ابرهه برای نابودی دین و مبارزه با خدا آمده بود و خداوند متعال نیز پاسخ او را داد.
شبهه: یک مرد سعودی با ماشین وارد مسجدالاحرام شد و درب آن را شکست و خدا هم هیچ کاری نکرد، البته قبلا هم هیچ کاری نکرده بود، یزید آن را آتش زد، بعدا حجاج نیز آن را ویران کرد و خدا هیچ کاری نکرد، آنگاه مسلمین میگویند ابرهه با سپاهش آمد که کعبه را خراب کند و پرندگان سپاه او را نابود کردند، این تناقض هیچگاه پاسخی ندارد.
پاسخ: روش دشمن همیشه این بوده که با مغالطه و در هم آمیختن مسائل متفاوت، تلاش کند تا مخاطب خود را گیج کرده و با خود همراه کند. اینجا نیز از همین روش کمک گرفته و با همسان خواندن حمله رانندهای به درب مسجدالحرام که چندی پیش اتفاق افتاد و حرکت ابرهه، میخواهد به مخاطبان خود القا کند که این دو مانند هم است و چون خداوند متعال امروزه جلوی آن راننده را نگرفت یا جلوی یزید و سپاهش را نگرفت و کعبه را آتش زدند، پس داستان ابرهه دروغ است و مسلمانان برای پیش برد اهداف خود آن را ساخته و پرداخته اند.
لذا در پاسخ به این شبهه چند نکته بیان میکنیم:
نکته اول: خداوند متعال امور عادی زندگی مردم را از راه طبیعی و عادی خود پیش میبرد، حتی در مورد خانه خودش؛ به همین خاطر است که خداوند به حضرت ابراهیم و اسماعیل(علیهماالسلام) دستور میدهد خانه او را بنا کنند که محوری باشد برای وحدت و جمع شدن یکتاپرستان عالم. خدا میتوانست با اعجاز و کاملا خارقالعاده خانه خود را از جنس خاصی بر روی زمین به یکباره ایجاد کند و مایهی تعجب همگان را فراهم آورد، اما این کار را نکرد و جریان را از راه عادی پیش برد، این مساله در روایات ما هم اشاره شده و امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: «أَبَى اَللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ اَلْأَشْيَاءَ إِلاَّ بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ سَبَباً: خدا خوددارى و امتناع فرموده كه كارها را بدون اسباب فراهم آورد پس براى هر چيزى سبب و وسيلهاى قرار داد».[1]
بر همین اساس حفظ خانه خدا نیز باید طبیعی صورت گیرد و توسط بندگان خدا باشد و اگر در این رابطه کوتاهی کنند، مورد مواخذه قرار خواهند گرفت. به همین خاطر است که اگر سیل بیاید خانه خدا نیز تخریب میشود، اگر بمبگذاری شود، اگر وسایل و ماشین آلات ساخت و ساز درست آنجا نصب نشود و سقوط کنند، خانه خدا تخریب میشود، زیرا همه اینها اسباب عادی هستند و خدا نیز جلوی این موارد را نمیگیرد.
نکته دوم: بدون شک جنگ بین مسلمین یکی از عوامل عادی تخریب شهرها و بلاد است. خداوند متعال نیز بنا ندارد مانع این کار شود، چون مردم تلقی میکنند حتما حق با آن شخص بوده است که خداوند به یاری او آمده و روند عادی زندگی به هم میخورد، به همین خاطر در جنگها نیز خداوند متعال با روند عادی مخالفت نمیکند، حتی اگر منجر به از بین رفتن و سوختن خانه او شود، چون چیزی تغییر نمیکند و عقیدهای از بین نمیرود، عقیده مسلمین سست نمیشود. لذا میبینیم در برخی جنگهای داخلی مسلمین مثل جنگ یزید و عبد الله بن زبیر کعبه توسط لشکریان یزید آتش گرفت و تخریب شد.
نکته سوم: داستان سپاه ابرهه با همه این موارد فرق دارد، داستان ابرهه داستان مبارزه طلبی و از بین بردن نام و یاد خداست، او آمده است با خدا مبارزه کند، او به خداوند جهانیان دهنکجی کرده و خود را برتر میداند؛ لذا این حمله و این حرکت با دیگر حرکات فرق دارد، در دیگر حملهها دو طیف از افراد با هم در حال جنگ هستند و هیچ کدام به ظاهر با خود خدا مبارزهای ندارند، لذا خداوند هم مانع نمیشود و اجازه میدهد روند عادی زندگی مردم طی شود، حتی اگر منجر به آتش گرفتن خانهاش شود.
اما قضیه ابرهه فرق دارد، او مستقیما برای جنگ با خدا آمده است. آمده است محور توحید و یکتا پرستی را نابود کند و البته کسی هم جلودار او نبود، اگر اسباب عادی برای مقابله با او مهیا بود، مانند جنگ احزاب که همه مشرکان بلاد مختلف با هم جمع شده بودند تا اسلام و پیامبرش را از بین ببرند، اما خداوند با اسباب عادی مانع آنها شد، باز در چنین شرایطی خداوند متعال از اسباب غیر عادی استفاده نمیکرد، اما چون اسباب عادی مهیا نبود و اگر کعبه نابود میشد اعتقاد و ایمان موحدین تخریب میشد، لذا خداوند متعال نیز از اسباب غیر عادی استفاده کرده و مانع این کار شد.
این سنت همینک نیز جاری است اگر کسی به جنگ با خدا بیاید و مبارزه طلبی کند و خداوند قادر و متعال را به مبارزه بطلبد و قصد داشته باشد کعبه را خراب کند و دولتهای اسلامی نیز توان مقابله با آن را نداشته باشند، بر خود خدا لازم است وارد عمل شده و از راه اسباب غیر عادی مانع این کار شود تا از تخریب اعتقادات مردم جلوگیری کند. این مطلب در قرآن هم به آن اشاره شده و فرموده است: «كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ[مجادله/21] خدا لازم و مقرّر کرده است که بی تردید من و پیامبرانم پیروزیم. همانا خدا نیرومند و توانای شکست ناپذیر است.»
بنابراین قضیه حمله ابرهه به کعبه با حمله دیگران به کعبه و تخریب آن و همچنین تخریب آن توسط بلاهای طبیعی بسیار متفاوت است، ابرهه به نیت مبارزه با خود خداوند متعال و از بین بردن نماد توحید و یکتاپرستی حرکت کرده بود و کسی هم نبود به صورت طبیعی جلو او را بگیرد، لذا اینجا باید خداوند متعال مانع این کار میشد و الا اعتقادات بسیاری از موحدین متزلزل میگشت.
___________________________________
پینوشت
[1]. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج1 ، ص 183 .
شبهه: یک مرد سعودی با ماشین وارد مسجدالاحرام شد و درب آن را شکست و خدا هم هیچ کاری نکرد، آنگاه مسلمین میگویند ابرهه با سپاهش آمد که کعبه را خراب کند و پرندگان سپاه او را نابود کردند، این تناقض هیچگاه پاسخی ندارد.
پاسخ: قضیه حمله ابرهه به کعبه با حمله دیگران به کعبه و تخریب آن و همچنین تخریب آن توسط بلاهای طبیعی بسیار متفاوت است، ابرهه به نیت مبارزه با خود خداوند متعال و از بین بردن نماد توحید و یکتاپرستی حرکت کرده بود و کسی هم نبود به صورت طبیعی جلو او را بگیرد، لذا اینجا باید خداوند متعال مانع این کار میشد و الا اعتقادات بسیاری از موحدین متزلزل میگشت.