بررسی فیلم جاودانگان (Eternals 2021)، مزرعه خدایگان

08:16 - 1401/01/22

انسان هماره در پی یافتن ریشه و بنیان خود بوده و باشد و علیرغم نظر دین که ریشه انسان را خدایی و ملکوتی می‌داند، در این زمینه نظریات غیر وحیانی بسیار است. عموماً این نظریات انسان را موجودی مادی و گونه‌ای همانند دیگر موجودات تعریف می‌کند که این تنزل درجه انسانیت است. ولی یکی از نازل‌ترین این نظریات چیزی است که در فیلم " اترنالز" شاهد آن هستیم، انسان‌هایی که هیچ‌گونه ارزش ذاتی ندارند و در بهترین شکل ممکن به حالات روانی و فعل‌ وانفعالات شیمیایی درونشان تعریف می‌شنود.

فیلم جاودانگان Eternals 2021

همانطور که می‌دانید محصولات کمپانی مارول بر مبنای داستانهای کمیک این شرکت تولید می‌شوند. کمیک‌های مارول هم داستان هایی تصویری با موضوع ثابت قهرمانانی با قدرتهای خاص و ویژه هستند که قرار است این قدرتها در خدمت بشریت به کار گرفته شوند. اما ظاهرا این شرکت نتوانسته توجیه مناسبی برای این مسئله که چرا یک فرد باید همه زندگی خود را صرف کمک به دیگر انسان‌ها کند، پیدا نکرده است. انسانیت و اصول اخلاقی هم دیگر برای نویسندگان این شرکت جذابیت کافی را ندارد و به دنبال موضوعاتی ملموس‌تر هستند.

به همین خاطر است که به عرفان‌های شرقی و فلسفه‌هایی خاص آورده‌اند، اگر بخواهم به صورت دقیق بیان کنم فلسفه‌هایی که در جهت امیال نظام سرمایه‌داری فکر، عملکرد و خواسته‌های مردم را جهت‌دهی می‌کنند. جالب اینکه هرچه تجربیات رسانه‌ای این کمپانی و دیگر تولیدکنندگان سینمای غرب در زمینه محصولات مدیا بیشتر می‌شود نوع نگاه آن‌ها به فلسفه اجتماعی علی الخصوص فلسفه حرکت و تغییر نیز عمیق‌تر و دقیق‌تر می‌شود.

در فیلم اخیر این کمپانی یعنی جاودانگان (Eternals, 2021) شاهد گونه‌ای رایج از فلسفه اجتماعی ولی با نگاهی جدید هستیم. فلسفه‌ای که علت خلقت را همبستگی جریانات حیات می‌داند، به بیان بهتر این مصلح کل هست که مرگ و حیات همه موجودات را معنی می‌بخشد و خارج از آن چیزی به نام خدا و قیامت و حیات دوباره وجود ندارد، مگر به گونه تناسخ.

از این منظر انسان‌ها مخلوقاتی هستند که برای مصلحت مخلوقی والاتر به وجود آمده‌اند و آن مخلوق برتر هم خود حیات گروه بزرگ‌تری از انسان‌ها را تأمین می‌کند. چرخه‌ای پوچ و خالی از معنی که جز تأمین منافع گروه حاکم هیچ فایده‌ای در آن وجود ندارد.

البته نویسندگان کمپانی مارول با استفاده از چنین مفاهیمی در فیلم‌های خود قصد دارند قهرمانان پوشالی خود را برتر و قدرتمندتر نمایش دهند. چراکه قهرمانی که با فلسفه چوپانی انسان‌ها به زمین آمده و قرار است انسان‌ها را برای خدایی مولوخ مانند (خدای باستانی کنعانیان که فرزاندانشان را برای آن قربانی می‌کردند) قربانی کنند چه جذابیتی می‌توانند داشته باشند!؟ بله، هنوز ضدخدایان با چنین اندیشه‌های سخیفی بر دنیا حکومت می‌کنند و از به تصویر کشیدن عقایدشان در سینما هم ابایی ندارند.

قطعا این کار، که یادآور فیلمهایی اثرگذار از نظر اجتماعی مانند متروپلیس با همین مضمون و فلسفه است، آغازگر دوره‌ای جدید در سینماست، دوره‌ای که در آن شاهد فلسفه‌های کنشگری در جهت کنترل جوامع خواهیم بود. پس باید منتظر سری فیلم‌هایی از مارول باشیم که در آن‌ها بیشتر از پیش بر تبل پوچی و ضعف انسان و انسانیت کوبیده می‌شود و انتظار می‌رود شاهد نمایش علنی خدایانی از نوع کنعانی در این ساخته‌ها باشیم.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 5 =
*****