نوجوانانی که به حد تمیز رسیده اند و خوب و بد و مفاهیم اسلامی را تشخیص می دهند حق دارند که در صحنه جهاد و دفاع شرکت کنند و از این فیض عظیم الهی بهره برند.
پرسش: برخی شبهه می کنند که چرا امام حسین در روز عاشوراء افراد نابالغی را چون حضرت قاسم به میدان نبرد فرستاد در حالی که آنها تکلیفی نداشتند و نیاز به مراقبت داشتند .اصولا افراد نابالغ ، بدلیل عدم رشد جسمانی و عقلانی ، قادر به اداره کردن امورات شخصی و حقوقی خود نیستند و شارع سعی نموده است برای محافظت از این اشخاص ، برای آنها با تعیین ولی ، وصی و قیم نقش محافظتی ایجاد نماید تا زمان بلوغ آنها. نکته ای که مےبایست لحاظ شود این است که بررسی نمایم اقدام حسین بن علی در جهت به میدان فرستادن « قاسم بن حسن» تا چه اندازه مورد نهی قرآن ، سنت پیامبر اسلام و عقل و اخلاق قرار گرفته است.
پاسخ:
درست است که تمام تکالیف شرعی متوجه کسانی است که به حد بلوغ رسیده باشند و افرادی نابالغ اعم از خردسالان و یا دیوانگان، مکلف به هیچ تکلیفی از جانب شرع مقدس اسلام نیستند و این منتی است که قانون گذار مقدس اسلام بر آن ها نهاده و سختگیری و الزام را از آنان برداشته است.
و این مطلب علاوه بر آن که مورد اتفاق جمیع علماء اسلام است، طبق حدیث معروفی است که از پیامبر اسلام نقل شده است که فرمود ؛
« رُفع القلم عن الصَّبی حتی #یحتلم و عن المجنون حتی یَفیقَ»
« قلم تکلیف از نابالغ برداشته شده تا وقتی که بالغ شود و همچنین از دیوانه تا وقتی که بیماری جنون وی برطرف و عاقل شود.»
الخصال ج ۱ ص ۱۷۵
اما در عین حال که الزام و تکلیفی بر افراد نابالغ نیست، اعم از آن که تکلیف، دستور جهاد باشد یا دستور دفاع ولی نوجوانانی که به حد تمیز رسیده اند و خوب و بد و مفاهیم اسلامی را تشخیص می دهند حق دارند که در صحنه جهاد و دفاع شرکت کنند و از این فیض عظیم الهی بهره برند.
مخصوصا وقتی که صحنه، صحنه دفاع باشد، و هر #موجودی فطرتا برای خود حق دفاع قائل است و شارع مقدس اسلام نیز از این حکم عقل فطری جلوگیری نکرده است.
علاوه بر این که روش عمل اباعبدالله الحسین علیه السلام در نبرد کربلا روشنگر #جواز این مطلب است .
بنابراین، اطفال را نمی توان اجبار کرد که در میدان جهاد شرکت کنند، اما اگر خود آنان داوطلب باشند و نبرد نیز دفاعی باشد ، دلیلی برای ممانعت از آنان وجود ندارد.
البته در صورتی که پدر در قید #حیات باشد باید از او اجازه گرفت .
وسائل الشیعه ج ۱۵ ص ۲۰
بر این اساس امام حسین علیه السلام نیز ابتدا اجازه حضور قاسم بن حسن در میدان نبرد را نداد ، اما پس از اصرار های #فراوان او و این که دفاع کردن از ارزش ها اختصاص به افراد بالغ ندارد و کسانی هم که به سن رشد و تمییز خوب و بد رسیده اند می توانند در این #معرکه حاضر شوند ، امام علیه السلام به او اجازه حضور در میدان نبرد را داد .
خوارزمی می نویسد ؛
« قاسم بن حسن که نوجوان و نابالغ بود، به میدان آمد. هنگامى که حسین علیه السلام به او نگریست، او را در آغوش گرفت و آن قدر با هم گریستند که هر دو از حال رفتند. سپس جوان، اجازه پیکار خواست و عمویش حسین علیه السلام، از اجازه دادن، خوددارى کرد. جوان، پیوسته دست و پاى #حسین علیه السلام را مىبوسید و از او اجازه مى خواست تا به او اجازه داد. او به میدان آمد و در حالى که اشکهایش بر گونه هایش روان بود، چنین مى خواند؛ اگر مرا نمىشناسید، من شاخه حسنم ، نواده پیامبرِ برگزیده و امین. این، حسین است، به سان اسیرى در بند ،میان مردمى که خدا کُند از آب باران ننوشند!
سپس حمله بُرد و صورتش به پاره ماه مى مانْد. جنگید و با وجود کمىِ سنّش، ۳۵ مرد را کُشت.
عمرو بن سعد ازْدى گفت: به خدا سوگند، بر او حمله مى برم! آن گاه، بر او حمله بُرد، و باز نگشت تا با شمشیر، بر سرش زد و آن #جوان، به صورت [بر زمین] افتاد و فریاد برآورد: اى عمو جان! حسین علیه السلام ….»
مقتل الحسین ج ۲ ص ۲۷_ المناقب ج ۴ ص ۱۰۶
البته مولف لباب الانساب حضرت قاسم بن حسن را در میدان کربلا شانزده ساله و بالغ می داند .
دانش نامه امام حسین علیه السلام ، ج ۷ ص ۱۲۱