بی‌خدایی و بی‌دینی نشانه حماقت و فهم نا درست از هستی است

21:21 - 1392/09/25
رهروان ولایت ـ فلاسفه غرب به علت آشنا نبودن با فلسفه اسلامی چنین ادعایی داشته‌اند و باید گفت بی‌خدایی نشانه عدم درک درست از هستی و عدم فهم صحیح براهین فلسفی است.
فلسفه

انسان موجودی عاقل، متفکر و حقیقت جوست؛ به این معنا که او در برخورد با محیط پیرامون خود، از خود سوالات متعددی می‌پرسد و هر چه رشد کرده و عقل او شکوفا می‌شود، این سوالات نیز عمیق‌تر و پربارتر می‌شوند. یکی از مهم‌ترین دغده‌های بشر از ابتدای خلقت تا به حال، فهم هستی و چرایی وجود و هستی است؛ این‌که از کجا آمده است، آمدنش بهر چه بوده و به کجا می‌رود؟ این سه سوال از اساسی‌ترین سوالات بشر هستند که از قدیم الایام ذهن بشر را به خود مشغول کرده و آدمی همیشه کوشیده است پاسخی مناسب و تسکین بخش برای آن‌ها بیابد.

اولین سوالی که آدمی از خود می‌پرسد این است که به راستی آیا این عالم با این عظمت و نظم دقیق، خالق و آفریننده‌ای صاحب عقل و هوش و درایت دارد یا خیر؟ آیا حاصل شعور و داریت است یا حاصل تصادف و اتفاق است و کاملا تصادفی به این شکل در آمده و انسان نیز در این میان کاملا تصادفی و بر اثر تکامل سایر حیوانات به این شکل در آمده است؟ آدمی تا برای این سوال پاسخ مناسبی نیابد، هرگز روی آرامش و راحتی را به خود نمی‌بیند، و دائما در سرگردانی و حیران خواهد بود.
حال اگر کسی در پاسخ به این سوال بگوید عالم از روی تصادف به وجود آمده و خدایی فراتر از عالم ماده وجود ندارد؛ در این صورت او با سوالات متعددی روبروست که او را حیران کرده و آرامش و راحتی را از او می‌گیرد. سوالاتی هم‌چون این‌که مگر می‌شود این عالم و این نظم موجود در آن، حاصل تصادف باشد؟ مگر نظم با تصادف سازگاری دارد؟ آن اولین موجود عالم، خود از کجا آمده است، چه کسی او را خلق و محدود کرده؟ آن اولین انفجار عالم چگونه شکل گرفت؟ ماده محدود است و متغییر، این تغییر را چه کسی ایجاد می‌کند؟ و هزاران سوال بی پاسخ دیگر که ذهن او را مشوش کرده و هرگز پاسخی برای آن‌ها پیدا نمی‌کند.

از طرف دیگر او خود را در بین دو بن بست ناگوار می‌بیند، از کجا آمده است؟ از هیچ؛ به کجا می‌رود؟ به هیچ؛ لذا در سرگردانی مطلق بوده و هیچ انگیزه‌ای برای ادامه حیات ندارد و برخی با این تفکر ادامه حیات را بی‌نتیجه و بی‌ثمر دانسته و ناگزیر دست به خودکشی  می‌زنند. این عده که در غرب به «نهلیسم» معروفند دنیا و زندگی را پوچ و بی ارزش دانسته و پوچ گرای محض هستند.

از طرفی می‌توان گفت فلسفه علمی است که اساسش بر مبنای آزادی و حریت بشر در تفکر و تعقل است و مشی فلاسفه نیز چنین بوده و خود را آزاد دانسته و از کلیات هستی بحث کرده‌اند. فلسفه تقلید و تعلق به یک جناح خاص را باطل دانسته و اصل را تفکر بشر می‌داند؛ و نتیجه آن را نیز به عنوان نظریه می‌پذیرد، البته آن نظری که بر پایه برهان بوده و بر استدلال عقلی و برهانی استوار باشد، به نحوی که نتوان به آن اشکال کرد. در این علم گفته می‌شود اگر مطلبی بر پایه یقینیات استوار باشد و مقدمات آن یقینی باشد، نتیجه آن هم یقینی خواهد بود.
یکی از مهم‌ترین بحث ها این علم، اثبات خداوند متعال به عنوان وجودی بی‌حد و بی‌نهایت برای عالم ممکنات است؛ در این علم با براهین مختلف و یقینی و با تقسیم موجود به «واجب الوجود» و «ممکن الوجود» اثبات می‌شود باید در عالم هستی واجبی باشد تا عالم توجیه شود.

بنابراین اگر کسی بگوید: «بی‌خدایان باید به بی‌خدایی خود مفتخر باشد نه شرمنده، زیرا بی‌خدایی فرد، نشانه صحت و استقلال اوست» کاملا سخن نادرست و باطلی را بر زبان جاری کرده است، چرا که اولا: افرادی مثل فارابی، ابن سینا، شیخ اشراق، صدرالدین محمد شیرازی و دیگر فلاسفه اسلامی از آزاد ترین افراد از حیث اندیشه بوده‌اند و همه آنان به خداوند متعال معتقد و براهین مختلفی را برای اثبات آن ارائه کرده‌اند که در جای خود بی‌نظیر بوده و جای هرگونه شک و شبهه را از دل آدمی می‌زداید. ثانیا: هرگز نشانه صحت او نیست، چرا که آنان هرگز نتوانستند برای انکار خداوند متعال دلیل و برهانی تسکین بخش ارائه کنند که آدمی به راحتی آن را بپذیرد و سوالات بعدی را به دنبال نداشته باشد.

