قاتلان امام حسین علیهالسلام نزد اهل تسنن، معلوم و مشخص هستند و به گمراهی و جهنمی بودن آنها اعتراف دارند؛ حتی به جهنمی بودن کسانی که در شهادت امام حسین علیهالسلام شریک بودند و به آن رضایت دادند نیز حکم میکنند.
دشمنان امام حسین علیهالسلام در حادثه عاشورا، چنان جنایتی را مرتکب شدند که اثر آن در تاریخ ماندگار شده و تا روز قیامت، لکه ننگی برای آنان خواهد بود و تاکنون کسی نتوانسته است این جنایت یزیدیان را انکار کند.
قاتلان امام حسین در نگاه اهل تسنن
همه تاریخنگاران؛ علاوه بر به قلم درآوردن وقایع کربلا، به معرفی حادثه، چگونگی آن و قاتلان امام حسین علیهالسلام نیز پرداختهاند. در این میان هر چند برخی از علمای اهل تسنن در صدد تبرئه کردن برخی از مهرههای اصلی این جنایت بودهاند؛ ولی سایر اندیشمندان اهل تسنن، به این کوششها اعتراض کرده و با دلائل عقلی، نقلی و تاریخی آن را باطل دانستهاند. به هر حال نگاه کلی اهل تسنن نسبت به قاتلان را میتوان چنین بیان کرد:
1. کافر بودن قاتلان امام حسین علیه السلام
برخی از دانشمندان اهل تسنن، قاتلان امام حسین علیهالسلام را کافر میدانند، «وَ أَمَّا حکم مَنْ قَتَلَ الحسین أَوْ أَمَرَ بِقَتْلِهِ مِمَّنْ اسْتَحَلَّ ذلک، فَهُوَ کافر؛[1] حکم کسی که به قتل حسین علیهالسلام امر کرد و آن کس که او را به قتل رساند و آن کس که آن را حلال دانست [و راه را برای قتل حسین بن علی فراهم آورد] همه اینها کافرند»
2. لعن فرستادن بر قاتلان
برخی دیگر از علمای اهل تسنن، علاوه بر اینکه خود قاتلان امام حسین علیهالسلام را لعن میکنند، جواز لعن را مورد اتفاق همه علما میدانند. «اتَّفَقُوا علی جَوَازِ اللَّعْنِ علی مَنْ قَتَلَ الحسین أَوْ أَمَرَ بِهِ أَوْ أَجَازَهُ أَوْ رضی بِهِ؛[2] همه این نظر را دارند که میتوان کسانی را که حسین را کشتهاند یا به این کار دستور دادهاند، یا اجازه این کار را دادهاند یا به این کار راضی شدهاند را لعنت کرد.»
3. جهنم: جایگاه قاتلان امام حسین علیه السلام
پیامبر صلیاللهعلیهوآله، درباره قاتلان امام حسین علیهالسلام فرمودند: «قاتل حسین علیهالسلام، در تابوتی از آتش قرار دارد که بر وی نصف عذاب اهل جهنم است...»[3]
بنابراین قاتلان امام حسین علیهالسلام، در نگاه علمای اهل تسنن، مورد عذاب و نفرت و لعن قرار دارند.
پی نوشت:
[1]. شذرات الذهب، ابن عماد، ج1، ص279.
[2]. شرح العقائد، تفتازانی، ص103؛ تاريخ مدينة دمشق، ابن عساکر، ج14، ص213؛ تفسير روح المعاني، آلوسی، ج26، ص74.
[3]. منهاج السنة، ابن تیمیه، ج4، ص566؛ مناقب علی، ابن المغازلی، ج1، ص120؛ فیض القدیر، مناوی، ج1، ص204.