رهبری و زعامت بر اساس شایستگی

13:31 - 1401/07/09

رهبری، زعامت و مدیریت جامعه، از آموزه‌های مهم اسلام است که در مرحله اول به عهده پیامبران و اوصیای آنها نهاده شده، اما در مرحله بعد، برعهده شایستگان این مقام قرار داده است.

رهبری جامعه از آموزه‌های مهم قرآن کریم است[1] و به قدری مهم است که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: «هرگاه سه نفر همسفر شدند، از میان خود، یک نفر را به عنوان رهبر، انتخاب کنند.»[2] این به دلیل جلوگیری از هرج و مرج است و هر چه جامعه گسترده‌تر می‌شود، نیازش به رهبری بیشتر خواهد بود.

بی‌تردید هدف از این زعامت و رهبری، رشد و هدایت انسان‌ها، در مسیر الهی است؛ علاوه بر اینکه نگهداری جامعه از تجاوز دشمنان و کمک به اجرا شدن احکام الهی در جامعه نیز، از وظائف یک رهبر شایسته است.

رهبر یک جامعه اسلامی، باید از بینش‌های صحیح اعتقادی، رفتاری و انگیزشی برخوردار باشد که به برخی از آنها اشاره می‌شود.

صلاحیت علمی
از مهم‌ترین خصوصیت یک رهبر، داشتن صلاحیت‌ علمی اوست. بی‌تردید رهبر یک جامعه اسلامی، باید اسلام شناس باشد و در زمینه‌های مختلف اسلام متخصص [مجتهد] باشد، تا بتواند احکام و قوانین اسلامی را در جامعه اجرا کند.[3]

بنابراین، درک فطرى و فهم وجدانى هر انسانی حکم می‌کند، که اگر کسی بخواهد عهده‌دار کاری شود، باید آگاهى کافی از آن را داشته باشد و در غیر اینصورت جامعه به انحطاط کشیده خواهد شد.

توانایی در مدیریت جامعه 
جامعه متشکل از افراد مختلف، با خواسته‌ها، باورها و درک‌های متفاوت است. بر این اساس، رهبر یک جامعه، باید از یک مدیریت قوی بر اساس آموزه‌های اسلام، برخوردار باشد، تا بتواند بر اساس فطرت و سرشت انسان‌ها، جامعه را اداره کند؛ زیرا افراد یک جامعه هر چند در بسیاری از مسائل با هم اختلاف دارند؛ ولی به یقین، در فطرت و سرشت و خواسته‌های واقعی، مشترک هستند، پس یک رهبر شایسته باید هنر مدیریت خواسته‌های ظاهری آنها را، بر اساس سرشت درونیشان، داشته باشد.[4]

اما انتخاب رهبری، با مقایسه بین این و آن، به دست نمی‌آید؛ حتی نمی‌توان بر اساس تاریخ امامت ائمه علیهم‌السلام، کسی را به عنوان رهبر یک جامعه، انتخاب کرد و به صرف شباهت میان اسامی امامان و فرزندانشان، رهبری جامعه را نیز برهمین منوال به فرزندان رهبر قبلی جامعه اسلامی سپرد. پس زعامت و رهبری، هر چند امر خطیری است؛ ولی بر اساس شایستگی علمی، مدیریتی و... انتخاب می‌شود.

پی نوشت:
1. بقره، 30.
2. كنز العمال، متقی هندی، ج6، ص717.
3. کمال الدین، صدوق، ج2، ص484.
4. فرهنگ پژوهش، مقاله «نقش فطرت در جهت دهی مدیریت» ش پاییز97، ش35، ص101. 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 0 =
*****