چگونه از تصمیمش آگاه شوم

سلام

خواستگاری دارم که دو جلسه به منزل ما آمده اند ،من به دلیل اینکه خواستگاران زیادی داشته ام خیلی راحت صحبت کردم و تقریبا تصمیم خود را گرفته ام چون از لحاظ خانوادگی و مذهبی و اعتقادی و فرهنگی و روحیات تا حدودی شبیه هم هستیم اما من از جانب خواستگارم اطمینان قلبی ندارم چون هر بار صحبت از این میشود که نظرمون راجع به هم چیست او میگوید باید احساسات را کنار بگذاریم و الان برای تصمیم گیری زود است یا می گوید باید فکر کنم و این عدم اطمینان او مرا آزار میدهد، البته تا حدی به او حق میدهم زیرا در مقایسه با من که خواستگاران زیادی داشته ام و بالا پایین های زیادی کرده ام من دومین فردی هستم که او به خواستگاریش می رود .میخواستم بدانم که من چگونه میتوانم مطمئن شوم که او هم همانند من فکر میکند و چگونه میتوانم از تصمیم او مطلع شوم که به عنوان یک دختر شخصیتم حفظ شود؟
یکی از خصوصیات بارز این شخص ،خجالتی و کم حرف بودن ایشان است البته در جمع ؛ چون وقتی بامن حرف میزند به قول معروف یخش آب شده. حتی صحبت این هم پیش آمده که ما به آزمایش خون برویم تا خیالمان راحتر شود ولی بعد از آن میگوید که ما حتی باید به سفر برویم چون آدمها در سفر همدیگر را بهتر میشناسند ،ولی من و خانواده ام با اینکه خیلی امروزی فکر میکنیم از این حرف خوشمان نیامده و اصلا راضی به این امر نیستیم.
نکته دیگر اینکه من از اینکه رابطمان بیش از حد طولانی بشود، اصلا خوشم نمیاید دوست دارم تکلیفم را روشن کند اما چگونه این موضوع را مطرح کنم ؟ آیا اصلا باید از جانب من مطرح شود ؟ مادرشان در حرفهایشان بدون اینکه ما چیزی بگوییم گفتند ما عجله نداریم و این حرف مرا خیلی آزار داد ،این را هم بگویم که حرف شنوی خواستگارم از مادرش فوق العاده بالاست. لطفا مرا راهنمای کنید.

با تشکر

سلام
اینکه دوست ندارید،رابطه تان طولانی شود درست است ،چون نیازی به این کار نیست ،با چند جلسه صحبت و مطرح کردن سوالات و شروط خود بعلاوه تحقیق و بررسی می توان طرف را شناخت و نیاز به طولانی کردن رابطه و یا مسافرت نیست.
اما در مورد اینکه چگونه از تصمیم او اطلاع پیدا کنی ،لازم به این کار نیست ، اما  درمورد اینکه گفتن ما عجله نداریم ،بگو، درسته که شما عجله ندارید اما برای من که دختر هستم و ممکن است خواستگارهای دیگری هم داشته باشم نمی توانم شناخت و خواستگاری را با یک نفر زیاد لفت بدهم چون هیچ تضمینی نیست که ما ازدواج کنیم و باید به من حق بدهید بالاخره خواستگاری هم زمان متعارفی دارد.
به ایشان بگویید با همین مقدار آشنایی هم شناخت بدست می آید و قصد ادامه این ارتباط را ندارید و ادامه دادن این جلسات را درست نمی دانید چون دارای عوارض و آسیب هایی دارد از جمله وابستگی . به هر حال باید تکلیف شما مشخص شود چون این بلاتکلیفی فقط به ضرر شماست ، سفر ر فتن را هم قبول ندارم چون لزومی به این کار نیست شناخت کلیات اخلاق و عقاید و سلایق و مابقی با تحقیق از اشنا و فامیل و دوست و ... باید صورت گیرد.
اما در مورد خجالتی بودنشان ،اولا باید ببینی در چه حدی است و ثانیا،به خود شما مربوط می شود که آیا حاضر هستی ایشان را با این خصوصیات بپذیری یا خیر؟
حرف شنوی پسر از مادر،در زمان تجرد تا حدودی طبیعی است، ولی باید توجه داشته باشید که والدین پسر بر خلاف دختر بعد از ازدواج ،همچنان از فرزندشان انتظاراتی دارند و ایشان نیز وظایفی ،اما این تا زمانی که والدین یا مادر اهل تحکم نباشد یا نخواهند دخالت بی جایی کنند به مشکل بر نمی خورید ،اگر می بینید که مورد مناسب شماست و تناسبهای لازم بر خوردارید ،شما می توانید با مدیریت و سیاست درست و، کار را پیش ببرید .