مسلمانان به خدای یکتا، بینیاز و کمال مطلق باور دارند که به او «الله» گفته میشود. این احتمال وجود دارد که همین خدا را در یونان باستان «زئوس» مینامیدند که بعدها از او توصیفات شرکآلود شد. البته اثبات خدای بینیاز و مطلق، مساوی است با انکار هرگونه خدای وهمی و خیالی.
ملحدان و خداناباوران بر این باورند که هیچ راهی برای اثبات خدا و ماوراء طبیعت وجود ندارد، بنابراین برای رسیدن به مقصود شوم خود یعنی انکار خدا و هرگونه ماوراء طبیعت پرسشی را در برابر دینداران بهویژه مسلمانان قرار میدهند؛ ملحدان که میدانند مسلمانان فقط خدای یکتا و کمال مطلق را میپرستند و هر گونه خدای وهمی و دروغین مانند زئوس و آپولو را انکار میکنند، از مسلمانان میخواهند که استدلال و شیوه انکار خدایان دروغین را بیان کنند. به همین ترتیب، ملحدان که منکر «الله» هستند، گمان بردهاند که میتواند با همان شیوه و استدلال، خدا و معبود مسلمانان را انکار کنند.
چند نکته در پاسخ به این اشکال بیان میشود:
الف- به فرموده قرآن، از ابتدای آفرینش بشر و تا مدتها، جامعه بشریت بهصورت یک امت واحده بود که غالب آنها خداباور و دیندار بودند، اما به تدریج با نفوذ شیاطین و انحرافهای فکری در میان مردم، اختلافهای عقیدتی بروز پیدا کرد و همین باعث شد تا پیامبران بهسوی مردم آمده و آنها را از این انحراف نجات دهند.[1]
بنابراین این احتمال وجود دارد که خداوند یکتا و بینیاز دارای نامهای متعدد در میان اقوام و ملتها بوده، مانند «الله»، «زئوس»، «آپولو» و هر نام دیگر. با توجه به اینکه در قرآن به مردم توصیه شده خدای بینیاز را بپرستید و هر نامی که خواستید بر آن بگذارید.[2] البته اگر برای نامهای «زئوس» و «آپولو» توصیفات شرکآلود و جسمانی بیان میشود، بهدلیل انحراف از اصل توحید میباشد.
پس مسلمانان هیچ نیازی به ارائه استدلال برای انکار «زئوس» و «آپولو» ندارند؛ زیرا ممکن است این اسامی، یکی از نامهای خداوند یکتا بوده که از زمانهای قدیم در میان برخی از جوامع بشری رایج بوده است.
ب- آنچه در مورد «زئوس» معروف و مشهور است، او را خدای خدایان در تعالیم یونان باستان مینامند که خدایان دیگر مانند «هرکول»، «پرومته» و «کرون» در سلطه او قرار گرفتهاند. بر اساس تعالیم اسلامی نیز خدای یکتا و بینیاز مطلق برای تدبیر و اداره هستی از کارگزاران و فرشتگان بهره میگیرد.[3]
پس این احتمال وجود دارد که فاصله زمانی بسیار زیاد بین دو فرهنگ یونان و اسلام و همچنین تفاوت در لغت و استفاده از کتابهای ترجمه شده، این شبهه را ایجاد کرده باشد که مردم یونان باستان به چند خدا و خدایان متعدد باور داشتند، در حالیکه واقعیت خلاف آن است و فقط به خدای یکتا و بینیاز باور داشتند که تدبیر امور هستی را توسط فرشتگان انجام میدهد.[4]
ج- حتی اگر فرض کنیم که تعابیری مانند «زئوس» و «آپولو» خدایان جسمانی هستند و باور به آنها، باور شرک آلود است، مسلمانان برای انکار اینگونه خدایان وهمی نیاز به ارائه استدلال ندارند؛ بلکه کافی است خدای بینیاز و کمال مطلق را اثبات کنند تا مشخص شود هر چیزی غیر او، محتاج و نیازمند به اوست و نمیتواند خدا باشد.
پینوشت:
[1]. بقره، 213.
[2]. اسراء، 110.
[3]. نازعات، 5.
[4]. خاتمی، احمد، فرهنگ علم كلام، ص45، صبا.