خانواده، نقش به سزایی در فرزندآوری و تداوم نسل دارد که بدون آن، این امر مهم تحقق پیدا نخواهد کرد. رواج فرهنگ ازدواج و فرزندآوری، تشویق و فراهم نمودن بستر برای تحقق این امر مقدس، اکسیری اعظمی است که میتواند کاستی نسل را برطرف نماید.
هدف غائی از نظام خلقت، تربیت انسان و رساندن آن به سوی سعادت و کمال است؛ تحقق این هدف، بدون تداوم نسل و شکلگیری خانواده توحیدی امکانپذیر نیست. خانواده از بارزترین جلوهگاههای مودّت و رحمت است که از یک طرف، دو زوج را به یکدیگر پیوند میدهد و از طرف دیگر باعث میشود که هر دو، به ویژه زن، بر فرزندان خردسال خود، که از تأمین نیازهای حیاتی خویش عاجز و ضعیفاند، مهر ورزیده و به پناه دادن، نگهداری، پوشش، تغذیه و تربیت اقدام کنند و اگر این مهرورزی نبود نسل بشر منقرض میشد و نوع انسان هیچ گاه امکان حیات و کمال نمییافت.[1]
از تعدادی آیات و روایات استفاده میشود که قانون زوجیت، نه تنها بر انسان که بر تمامی موجودات سایه گسترده[2] و از این راه، تداوم حیات موجودات و از جمله انسان تضمین شده است. این محتوای دینی نشان میدهد هدف غائی خلقت، تربیت نسلی توحیدی است که بدون تشکیل خانواده و تداوم نسل تحقق پیدا نمیکند.[3] البته تداوم نسل با تربیت دینی معنا پیدا میکند و نمىتواند هدف اصلى از رواياتِ تشویق به فرزند آوری و افتخار پیامبر به كثرت امّت و مباهات بر امت باشد.؛[4] زیرا اگر امّت اسلام، افزايش عددى يابد، ولى از تربيت دينى بىبهره باشد، چگونه مىتوان به آن مباهات كرد؟
خانواده بر دو محور تربیت و تناسل استوار بوده و هدف اصلى وغائی آن تربيت نسل توحيدى است.
نسلی که نه تنها خود بلکه جامعه را به سوی سعادت و رشد و کمال رهنمون سازد. چنانکه در روایتی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله درباره یوسف و برادرش بنیامین نقل شده که فرمودند: «يوسف، برادرش را ملاقات نمود و به او گفت: اى برادر! چگونه توانستى [با وجود غم فراق] پس از من ازدواج كنى؟ گفت: پدرم مرا امر كرد و فرمود: اگر مىتوانى براى تو ذرّيهاى باشد كه زمين را به تسبيح سنگين نمايند، ازدواج کن.»[5] این روایت نشان میدهد هدف اصلی از ازدواج و تشکیل خانواده تنها تداوم نسل نیست بلکه تربيت توحيدى هدف غائی آن است.
بنابراین، تداوم نسل در کنار تربیت توحیدی مهمترین وظیفه انسان است و در برخی روایات، از آن به سعادتی برای انسان یاد شده است.[6] خداوند خصوصیاتی در دو جنس قرار داده که هر کدام نقشی در ادامه آفرینش، در رشد و تعالی انسان، در حرکت تاریخ، شکوفایی جامعه بر عهده دارند و نقش در این کار قابل مقایسه با مرد نیست. زیرا زنان علاوه بر اینکه بنیانگذار آبادیها و سرمایهگذار تاریخ و فرستنده هدایای اخروی ونیز حامل نیمی از توسعه و شکوفایی جامعه هستند؛ محل بذر افشانی فرزندان صالح و رمز بقای نسل بشر نیز میباشند و بدون آنان نسلی تحقق پیدا نخواهد کرد.[7] مقام معظم رهبری در این باره میفرماید:
«فرزندآوری از مهمترین مجاهدتهای زنان و وظایف زنان است؛ چون فرزندآوری در حقیقت هنر زن است؛ اوست که زحماتش را تحمل میکند، اوست که رنج هایش را میبرد، اوست که خدای متعال ابزار پرورش فرزند را به او داده است. خدای متعال ابزار پرورش فرزند را به مردها نداده، در اختیار بانوان قرار داده؛ صبرش را به آنها داده، عاطفه اش را به آنها داده، احساساتش را به آنها داده، اندام های جسمانی اش را به آنها داده؛ در واقع این هنر زن ها است. اگر چنانچه ما اینها را در جامعه به دست فراموشی نسپاریم، آن وقت پیشرفت خواهیم کرد.»[8]
برخلاف اسلام، نگاه دنیای غرب به زن، نگاه جنسی است و او را تنها وسیلهای برای بازار کار و تأمین غرائز جنسی مردان میدانند و تا زمانی که این قابلیت در او وجود داشته باشد، ارزشمند و دارای جایگاه انسانی است و هرگاه از ثمردهی کاری و زیبایی جنسی او کاسته شود، محبوبیت او نیز کم شده و از چشمها میافتد. نگاهی که بنیانهای خانواده را سست و فرزندآوری و تولید نسل را به پایین ترین سطح خود آورده است به گونهای که امروزه جهان با کاستی نسل شدید مواجه است. در مقابل سگپروری و زندگی با حیوانات را به جای فرزندآوری ترویج و به فرهنگ قالب تبدیل نمودهاند.
پینوشت:
[1] بستان نجفی، اسلام و جامعه شناسی خانواده، ص 133.
[2] ذاریات (51): 49؛ ق (50): 7؛ رعد (13): 3؛ لقمان (31): 10.
[3] حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 14، ص 3.
[4] مجلسی، مرآة العقول، ج 20، ص 24.
[5] کلینی، کافی، ج 10، ص 594؛ همان، وسائل الشیعه، ج 20، ص 53.
[6] همان، وسائل الشیعه، ج 15، ص 96.
[7] بقره (2): 223.
[8] بیانات در دیدار جمعی از مداحان 11 / 2 / 92.