تحرکات میدانی تروریستها در این مدت، نشان از تمرکز ویژهی آنها بر شهرها و استانهایی است که بافت جمعیتی آنها را قومیتهای ایرانی تشکیل میدهند. این مسئله میتواند اهمیت ویژهای از لحاظ امنیتی داشته باشد.
تغییرات میدانی حضور تروریستها در استانها و شهرهای مختلف ایران، میتواند نشان از یک تاکتیک فکری و عملیاتی باشد. به این معنا که عموما تحریک اقوام و ایجاد تشنج در استانهای دارای بافت قومیتی به عنوان یک هدف خاص دنبال میشود.
حضور پررنگ جریان آشوبطلب در سیستان و بلوچستان در ضمن اقدامات مسلحانه کور، ایجاد آشوب و کشتار مردم بیدفاع در خیابانهای خوزستان، اغتشاشات مدیریت شده در کرمانشاه و مرزهای غربی کشور، همهی اینها نشان از یک ماموریت تعریف شده دارد که باید این مهم از حیث امنیتی مورد دقت مضاعفی قرار بگیرد .
راهبرد اصلی دشمن در این قالب خطرناک از بازی، در دو مرحله اجرا میشود: مرحلهی اول؛ در سطح گستردهای افراد بیگناه و شهروندان عادی در این استانها کشته شوند و در مرحلهی دوم این قتل و کشتار به وسیله ی پشتیبانی رسانهای کشورهای خاص، به ماموران امنیتی نسبت داده شود. سپس وقتی این باورپذیری به شکل قابل توجهی انجام بگیرد، نتیجهی مدنظر که بیاعتمادی و رویارویی اقوام با حاکمیت باشد رخ داده و در پی آن تحقق رویای تجزیهی ایران شکل بگیرد.
این سناریو البته که یک قالب جدیدی از رفتار دشمن را نشان نمیدهد و سابقا هم این شکل از عملیاتها با همین هدف را شاهد بودهایم، اما صرف تکراری بودن این نوع از تنشها نمیتواند دلیلی بر بی توجهی و سهلانگاری در بعد اطلاعاتی و امنیتی باشد.