یکی از مهمترین اسم از اسماء الهی اسم جلاله «الله» است؛ اولین آیات قرآن کریم نیز با این نام مبارک شروع میشود؛ كلمه «اللَّه» جامعترين نام خداوند متعال است، زيرا بررسى نامهاى خدا كه در قرآن مجيد و يا ساير منابع اسلامى آمده است نشان میدهد كه هر كدام از آنها تنها يك بخش خاص از صفات خداوند متعال را منعكس میسازد؛ تنها نامى كه اشاره به تمام صفات و كمالات الهى دارد، «الله» است. به تعبير ديگر جامع صفات جلال و جمال است.
از جمله ادلهاى كه دلالت میكند بر اينكه كلمه «اللَّه» علم و اسم خاص خدا است، اين است كه خداى تعالى به تمامى اسماء حسنايش و همه افعالى كه از اين اسماء انتزاع میشود توصیف شده، ولى با كلمه «اللَّه» توصيف نمیشود، مثلا میگوييم: «اللَّه» «رحمان» است، «رحيم» است، ولى عكس آن درست نیست، يعنى هرگز گفته نميشود: كه «رحمان» «اللَّه» است و نيز میگوييم: «رحم اللَّه» ، «علم اللَّه» ، «رزق اللَّه»: خدا رحم كرد، و خدا دانست، و خدا روزى داد؛ ولى هرگز نميگوئيم «اللَّه الرحمن: رحمان اللَّه شد».(1)
به همين دليل است که اسماء ديگر خداوند به عنوان صفت براى كلمه «اللَّه» به کار میروند، ولی «الله» صفت هیچ اسمی قرار نمیگیرد؛ به عنوان مثال «غفور» و «رحيم» به جنبه آمرزش خداوند اشاره میكنند: «فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (بقره- 226)»؛ «سميع» اشاره به آگاهى او از مسموعات، و «عليم» اشاره به آگاهى او از همه چيز است: «فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (بقره- 227)»؛ «بصير» علم او به همه ديدنيها را بازگو میكند: «وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ (حجرات- 18)»؛ «رزاق» به جنبه روزى دادن او به همه موجودات اشاره میكند و «ذو القوه» به قدرت او، و «مبين» به استوارى افعال و برنامههاى او: «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ (زاريات- 58)»؛ «خالق» و «بارء» اشاره به آفرينش او، و «مصور» حاكى از صورتگريش میباشد: «هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى(حشر- 24)»؛ آرى تنها «اللَّه» است كه جامعترين نام خداوند متعال میباشد.
يكى از شواهد روشن جامعيت اين نام آن است كه ابراز ايمان و توحيد تنها با جمله «لا اله الا اللَّه» امکان پذیر است، و جملاتی مانند «لا اله الا العليم» یا «الا الخالق» یا «الا الرازق» و مانند آن، به تنهايى دليل بر توحيد و اسلام نيست، و نيز به همين جهت است كه در مذاهب ديگر هنگامى كه میخواهند به معبود مسلمين اشاره كنند «اللَّه» را ذكر میكنند، زيرا توصيف خداوند به «اللَّه» مخصوص مسلمانان است.(2)
اصل «اللَّه»، «ال اله» بوده، كه همزه دوم آن در اثر كثرت استعمال حذف شده، و بصورت «اللَّه» در آمده است، و كلمه «اله» از ماده «إله» میباشد، كه به معناى پرستش است؛ وقتى میگويند: «اله الرجل و ياله» معنايش اين است كه فلانى چیزی را عبادت و پرستش كرد. البته ممكن است از ماده «و ل ه» باشد، كه به معناى تحير و سرگردانى است، و اگر خداى را «اله» گفتهاند، چون معبود است، و يا به خاطر آن است كه عقول بشر در شناسايى او حيران و سرگردان است.
كلمه «اللَّه» در اثر غلبه استعمال، علم شده است برای خداوند متعال، چرا که قبل از نزول قرآن نیز اين كلمه بین عرب مشهور بوده است، همچنان كه آيه شريفه میفرماید: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ (زخزف-87): و اگر از ايشان بپرسى چه كسى ايشان را خلق كرده، هر آينه خواهند گفت: اللَّه».(3)
در نتیجه: لفظ جلاله «اللَّه» نام خاص خداوند متعال است و دال بر تمام صفات کمالیه است؛ به این معنا که «الله» یعنی ذاتی که جامع جمیع صفات کمالیه بوده و هیچ نقص و کمبودی ندارد.
پی نوشت :
(1). علامه طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ج1، ص: 18.
(2). آیت الله مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج1، ص: 22.
(2). الميزان في تفسير القرآن، ج1، ص: 18.
نظرات
مـدیـنه؛ دگـر بار، خورشـیدی از منظـومۀ «کـوثـر» را به دامـان گـرفته ای، خورشـیدی که انـوار الـهی اش از «سـامـرا» تا شـرق و غـرب عالـم، سـایه خـواهد افـکند و درمـاندگان طـریق سـعادت را به رسـتگاری رهنـمون خـواهد شـد.
صلـوات و درود خـداوند بـر تـو باد، ای برگـزیدۀ خـداوند بـرای هـدایت، ای هـادی دیـن...
ولادت امام هادی علیه السلام را تبریک و تهنیت عرض می کنم..