بسم الله الرحمن الرحیم
خودسازی مقدم است یا امر به معروف و نهی از منکر؟ به فرض که خودسازی مقدم باشد پس امر به معروف بر بسیاری از ما واجب نیست!
پاسخ:
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
«التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ[التوبه /112] (مؤمنان كسانى هستند كه) توبه كنندگان و عبادتكاران و سپاس گويان و سياحت كنندگان و ركوع كنندگان و سجدهآوران و آمران به معروف و نهى كنندگان از منكر و حافظان حدود الهى و بشارت ده (به اين چنين) مؤمنان.»
چیزی که از ظاهر آیه برداشت می شود این است که: توبه و عبادت مقدم است بر امر به معروف و نهی از منکر. اما یقینا منظور از این تقدّم، تقدّم زمانی نیست زیرا خودسازی که همان پیمودن راه کمال است حدّ نهایتی ندارد و هرگز به پایان نمیرسد و اگر منظور تقدّم زمانی خودسازی بر امربه معروف و نهی از منکر باشد، نقض غرض خواهد بود زیرا هرگز زمان امر به معروف و نهی از منکر فرا نمیرسد.
چنانچه از ظاهر آیات و روایات نیز به دست میآید، خودسازی از نظر رتبه و مقام مقدّم بر دگر سازی است. خودسازی دارای مراتب مختلفی است که با انجام واجبات و ترک محرّمات بدست میآید و یکی از همین واجبات که موجبات خودسازی را فراهم میسازد، توجّه به تقوای جمعی جامعه و امر و نهی به دیگران برای ساختن جامعهای بهتر است.
در واقع امر به معروف و نهی از منکر از مصادیق بارز خودسازی است. آمرین به معروف و ناهین از منکر در همین حدّ از خودسازی قرار دارند که برای رضای خدا به تبیین مسائل اسلامی به دیگران بپردازند و در جامعه روشنگری کنند و از ملامت ملامت گران نهراسند.
البته کسانی که برای اهداف غیر الهی امر و نهی میکنند و یا بدون شناخت روشهای صحیح و حدود امر و نهی، موجبات زحمت دیگران را فراهم و گاهی باعث طرد افراد از آغوش اسلام میشوند، آمرین به معروف و ناهین از منکر نیستند.
نکته پایانی اینکه: در روایات اهل بیت برای رهبران و پیشوایان جامعه اسلامی، خودسازی در حدّ بالا به عنوان یک پیشنیاز معرفی شده است. حضرت امیرالمومنین ع میفرمایند:
«مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ اماماً فَعَلَيْهِ انْ يَبْدَأَ بِتَعْليمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْليمِ غَيْرِه، وَ لْيَكُنْ تَأْديبُهُ بِسيرَتِه قَبْلَ تَأْديبِه بِلِسانِه[1]كسانى كه خود را پيشواى مردم قرار مىدهند بايد قبل از آن كه به مردم آموزش بدهند خود را آموزش دهند، و بايد مردم را با اعمالشان به رعايت آداب الهى دعوت كنند، پيش از آن كه با زبانشان دعوت نمايند».
حضرت در قسمت اوّل حديث مىفرمايد: «قبل از تعليم ديگران، معلّم خويش باش». يعنى از خودسازى شروع كنيد تا در دگرسازى توفيق يابيد؛ طبيبى كه خود بيمار است و به علاج خود نمىپردازد، اگر به سراغ طبابت براى ديگران برود موفّق نخواهد بود و مصداق ضرب المثل مشهور «طبيب يداوى الناس و هو عليل»[2] خواهد بود.
سپس آن حضرت در قسمت دوم روايت مىفرمايد: «قبل از دعوت ديگران به هر عمل، خود عامل به آن باشيد!» يعنى از تأديب عملى استفاده كنيد، همانگونه كه پيشوايان بزرگ دين چنين بودند. نصيحت عالم بىعمل به سخريّه و مسخره كردن شباهت بيشترى دارد! بدين جهت در روايات براى عالم بىعمل تشبيههاى جالبى آمده است.[3]
پی نوشت:
[1]. بحارالانوار، جلد 2، صفحه 56
[2]. ضرب المثل فوق يك مصرع از شعر شاعر معروف« كميت بن زيد بن خنيس» است، بيت مورد اشاره طبق آنچه در تفسير قمى، جلد اوّل، صفحه 46 آمده، چنين است: « و غير تقى يأمر الناس بالتقى ....... طبيب يداوى الناس و هو عليل» انسان بىتقوايى كه، مردم را به پرهيزكارى فرامىخواند، همانند طبيب بيمارى است كه در صدد معالجه بيماران برمىآيد! شرح حال اين شاعر پرتوان و باارزش را در الغدير، جلد 2، صفحه 196، مطالعه فرماييد.
[3]. به برخى از اين روايات در ميزان الحكمة، باب 3628 اشاره شده است- 110 سرمشق از سخنان حضرت على (ع)، ص:72
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم