22:51 - 1391/10/10
بعضی زن های همسایه حرصشون در آمده بود! می گفتند این ابراهیم خیلی خودشو می گیره!

بعضی زن های همسایه حرصشون در آمده بود!
می گفتند این ابراهیم خیلی خودشو می گیره!
نگو وقتی از کوچه رد میشه و می بینه خانم ها سر کوچه هستن سرشو می ندازه پایین تا نگاهش به آنها نیفته.
خواهر ابراهیم هم بهشون گفته بود: ابراهیم بین خودش و نامحرم یک خط قرمز کشیده.
**
یک بار هم که ابراهیم با همسرش کنار خیابون ایستاده بوده یک زن بدحجاب رو کنار باجه تلفن می بینه.
همسرش میگه : دیدم ابراهیم صورتش سرخ شد و گفت: خدایا تو خودت شاهد باش که ما حاضر نیستیم چنین صحنه های خلاف شرعی را توی این مملکت ببینیم.
مبادا به خاطر اینجور آدم ها به ما هم غضب کنی و بلاهای خودت را روی سرمون نازل کنی
منبع: من و چادرم,خاطره ها