حبیب بن مظاهر؛ شخصیتی ممتاز و الگویی شایسته است که الگوپذیری از شاخصههای زندگی او نقش بهسزایی در مدیریت سبک زندگی اسلامی بهدنبال دارد. شجاعت، حقگویی، بصیرت، عبودیت و بندگی، آخرتاندیشی، علمآموزی، وفاداری، روشنگری و ... از جمله صفات شخصیتی حبیب است که از او الگویی ممتاز برای سبک زندگیِ اسلامی ساخته است.
شناختنامه: حبیب از جمله شهدای شاخص کربلاست که در مکتب اهلبیتعلیهمالسلام تربیت شد، و برای احیا ارزش ها و دفاع از دستگاه امامت، جان خود را فدا نمود. حبیب از صحابی رسول خدا و پیامبر را دیده بود و از او احادیثی شنید. پس از پیامبر در رکاب حضرت علی علیهالسلام و از نزدیکترین ملازمان و حامل احادیث و علوم ایشان بود. پس از استقرار حکومت حضرت، حبیب در تمام جنگها و فتنههایی که دشمن علیه امام به راه انداختند، شجاعانه حضور یافت و از امام و حکومت وی دفاع نمود.[1] وی عضو گروه ویژه شرطة الخمیس[2] بود که نیروی ضربتی و گوش به فرمان حضرت علی علیهالسلام بودند.[3] پس از امام علی علیهالسلام نه تنها از دستگاه امامت جدا نشد؛ بلکه برای شکلگیری حکومت اسلامی و قرار گرفتن امام در رأس آن، تلاش زیادی نمود و در نهایت در همین راه به شهادت رسید.
حبیب دارای ویژگیهای فردی و اجتماعی ممتازی است که بهکارگیری آنها در زندگی و جامعه، می تواند سعادت بشر را در پیخواهد داشته باشد. شجاعت، حقگویی، بصیرت، عبودیت و بندگی، آخرتاندیشی، علمآموزی، وفاداری، روشنگری و ... از جمله صفات شخصیتی حبیب است که از او الگویی ممتاز برای سبک زندگیِ اسلامی ساخته است. در این مقاله تنها به دو صفت آخرت اندیشی و علم آموزی او پرداخته میشود و سایر صفات دیگر در مقاله دیگر مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد.
بندگی و آخرت اندیشی حبیب
عبودیت و بندگی در کنار آخرت اندیشی از ویژگی مردان الهی است. آخرت اندیشی سبب میشود تا سبک زندگی انسانها هدفدار، با برنامه و با معنویت همراه شود. زندگی که پایه آن توحید، هدف میانی آن تربیت انسان و غایتش سعادت اخروی و کمال ابدی باشد؛ ثمره آن، ساخت و تولید انسانهای کارآمد و با ایمانی است که با حضور در اجتماع، آن را مدیریت نموده، امنیت اخلاقی و روانی و رشد و شکوفایی را به آن جامعه تزریق و به سوی سعادت و کمال هدایت میکند.
حبیب از جمله افرادی است که در مکتبخانه اهلبیت علیهمالسلام تربیت یافت، ماهیت عبودیت و بندگی را فراگرفت و اندیشه خود را با اندیشگاه حسینی که ظلمستیزی و ایستادگی در مقابل ظلم است، تناسب داد و جان خود را در همین راه تقدیم اسلام کرد. شواهد نشان میدهد حبیب، وقت مشخصی از زندگی فردی خود را به عبودیت و بندگی اختصاص میداد، تلاوت قرآن و تأمل در آیات آن کار روزانه و شبانه حبیب بود[4] به گونهای که در هر شب یک ختم قرآن میکرد.[5]
این عبودیت و انس با قرآن، پایههای شخصیتی حبیب را شکل داد و او را به فردی ممتاز در دستگاه حسینی تبدیل کرد؛ تقوایی که تمام نگاه او را به زندگی، آخرتی کرد و تمام برنامههای زندگیش با این نگاه تنظیم میشد. چنانکه وقتی برای او پول و اماننامه آوردند تا دست از ولی و رهبر حکیم و عادل جامعه اسلامی بردارد، نپذیرفت و در مقابل اندیشه دنیایی دنیاپرستان جملهای گفت که تا ابد نقشه راه را برای آزادیخواهان راه سعادت روشن میکند، راهی که عزتمندی، شاخصه آن است و طوق ذلت را نمیپذیرد؛ او پس از دریافت سخن اماننامه آوران گفت: «ما نزد رسول خداصلیاللهعلیهوآله عذری نداریم که زنده باشیم و فرزند رسول خدا را مظلومانه به قتل برسانند».[6]
آخرتاندیشی چنان افکار او را برای پرواز به جایگاه و سعادت ابدی میپروراند که در شب عاشورا وقتی از او سؤال کردند، چرا خوشحالی و میخندی؟ خنده خود را به پرواز ابدی و سکنی گزیدن در قرب الهی گره زد و گفت: «کدام وقت سزاوارتر از این لحظه برای خوشحالی است؛ همین که به دست این قوم کشته شویم، به جایگاه ابدی خود که بهشت برین است و در جوار رحمت الهی و کتار حوریان بهشی است، قرار میگیریم.»[7]
علمآموزی
علم، پایه اصلی برای فراگیری روشها و ارزشها برای مدیریت سبک زندگی است. در بافت سبک زندگی، علم نقش سازنده و بسیار بالایی در ترسیم و تحقق آن دارد. اگر انسان بداند از کجا و برای چه آمده است و رسالت و عاقبت او چه خواهد شد؛ بدون تردید سبک و سیاق زندگی او نیز متفاوت میشود.
حبیب، از جمله افرادی بود که پاسخ به این سؤالات، در دانشگاه تربیتی اهلبیت برایش روشن شد و تمام زندگی خود را بر پایه این پاسخها برنامهریزی کرد. حبیب به وسیله همین معرفتجویی علمی، حکمت و خرد، تزکیه و پرورش یافت و از چنان جایگاه بصیرتی و ایمانی نزد اهل بیت رسید که حامل علوم امیرالمؤمنین و اهل بیت شد[8] و حضرت علی علیهالسلام او را به علم منایا و بلایا (علم به اموری که بعدها اتفاق خواهد افتاد) آگاه ساخت.[9] این آگاهی، نگاه وی را به زندگی تغییر داد و به جای سیر زندگیِ خود به سوی دنیاپرستی و هوسرانی، آن را به سوی آخرتباوری سوق داد و در نتیجه با همین اندیشه نیز فدایی امام و راه الهی شد.
پینوشت
[1] سماوی، ابصارالعین، ص 93؛ اسوههایی از قیام عاشورا، ص 88 - 90.
[2] گروهی از یاران همیشه مسلح امام علی (ع) بودند که با آمادگی کامل در همه جا به امیرالمؤمنین در امور حکومتی یاری میرساندند.
[3] شیخ مفید، الاختصاص، ص 2 - 7.
[4] امین، اعیان الشیعه، ج 4، ص 554.
[5] قمی، نفس المهموم، ص 246.
[6] امین، همان، ج 4، ص 553.
[7] قمی، سفینةالبحار، ج 1، ص 204.
[8] مغنیة، الحسين و بطلة كربلاء، ص 148.
[9] هاشمی، الحسین فی طریقه الی الشهاده، ص 6.