گذاشت: 1. ایجاد مقدمه؛ 2. تأسیس؛ 3. ایجاد تقریب؛ تا اینکه مصر را به کشوری پیشگام و موفق در تقریب مذاهب تبدیل کند.