به نظر می‌رسد فلاسفه غرب به علت آشنا نبودن با فلسفه اسلامی و ادله اثبات خداوند متعال در این علم، چنین ادعایی داشته‌اند؛ و باید گفت بی‌خدایی نشانه عدم درک درست از هستی و عدم فهم صحیح براهین فلسفی است. چرا که عقل بشری با توجه به بطلان تسلسل، هرگز نمی‌تواند بپذیرد که عالم هستی سر منشا و واجب الوجودی نداشته باشد.

قرآن نیز به روشنی به این مساله پرداخته و در آیات متعددی از مشرکان، برای انکار خود دلیل و برهان خواسته است و فرموده: «أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ هذا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَ ذِكْرُ مَنْ قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ(انبیاء-24): آيا آن‌ها جز خدا معبودانى برگزيدند؟ بگو دليلتان را بياوريد اين سخن من و سخن (پيامبرانى است) كه پيش از من بودند، اما اكثر آن‌ها حق را نمی‌دانند و به اين دليل از آن روي گردانند». هم‌چنین در نکوهش مشرکان، به خاطر تقلید کورکورانه از اجداد خود که در شرک به سر برده‌اند می‌فرماید: «وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ(بقره- 170) : و هنگامى كه به آن‌ها گفته شود از آن‌چه خدا نازل كرده است پيروى كنيد، می‌گويند: بلكه ما از آن‌چه پدران خود را بر آن يافتيم پيروى می‌کنیم، آيا نه اين است كه پدران آن‌ها چيزى نمی‌فهميدند و هدايت نشدند». این آیات و امثال آن خود گویای اهمیت تفکر و تعقل در اسلام است.

در نتیجه: بی‌دینی و بی‌خدایی هرگز دلیل بر تفکر و روشنفکری آدمی نیست، بلکه دال بر حماقت و نفهمی اوست که ظاهرترین موجود عالم را ندیده و او را منکر است و هیچ دلیلی هم بر انکار خود ارائه نمی‌کند.

 

نظرات

تصویر محمدزاده
نویسنده محمدزاده در

سلام. لطف کردید سر زدید.موفق باشید

تصویر زینب
نویسنده زینب در

ممنون از نظر تون
ببین چگونه قناری ز شوق می لرزد
نترس از شب یلدا، بهار آمدنی ست ...

زمستانتان بهاری باد

تصویر نازنین امام
نویسنده نازنین امام در

ممنون از حضور با ارزشتون
سایتتون واقعا عالیه
اجرتون شهادت پای رکاب صاحب الزمان ع
انشاالله

تصویر رو به سوي خـــــــــــدا

با سلام و ممنونم كه به وب بنده سر زديد
وممنونم بخاطرپيشنهادي كه داديد.پيشنهاد سازنده اي بود اميدوارم بتوانم موضاعاتي را كه گفتيد در وبم بگذارم.

برایت چه بخواهم ز خدا؟
بهتر از اینکه خودش پنجره ی باز اتاقت باشد، عشق، محتاج نگاهت باشد، خلق، لبریز دعایت باشد و دلت تا به ابد وصل خدایی باشد، که همین نزدیکیست من بهترین یلداها را برایت آرزو می کنم.
پیشاپیش شب یلدا مبارک.

تصویر ماه برگزیده

سلام ..ممنون از حضورتون ..... بله درسته ... اما هرچی بجاش ... اونم به موقعش ...

تصویر زینب
نویسنده زینب در

ممنونم اگه سوالی پیش اومد حتما از تون می پرسم

تصویر تخریبچی جامانده

همسایه بود باشهدا نوجوانی اش
با جنگ رفته بود تمام جوانی اش
با لاله ها رفاقت او امتداد داشت
مردی که جبهه بود همیشه نشانی اش
دریاترین دلی بود که دلم میشناخت بود
پر بود از صفا،سبد مهربانی اش
پیشانی اش طلیعه ی پرواز بود و صبح
شب بی خبر نبود ز سوز نهانی اش
سوگند میخورم که نبود از خدا جدا
یک لحظه در فشردگی زندگانی اش
حسرت نصیب ماندن او بودم وشدم
حیرت دمیده از سفر ناگهانی اش
آقا،دلم ز غربت پروانه ها پر است
چون ابر نوبهاری ام اگر میتکانی اش

تصویر مشاوره سنگ صبور سعا

«بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم»

«وَ إِن یَكَادُ الَّذِینَ كَفَرُوا لَیُزْلِقُونَكَ

بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُــوا الـــذِّكْرَ

وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا

ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِینَ»

آيه(51و52) سوره : قلم

تصویر جان نثار سیدعلی

سلام علیکم خدا قوت

امروز مسئله در دنيا اين است:

دشمن را بايد شناخت،

جبهه ي دشمن را بايد شناخت،

لبخند دشمن را نبايد جدي گرفت،

نبايد فريفته ي آن شد،

هدف را نبايد فراموش كرد.

بیانات حضرت آقا در جمع مردم قم

۱۳۹۲/۱۰/۱۹

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
16 + 0 =
*****