اهل تسنن معتقدند کسی حق ندارد علیه امام و خلیفه قیام کند و از طرفی روایاتی نقل کردهاند که جنگ با امیرالمومنین(علیه السلام را جنگ با پیامبر دانستهاند و این در حالی است که عایشه یک جنگ تمام عیار را علیه امام و خلیفه در جمل به راه انداخت که در پی آن بیش از بیست هزار مسلمان کشته شدند.
یکی از وقایع تلخ در تاریخ اسلام که منجر به کشته شدن بیش از بیست هزار مسلمان شد، جنگ «جمل» است. آتش این جنگ خونین که بین صحابه پیامبر رخ داد را شورش عایشه و اطرافیانش علیه امیرالمومنین(علیه السّلام) شعله ور ساخت.
این جنگ برادر کشی که عایشه آن را برنامهریزی کرده بود باعث شد سوالاتی بیپاسخ تا به امروز برای پیروان عایشه و قائلین به عدالت او باقی بماند.
مهمترین سوال بی پاسخ در زمینه جنگ جمل این است که عایشه با چه وجه شرعی بر امام، خلیفه و جانشین پیامبر(صلّی الله علیه و آله) اقدام به جنگ کرد؟
به ویژه زمانی که اهل تسنن معتقدند هیچکس حق ندارد علیه خلیفه و امام و فرمانروا شورش کند و این اعتقاد خود را از معتبرترین روایاتشان بدست آوردهاند.
روایتی را از پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) در مهمترین کتاب خود نقل کردهاند که در بخشی از آن چنین آمده است: «مَنْ كَرِهَ مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا فَلْيَصْبِرْ، فَإِنَّهُ مَنْ خَرَجَ مِنَ السُّلْطَانِ شِبْرًا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً؛[1] هر کس که از امیر خود ناراضی است باید صبر کند زیرا هر کس به اندازه یک وجب از سلطان دوری گزیند به مرگ جاهلیت مرده است.»
با توجه به این روایت معتبر از منظر اهل تسنن، شورش و جنگ علیه سلطان چه عادل باشد و چه غیر عادل جایز نیست. از اینرو هر گونه توجیهی برای تبرئه کردن جنایت عایشه و پیروانش در جنگ جمل، باطل خواهد بود.
اهل تسنن هر معنایی را برای «مرگ جاهلیت» بپذیرند حداقل آن، عدم عدالت خواهد بود.
جنگ با امیرالمومنین(علیه السلام) با وجود روایت پیامبر که در مورد آن امام همام فرمود: «حَربُکَ حَربی وَ سِلمُکَ سِلمی،[2] جنگ با تو جنگ با من است و دوستی با تو دوستی با من است» چه معنایی میدهد؟ آیا عایشه در جنگ جمل حقیقتا هم با پیامبر و هم با خلیفه پیامبر نجنگیده است؟ حکم کسی که با پیامبر خدا بجنگد چیست؟
بعضی از بی خردان برای فرار از این سوالات بی پاسخ چنین مطرح کردهاند که اگر واقعا عایشه در جنگ جمل جنایتکار بوده و مسئول خونهای به ناحق ریخته شده مسلمانان است چرا امیرالمومنین(علیه السّلام) او را مجازات نکرد و به سلامت به مدینه بازگرداند؟
پاسخ این سوال نیز در منابع خود اهل تسنن وجود دارد. طبرانی که از استوانههای علمی اهل تسنن است روایتی از پیامبر اکرم نقل کرده است که آن حضرت خطاب به امیرالمونین(علیه السّلام) فرمودند: «سَيَكُونُ بَيْنَكَ وَبَيْنَ عَائِشَةَ أَمْرٌ قَالَ: أَنَا يَا رَسُولَ اللهِ؟ قَالَ: نَعَمْ؛ قَالَ: أَنَا مِنْ بَيْنِ أَصْحَابِي؟ قَالَ: نَعَمْ؛ قَالَ: فَأَنَا أَشْقَاهُمْ؟ قَالَ: لَا، وَلَكِنْ إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَارْدُدْهَا إِلَى مَأْمَنِهَا؛[3] در آینده بین تو و عایشه اتفاقی میافتد، حضرت پرسیدند: من! ای رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله)؟ پاسخ دادند: بله؛ امیرالمومنین(علیهالسلام) پرسید: آیا من در بین اصحابم هستم؟ گفت: بله؛ آیا من بر شقاوت هستم؟ پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) پاسخ داند: نه! ولی اگر آن اتفاق افتاد او [عایشه] را به سوی خانهاش بفرست.»
با توجه به روایات معتبری که از کتب اهل تسنن نقل شد آیا میتوان معتقد به عدالت عایشه شد؟!
پی نوشت
[1] صحیح بخاری، ج9، ص47.
[2] مناقب خوارزمی، ص129.
[3] المعجم الکبیر، ج1، ص332.
با توجه به شورش عایشه علیه امام و خلیفه وقت، شعله ور ساختن جنگ برادر کشی بین اصحاب پیامبر و روایات صریح اهل تسنن مبنی بر عدم جنگ با خلیفه آیا میتوان همچنان عایشه را عادل دانست و بیش از نیمی از دین خود را از او اخذ کرد آنگونه که اهل تسنن کردهاند؟