اگر می خواهید از شر گذشته تلخ خود رها شوید، تمرکزتان را از روی دردی که کشیدید، بردارید و بر روی درسی که گرفتید، بگذارید!
گذشته شما شبیه یک ساختمان چند طبقه‌ای است که در حال حاضر به هر دلیلی؛ مثل سیل، انفجار یا زلزله فرو ریخته است.
درست است که شما خیلی ضرر کردید، ولی خبر خوب این است که حتی اگر یک آجر هم از آن ساختمان باقی نمانده باشد، هنوز زمین مال شماست و دوباره می توانید روی آن زمین، ساختمان بسازید و از آن بالا بروید!
زمین درسی است که از هر حادثه ای برای ما باقی می ماند؛ هیچ وقت از بین نمی رود و از ارزش آن هم کم نمی شود و هرگز نمی توان آن را از شما دزدید!
تجربیات ما را نیز هیچ کس نمی تواند از ما بگیرد. به همین دلیل، آن ها قیمتی ترین و مهم ترین دارایی ها و سرمایه های زندگی ما هستند. با این زمین، همیشه می توان یک شروع خوب داشت. شما می توانید به جای ساختمان 3 طبقه قبلی، یک ساختمان 10 طبقه بسازید و از آن بالا بروید! امّا یک تکنیک ساده برای رهایی از احساس ناکامی وجود دارد!
همین حالا یک کاغذ بردارید و یک خط عمودی وسط آن بکشید. در سمت راست، اشتباهاتی که در گذشته انجام دادید و مدام بابت آن، خودتان را سرزنش می کنید بنویسید و در سمت چپ در روبه رویش، درسی که از آن اشتباه گرفتید. مثلا بنویسید چقدر ساده بودم که فکر می کردم عشق به تنهایی باعث خوشبختی می شود و رو به رویش در سمت چپ بنویسید که برای خوشبخت بودن، فاکتورهای زیادی لازم است.
عشق نمی تواند بددهنی، بداخلاقی، کم خردی و بی مسئولیتی آدم ها را درمان کند. در سمت راست بنویسید؛ اشتباه فکر می کردم که رضایت پدر و مادر برای ازدواج مهم نیست و در سمت چپ بنویسید؛ رضایت پدر و مادر برای ازدواج لازم است. در سمت راست بنویسید؛ اشتباه کردم که فکر می کردم می توان به امید تغییر با کسی ازدواج کرد و روبه روی آن در سمت چپ بنویسید؛ نباید به امید تغییر با کسی ازدواج کرد!
وقتی لیستتان تکمیل شد، سمت راست کاغذ را جدا کنید و آتش بزنید و سمت چپ کاغذ را همواره جلوی چشم خود قرار بدهید و بالایش بنویسید دفترچه راهنمای آینده! این کار به شما حس رهایی می دهد؛ حس اینکه از گذشته فقط آگاهی و خرد مانده است! حس اینکه فقط یک چراغ راه باقی مانده که با کمکش، دیگر در آینده، راهتان را گم نمی کنید.
اگر می خواهید از شر گذشته تلخ خود رها شوید، تمرکزتان را از روی دردی که کشیدید، بردارید و بر روی درسی که گرفتید، بگذارید!