طلاق عاطفی خانواده های متعددی را به چالش کشیده و نقش مهمي در به خطر انداختن سلامت خانواده و جامعه دارد.
یکی از موضوعات مهم در روابط زوجین که نیاز به بررسی و پرداختن دارد، بحث طلاق عاطفی است که خانواده های متعددی را به چالش کشیده و کانون گرم خانواده را به سردی و بی تفاوتی تبدیل کرده است و نقش مهمي در به خطر انداختن سلامت خانواده و جامعه دارد.
در طلاق عاطفي، زوجین در کنار هم و زير یک سقف زندگي مي كنند، در حالي كه ارتباطات بين آنها كاملا قطع شده و هیچ گونه ارتباط کلامی، جسمی و عاطفی بین آنها وجود ندارد و بدون ميل و رضايت به زندگی ادامه می دهند و صرفا یکدیگر را تحمل می کنند و در بسیاری از موارد به دلیل حفظ ظاهر و آبرو اقدام به طلاق نمی کنند.
البته عوامل متعددی در زمینه سازی و شکل گیری طلاق عاطفی مؤثر است که به برخی اشاره می کنیم:
1- متعهد نبودن یکی یا هر دو زوج نسبت به یکدیگر: وقتی زوجین به دنبال رابطه ای خارج از رابطه زوجینی باشند و فکر و قلبشان درگیر شخص دیگری غیر از همسرشان باشد با گذر زمان نسبت به همسرشان بی میل می شوند و چه بسا به دنبال این باشند که با شخص دیگری به آرامش برسند و اولویتشان تغییر کند و دیگر همسرشان برایشان در اولویت نیست و کار به جایی می رسد که کاملا نسبت به او بی تفاوت می شوند.
2- نبود گفتگوی طرفینی و نداشتن مهارت برقراری ارتباط کلامی و غیر کلامی:
وقتی بین زوجین امور مشترک وجود نداشته باشد که در موردش صحبت کنند یا اینکه مهارت برقراری ارتباط کلامی و غیر کلامی نداشته باشند یا بدون علاقه به صحبت های همسر گوش دهند و... که به مرور سبب فاصله گرفتن زوجین از یکدیگر می شود.
3- احساس حقارت و خرد شدن شخصيت یکی از زوجین یا هر دو:
همسری که دائم به دنبال تحقیر همسرش در جمع یا خلوت هست، بذر تنفر را در وجود همسرش می کارد و سبب می شود که همسرش نسبت به او بی میل شود و از او فاصله بگیرد.
4- کاهش چشم گیر صحبت های عاطفی، نوازش های جسمی و روابط جنسی که منجر به از دست دادن روابط عاطفی و وفاداری می شود و سبب زمینه سازی برای روابط فرا زناشویی خواهد شد.
5- بی توجهی به خواسته ها و انتظارات همسر:
از جمله عوامل خیلی مهم در بی میلی و در نهایت طلاق عاطفی زوجین، بی توجهی های مکرر زوجین یا یکی از آن دو است؛ مانند اینکه یکی از زوجین تمایل جنسی ندارد و به درخواست های همسرش برای برطرف شدن نیاز جنسی پاسخ مثبت نمی دهد و سبب ایجاد فشار روانی شدید به همسر می شود یا دائم به درخواست همسرش برای رفتن به خانه والدینش یا اقوام و... بی توجه است.
6- نبود حدو مرز در روابط زوجین با دیگران:
اگر زوجین در زندگی حد و مرزی را تعریف نکرده باشند و به دیگران اجازه دخالت بدهند، منجر به از هم پاشیدگی زندگی آنها شده و ممکن است زوجین نسبت آنها دلسرد شوند.
7- احترام نگذاشتن زوجین به همدیگر:
همه انسان ها نیاز دارند علاوه بر اینکه به دیگری احترام می گذارند، دیگری هم متقابلا به او احترام بگذارد. در زندگی زوجین هم همین گونه است؛ هر کدام نیاز دارند که مورد احترام طرف مقابل باشند و درک شوند، ولی زوجینی که زحمات همدیگر را نمی بینند و از یکدیگر قدردانی نمی کنند و به همدیگر احترام نمی گذارند و یکدیگر را درک نمی کنند با گذر زمان نسبت به یکدیگر دلسرد می شوند.
8- نبخشیدن و کینه توزی:
همسرانی که نمی توانند نسبت به همدیگر عفو و گذشت داشته باشند و دائم به دنبال کینه توزی و تلافی جویی هستند، این سبب می شود با گذر زمان نسبت به هم بی میل شوند و با کینه و تنفر به همدیگر نگاه کنند.
