مردن در آب مطهر و دستانی که نمک ندارد

13:14 - 1400/04/07

-برداران محمودی با ساخت این فیلم، نمایش نمک خوردن و نمکدان شکستن را به اکران در آوردند و این مایه تاسف و ننگ است که بخاطر دیده شدن در جشنواره های خارج نشینی که خوراک شان سیاه نمایی از ایران است، فیلمی بسازی که هم ضد مردم خودت باشد و هم ضد کشوری که سالها برای شکوفایی استعداد بر روی تو سرمایه گذاری کرد!
به راستی آیا ایران امروز با تمامی مشکلاتش این خرابه ای است که مردمانش اینگونه نامرد ، پول پرست و در یک کلام غیر انسانند در آشغال دونی هایی رقتبار؟

مردن در آب مطهر

«نمی­‌خواهم در ایران بمانم، درایران به دنیا آمدم اما هیچوقت اجازه ندادند که فکر کنم ایران وطن من است، همیشه افغانی ها بیگانه بودند، می­‌خواهم زود رد شوم و بروم.»
ساخته جدید برادران محمودی در این دیالوگ خلاصه می‌شود فیلمی ضد ایران و مردمش آن هم با بودجه همین مردم توسط کسانی که همین کشور به آنها بها داده و موجبات دیده شدنشان را فراهم کرده است!
برداران محمودی با ساخت این فیلم، نمایش نمک خوردن و نمکدان شکستن را به اکران در آوردند و این مایه تاسف و ننگ است که بخاطر دیده شدن در جشنواره های خارج نشینی که خوراک شان سیاه نمایی از ایران است، فیلمی بسازی که هم ضد مردم خودت باشد و هم ضد کشوری که سالها برای شکوفایی استعداد بر روی تو سرمایه گذاری کرد!
به راستی آیا ایران امروز با تمامی مشکلاتش این خرابه ای است که مردمانش اینگونه نامرد، پول پرست و در یک کلام غیر انسانند در آشغال دونی هایی رقتبار؟
و آیا ایران برای افغان ها زندان است و ایرانی زندان بان پول بگیر عصبانی؟ پس خود فیلمسازان افغانی تبار این فیلم چگونه به این رشد رسیدند که در بالاترین جشنواره فیلم سازی ایران اینگونه با نامردی و دیاثت تمام کشور را خرابه ای زندان گونه نشان دهند؟
برادران محمودی بد نبود تحقیقی می‌کردند تا میزان انسان های موفق افغانی که با بهترین امکانات در کشور به موفقیت رسیدند را به دست می‌آوردند یا نه شاید هدف شان کاسه لیسی جشنواره های خارجی و دم تکان دادن برای آنان است؟ که صد البته با این کلیپ طولانی پر از شعار دوهزاری که نه کارگردانی دارد، نه تدوین و نه فیلمنامه، فقط نشان دادند که راه­شان ازبرادران افغان ما جداست وگرنه این چنین اثر سطح پایینی ارزش یک بار دیدن هم ندارد.
«اگر درافغانستان  بفهمند – که مسیحی شده – همه مرا کافر صدا می‌زنند و مرا می‌کشند ...
تو چند سال از افغانستان دوری همین چیزهاست که مردم را بیچاره کرده.»
اما آن چه که از سیاه نشان دادن ایران و حتی افغانستان بدتر است، توهین بی شرمانه کارگردان به جامعه مسلمان است، مسلمان بیگناهی هم باید تاوان استعمار طلبی غربی ها را ببیند و هم اعتقاداتش مقصر این فلاکت باشد.
فیلمسازان نامحترم ما ایران و افغانستانِ مسلمان را آن چنان سیاه و غیر قابل سکونت نشان می‌دهند که ابدا لحطه ای زندگی کردن درآن ممکن نیست و راه نجات بهشت اروپاست ، اروپای همنجسگرا !
و مسلمانان تروریست–که در فیلم کثیف و چرکینند چه ظاهرا و چه باطنا – را چه به بهشت؟ البته اما راهی هست ، تغسیل در آب مطهر و مسیحی شدن.
هنوز نمی‌توانم درک کنم که چگونه چنین فیلمی با این حجم از توهین و تحقیر بتواند در جشنواره فجر ایران به تولید و پخش برسد.

اما آن چه که از سیاه نشان دادن ایران و حتی افغانستان بدتر است، توهین بی شرمانه کارگردان به جامعه مسلمان است، مسلمان بیگناهی هم باید تاوان استعمار طلبی غربی ها را ببیند و هم اعتقاداتش مقصر این فلاکت باشد .

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 8 =
*****