با وجود چنین فیلمهایی هنوز فضای طلبگی و سیستم حوزه برای عامه مردم غریب و نامانوس بوده و امید است که با ساخت آثار بیشتر در این زمینه (ترجیحا توسط هنرمندان طلبه که آشنا به تمامی مسائل حوزه بوده و سطح سوادشان در حد چند اصطلاح حوزوی نیست) موجبات آشنایی بیشتر مردم با واقعیت حوزه فراهم شود.
در چند دهه پس از انقلاب اسلامی، پیوندی ناگسستنی بین حوزه علمیه و جامعه ایجاد شده که در دوران قبل آن بیسابقه بوده است. بدیهیست که چنین پیوند و تاثیری ناگزیر در هنر و بخصوص سینمای ما خود را نشان میدهد. در سالهای دور حضور روحانیون در جلوی دوربین نمایشی محدود به نقشهای فرعی و در چارچوب مسجد بود و فیلمنامه نویسان با استفاده از یک شخصیت روحانی، ناصحینی برای شخصیتهای اصلی و حلال مشکلات داستانی میساختند. در این مقاله قصد پرداختن به فیلم "زیر نور ماه" را داریم که در این زمینه تحولی در سینمای ایران به حساب میآید. همچنین در ادامه به اثر جدیدتری به نام "پارادایس" میپردازیم.
"زیر نور ماه" محصول ۱۳۷۹ و دومین ساخته رضا میرکریمی بوده که موفقیتهای چشمگیری در جشنوارههای داخلی و خارجی داشته، البته موفقیتهای میرکریمی در عرصه نویسندگی و کارگردانی تا به امروز نیز ادامه پیدا کرده است. این فیلم را میتوان فیلمی برجسته و نقطه عطفی (landmark film) در تاریخ سینمای بعد از انقلاب دانست. همانطور که اشاره شد سهم روحانیون در آثار نمایشی تلویزیون و سینما محدود به نقشهایی فرعی و بینهایت سفید بود و البته پرداختن به مسائل درون سازمانی روحانیت مانند ساختار حوزه تابوی بزرگتری به حساب آمده و عملا صحبتی از آن نمیشد.
این فیلم اولین اثری بود که بسیار صریح به دنیای طلبگی ورود پیدا کرده و حتی انتقاداتی را نیز مطرح کرد. "زیر نور ماه" فیلمنامهای ساده داشته و در مورد یک ماهیت کلی بحث میکند: طلبه کیست و معنای طلبگی چیست؟ شخصیت اصلی فیلم (سید حسن) که به سفارش پدرش وارد حوزه شده، در دو راهی معمم شدن (که در فیلم به معنای پذیرش هویت طلبگی میباشد) و رد آن مانده و در همین حین با فقر و فساد زیر پوست شهر مواجه میشود. در نمای معرف فیلم، شخصیت اصلی داخل اتوبوسی قرار دارد که تماشاگران یک مسابقه ملی در آن حضور دارند و با شیپور فریاد "ایران ایران" سر میدهند. سید حسن از آنها روی برگردانده و میفهمیم که از خوشگذرانی و بیخیالی بیزار است (شاید هم با ملیگرایی ضدیت دارد)، اما در سکانس بعد روزنامه ورزشی خریده و میفهمیم که در همین حال نسبت به جامعه بیتفاوت نیست.
فیلم بسیار واضح و رسا انگشت انتقاد را به سمت طلاب خشک مقدسی میگیرد که با نگاه صفر و صدی خود از واقعیت جامعه دور شدهاند، هر فعالیتی جز درس و بحث را قبیح دانسته و مجازات دزد را قطع ید میدانند. در همین حین قهرمان داستان به طور اتفاقی از دنیای کوچک خود بیرون آمده و با مشکلات حاشیهنشینان آشنا میشود. وی تصمیم میگیرد کتابهایش نانی شود برای این مردم و عمامهاش هم مرهمی بر درد آنان، و البته در انتهای فیلم با مونولوگ همحجرهای خودش (جلال) که گویی حرف کارگردان و تمامی پیام فیلم به یکباره از دهان او بیرون میآید نظرش تغییر پیدا کرده و تصمیم میگیرد در قامت یک روحانی به مردم کمک کند. این بیانیه خوانی و تحول ناگهانی شخصیت قهرمان در انتهای فیلم به همراه بازیهای نسبتا ضعیف، ناکامی فیلمساز را در نویسندگی و بازی گرفتن از بازیگران سرشناس و باتجربه نشان میدهد. مشکل دیگر فیلمنامه استفاده ناقص از دوگانه کلیشهای پسر خوب/دختر بد بوده که با توجه به بازی کوتاه شقایق دهقان بینتیجه رها میشود. البته اگر رابطه عاطفی بین یک طلبه و فاحشه کاملا شکل میگرفت و به سرانجام میرسید وضعیت فیلم بسیار فاجعهبارتر میشد و بهتر بود میرکریمی کاراکتر عقیم شقایق دهقان را حذف کرده و به فیلمی بدون حضور شخصیت مونث تن دهد.
