احکام دین اسلام تابع مصالح و مفاسد واقعی است. بیان زبان حال اگر با جایگاه معصومین علیهمالسلام تناسب داشته باشد و زبان حال بودن مشخص باشد، امری جایز و حتی با فضیلت است.
![زبان حال](https://btid.org/sites/default/files/media/image/khdrw-shkhr-hsyny-m-1024x1024.jpg)
جواز زبان حال در رثای اهل بیت(ع) | شعر در دین اسلام دارای اهمیت فراوانی است. سورهای در قرآن کریم شعرا (شاعران) نامگذاری شده است. پیامبر مکرم اسلام صلیالله در سرزمین شاعران و فصیحان، معجزه جاویدِ قرآن کریم را بر مردم عرضه داشتند. ایشان از شاعران مدافع اهل ایمان تجلیل کردند و بنا بر روایتی، کلمات شاعر حقگو را، الهام جبرئیل امین معرفی کردند.[1] کلام موزون و زیبا اثر بیشتری در روح و روان مخاطب دارد، قرآن کریم از این ویژگی برخوردار است. شاعران نیز با توجه به نظم و زیبایی کلمات خویش میتوانند در تبلیغ دین و تهییج احساسات پاک مذهبی مخاطبانشان موفق باشند.
در شعر بهغیراز نظم در کلمات و زیباییهای آن، برای تأثیر بیشتر از قوه تخیّل استفاده میشود. شاعر برای اینکه مطلب را از زاویهای اثرگذار بیان نماید و مطلب صرفاً حالت خبررسانی نداشته باشد، خود را در جایگاه شخصی که آن واقعه برای او رخداده تصور میکند و آنگاه از زبان آن شخص به بیان احساسات و وقایع میپردازد. شاعران آیینی و مادحان اهلبیت علیهمالسلام نیز از این قاعده مستثنا نیستند. ایشان برای بیان حالت احساسی واقعه، گاهی از زبان حال استفاده میکنند.
زبان حال عبارت است از وضعیت ظاهری یا هر آنچه در افراد بهطور ضمنی نشاندهنده اندیشه و احساس آنها باشد.[2]
آیا بیان وقایع کربلا با زبان حال، باعث تحریف در تاریخ نمیگردد؟ آیا زبان حال درجایی که مربوط به یک واقعه حقیقی و تاریخی است، دروغگویی محسوب نمیشود؟ برای پاسخ به سؤال نیکو است که به حکمت حرام بودن دروغ و معنای تحریف توجه کنیم. دروغگویی در جامعه ایجاد بیاعتمادی میکند و باعث گمراهی و فساد میگردد؛ میدانیم که احکام اسلام تابع مصالح و مفاسد واقعی هستند، پس دروغ حرام است. حال اگر دروغ ما هیچکس را گمراه نکند، چطور؟ اگر دروغ، در شرایطی موجب اصلاح شود و راستگویی فساد و فتنه ایجاد کند، بیان خلاف واقع نهتنها حرام نیست، بلکه گاهی ضروری و واجب است. ازجمله جایی که خلاف واقع موجب اصلاح بین بندگان و جمله راست، موجب فساد و فتنه گردد، ازنظر اسلام دروغ و بیان خلاف لازم است.[3]
از مواردی که در حرام بودنِ خلاف واقع، استثنا صورت گرفته است، جایی میباشد که همه میدانند که خبر از واقعیت داده نمیشود، مطلب بهصورت احساسی بیان میشود و گزارش تاریخیای به این شکل وجود ندارد. خلاف واقع اگر هیچکسی را بهاشتباه دچار نکند و با توجه به حال و هوای گوینده، خصوصیات کلام و نشانههای دیگر زبان حال بودن مشخص باشد، مفسدهای ندارد. اساساً زبان حال یک آفرینش هنری متناسب با شأن اهلبیت علیهمالسلام است و نامیدن آن به خلاف واقع یا دروغ مصلحتی اشتباه و کجسلیقگی است.
زبان حال نهتنها مفسده ندارد، بلکه ازنظر زیبایی و اثرگذاری در عموم مخاطبان، گاهی ایجاد حزن بیشتر میکند و اثر احساسیِ شگفتی دارد که این اثر عاطفی با نقل تاریخی صرف حاصل نمیشود. محبت در دین نقشی محوری دارد و تلاش در جهت تقویت محبت انسانها به دین و اهلبیت علیهمالسلام از طریقی که جایز و حلال باشد، دارای فضیلت و ثواب است.[4]
فقهای عظام بیان زبان حال را در رثای اهلبیت علیهمالسلام جایز دانسته و دو شرط را برای این اجازه ذکر کردهاند:
اول، تناسب زبان حال ذکرشده با مقام معصومان علیهمالسلام
دوم، اطلاع عموم مخاطبین از زبان حال بودن مطلب؛ یعنی معلوم باشد این مطلب زبان حال است.[5]
پینوشت:
[1]. علامه امینی، الغدیر، ج2، ص3.
[2]. فرهنگنامه بزرگِ سخن، ذیل مدخل زبان.
[3]. شیخ حرعاملی، وسایل الشیعه، ر عاملی، ج۱۲، ۲۵۲.
[4]. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج2، باب14، ح28.
[5]. سایت هدانا، حکم زبان حال در روضه و مداحی، https://goo.gl/QZnGqy.