- ارزشهای اخلاقی عاشورا,نکات اخلاقی زیارت عاشورا,مکتب عاشورا,پیامهای نهضت عاشورا,یکی از بارزترین جلوه های معنوی فرهنگ عاشورا,نکته های عاشورایی,مهمترین پیام امام حسین
جلوه های اخلاق در کربلا
سوال: چه نكات اخلاقی و تربیتی در قیام كربلا وجود داشت؟
صبر و شكیبایی: صبر و مقاومت کنید، ای بزرگ زادگان! چرا که مرگ پلی است که شما را از رنج و سختی عبور میدهد و به سوی بهشت گسترده و نعمتهای همیشگی میرساند«1» این جمله ای بود كه حضرت در روز عاشورا به یاران خود می فرمود
برای مقابله با فشارهای درونی و بیرونی و غلبه بر مشکلات جهت رسیدن به هدف، پایداری و استقامت بسیار ضروری است. بدون صبر، در هیچ کاری نمیتوان به نتیجه مطلوب رسید.
و حضرت باز در جمله زیبایی می فرماید: برای رسیدن به بهشت، بر شمشیرها و نیزهها صبر میکنم«2»
و خطاب به خانواده و بازماندگان می فرماید:هرگاه که من کشته شدم، به خاطر من گریبان خود را چاک ندهید و صورت مخراشید«3»
ظلم ستیزی و آزادگی: مظهر آزادی و ظلم ستیزی در پاسخ كسانی كه از رفتن به كربلا منعش می كردند شعرهایی می خواند كه ترجمه آن چنین است:
به من می گوئید نرو، ولی خواهم رفت. می گوئید کشته می شوم، مگر مردن برای یک جوانمرد ننگ است؟ مردن آن وقت ننگ است که هدف انسان پست باشد و بخواهد برای آقائی و ریاست کشته بشود که می گویند به هدفش نرسید.
اما برای آن کسی که برای اعتلای کلمه حق و در راه حق کشته می شود که ننگ نیست. چرا که در راهی قدم برمی دارد که صالحین و شایستگان بندگان خدا قدم برداشته اند.
پس چون در راهی قدم بر می دارد که با یک آدم هلاک شده بدبخت و گناهکار مثل یزید مخالفت می کند بگذار کشته بشود. شما می گوئید کشته می شوم، یکی از این دو بیشتر نیست: یا زنده می مانم یا کشته می شوم. «فان عشت لم اندم» اگر زنده ماندم، کسی نمی گوید تو چرا زنده ماندی. «و ان مت لم الم» و اگر در این راه کشته بشوم، احدی در دنیا مرا ملامت نخواهد کرد اگر بداند که من در چه راهی رفتم. «کفی بک ذلا ان تعیش و ترغما»، برای بدبختی و ذلت تو کافی است که زندگی بکنی اما دماغت را به خاک بمالند.
دلسوزی حتی برای دشمن: امام علیه السلام در روز عاشورا در هنگام مراجعه با انبوه دشمن با اینكه مى دید دشمن به تمام معنا آماده جنگ است و حتى از رسیدن آب به اردوگاه و اطفال آن حضرت جلوگیرى نموده است و دقیقه شمارى مى كند كه با كوچكترین اشارهاى حمله را آغاز كند از اندرز و نصیحت و بیدار سازى دشمن دست بر نداشت و با وجود نبودن فرصت و هلهله و هیاهوى لشكر مقابل، در خطبه طولانى كه هر جمله اش در بردارنده مفاهیمى عمیق و نیازمند شرح و تفسیر است و در آن ها ریشه خیانت و عناد دشمن بیان شده است براى دشمن ایراد كرد«5»
منابع:
1:صَبراً بَنیِ الکِرام! فَما المَوتُ الاّ قَنطرةٌ تَعبُرُ بِکم عَنِ البُوُسِ و الضَّراءِ اِلی الجَنانِ الواسِعَةِ و النَّعیمِ الدّائمَةِ«نفس المهموم، ص 135»
2:صبراً علی الاسیافِ و الاسِنَّه صبراً عَلیها لِدُخُولِ الجَنَّه «مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 101»
3:لهوف، ص81
4 سَأَمْضِی وَ مَا بِالْمَوْتِ عَارٌ عَلَى الْفَتَى / إِذَا مَا نَوَى حَقّاً وَ جَاهَدَ مُسْلِماً
وَ آسَى الرِّجَالَ الصَّالِحِینَ بِنَفْسِهِ/ وَ فَارَقَ مَثْبُوراً وَ وَدَّعَ مُجْرِماً
فَإِنْ عِشْتُ لَمْ أَنْدَمْ وَ إِنْ مِتُّ لَمْ أُلَمْ /كَفَى بِكَ ذُلًّا أَنْ تَعِیشَ وَ تُرْغَمَا«بحار الانوار ج 44 ص 378»
5: سخنان امام حسین(ع) ازمدینه تا كربلا، ص 219 به بعد و نیز: فروغ شهادت.
رای رسیدن به بهشت، بر شمشیرها و نیزهها صبر میکنم، هرگاه که من کشته شدم، به خاطر من گریبان خود را چاک ندهید و صورت مخراشید.