سالها بعد از "زیر نور ماه" فیلم دیگری با این حال و هوا و با اسم "پارادایس" ساخته شد. این فیلم که محصول سال ۱۳۹۳ و ساخته علی عطشانی بوده، بعد از چندین سال توقیف در سال ۱۳۹۷ به اکران در آمد. از نظر موضوع و سابقه توقیف فیلم، عطشانی را میتوان پرحاشیهترین کارگردان داخل کشور دانست. ظاهرا شگرد جدید برخی فیلمسازان داخلی ساختن فیلم با علم به توقیف آن است تا با گذشت چندین سال، فیلم به مانند شراب کهنه شده و با ایجاد حواشی و اکران نسخه اصلاح شده فروش بیشتری بکند.
این کمدی در نگاه اول شبیه به فیلم بررسی شده قبلی بوده و میتوان آن را "زیر نور ماه" بروزرسانی شده با چاشنی لودگی فراوان دانست، حتی مهران رجبی نقش خود را به عنوان یک مدیر حوزه علمیه متحجر در این فیلم تکرار کرده و مسئله دنیای کوچک طلبهای جوان در برابر دنیایی بزرگتر تکرار میشود. البته پارادایس در باطن کپی مو به موی فیلم موفق "کتاب قانون" بوده و داستان سفر چند ایرانی متدین به خارج و عاشق شدن شخصیت اصلی در اینجا نیز تکرار میشود. عطشانی علاوه بر توقیف، از حربه پرطرفدار فیلمهای این روزها یعنی فیلمبرداری در خارج و استفاده از بازیگر بیحجاب نیز استفاده کرده تا فروش فیلمش را در گیشه تضمین کند.
در این "زیر نور ماه" کاریکاتوری، با چالش درگیری سنت و مدرنیته در حوزه و روحانیت در برابر غرب مواجه هستیم که در انتها هر دو طرف درگیر تا حدودی تسامح کرده و با هم کنار میآیند. جدا از بازی خوب رجبی و عزتی، بازیگر نقش اول فیلم یعنی محمد علی نجفیان عملکرد فوقالعاده افتضاحی داشته و حتی از ابراز احساسات توسط حالات صورت نیز عاجز است. جدا از بازی بد این بازیگر، طراحی چنینی شخصیت بی دست و پا و سادهای به عنوان روحانی بحث برانگیز میباشد. فیلمساز به جای انتقاد مستقیم (مانند فیلم زیر نور ماه) با پرداختن به مسائل حاشیهای مانند ارتزاق از نماز استیجاری و گناه پنهان بعضی طلاب به کنایهزنی پرداخته است.
با وجود چنین فیلمهایی هنوز فضای طلبگی و سیستم حوزه برای عامه مردم غریب و نامانوس بوده و امید است که با ساخت آثار بیشتر در این زمینه (ترجیحا توسط هنرمندان طلبه که آشنا به تمامی مسائل حوزه بوده و سطح سوادشان در حد چند اصطلاح حوزوی نیست) موجبات آشنایی بیشتر مردم با واقعیت حوزه فراهم شود.
در چند دهه پس از انقلاب اسلامی، پیوندی ناگسستنی بین حوزه علمیه و جامعه ایجاد شده که در دوران قبل آن بیسابقه بوده است. بدیهیست که چنین پیوند و تاثیری ناگزیر در هنر و بخصوص سینمای ما خود را نشان میدهد. در سالهای دور حضور روحانیون در جلوی دوربین نمایشی محدود به نقشهای فرعی و در چارچوب مسجد بود و فیلمنامه نویسان با استفاده از یک شخصیت روحانی، ناصحینی برای شخصیتهای اصلی و حلال مشکلات داستانی میساختند. در این مقاله قصد پرداختن به فیلم "زیر نور ماه" را داریم که در این زمینه تحولی در سینمای ایران به حساب میآید. همچنین در ادامه به اثر جدیدتری به نام "پارادایس" میپردازیم.