از بدترین جنایات دولت سفاک پهلوی و شخص محمدرضا، هویتزدایی از جامعه انسانی زنان بود؛ هویت زداییای که در قالب سیاست کشف حجاب، عقبافتادگی فکری و سلب آزادی عملیاتی شد.

دولت سفاک پهلوی و شخص محمدرضا، برای جامعه زنان ایرانی هیچ جایگاه انسانی و حقوقی قائل نبودند. نگاه به زن در نظام شاهنشاهی، نگاهی جنسیتی و عاری از انسانیت، و البته همگام با نوعی تحقیر و سرکوب بود؛ نگاهی که ثمره آن غیر از رواج فساد و فحشا و ولنگاری و بیبندباری، ارمغان و دستاوردی نداشت.
طرحهای فرمایشی برای تغییر زنان نیز سیاستی بود تا چهرهای دموكرات و روشنانديش از شاه در نظر مردم ايران و ساير كشورهای جهان ترسیم کنند. در این یادداشت به پارهای از سیاستهای دولت پهلوی نسبت به جامعه زنان که موجب عقبماندگی آنها شد، پرداخته میشود:
برهنگیسازی
دولت پهلوی _که در فکر و عمل، واداده و خودشیفته غرب بود_ تمام تلاش خود را به کار گرفت تا اندیشه غربی را در همه زمینهها، در ساختارهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نهادینه کند و به کار بندد. برهنگی، که لازمۀ آن برداشت حجاب و پوشش نامناسب است، بخشی از همین سیاست پهلوی در تقلید از غرب بود؛ سیاستی که زنـان ایرانی را مجبور میکرد تا خود را با ساختار نظم جدید پهلوی تطبیق دهند. آنها مـیبایسـت در تعلیم و تربیت، لباس پوشیدن و فعالیتهای اجتماعی از زنان غربـی پیـروی میکردند.[1]
استفاده ابزاری از زنان و نمایش عریان آنان در جامعه، از رویکردهای رژیم پهلوی بود و این رژیم در این راستا از تلویزیون و سینما کمک شایانی گرفت؛ به طوری که بسیاری از نویسندگان، سینما را از عوامل اصلی رواج ابتذال و فحشا در رژیم پهلوی میدانند و معتقدند: «این صحنههای افتضاح و رسوایی که با کمال آزادی وقاحت در پرده سینما نمایش میدهند و ستارههای ایرانی با بدنهای لخت و عریان در حال رقص و همآغوش شدن با جنس مخالف در پرده ظاهر میشوند، جز رموز بیعفتی و هرزگی و بیبندوباری و شهوتپرستی و جنایت، چیز دیگری را به تماشاکنندگان یاد نمیدهد؛ مفاسدی چون شیوع مدها و آرایشهای تازه، رذایل اخلاقی، دلسردی زن و شوهر، اتلاف وقت، آلودگی روح و...».[2]
بیعدالتی آموزشی
گزارشها و آمارهای سال 1330 نشان میدهد تنها 8 درصد زنان در دوران پهلوی تحصیلکرده، و سایر بانوان بیسواد بودند. عقبماندگی فکری و علمی و سوق دادن زنان به تفکر سنتی، از جمله خیانتهای پهلوی به جامعه زنان بود؛ عقبماندگیای که گاهی زنان از شماره شناسنامه و مسائل هویتیشان بیاطلاع بودند.[3]
البته هرچند سپاه دانش به عنوان یک نهاد آموزشدهنده و برای سوادآموزی در سطح روستاهای کشور از سوی دولت شاه فعالیت میکرد، اما بنا بر منابع تاریخی، قصد محمدرضا پهلوی از تشکیل این مرکز، این بود که با فرستادن دختران تحصیلکرده بیحجاب در قالب معلم به روستاها، فرهنگ غربی به عنوان فرهنگ عمومی مردم معرفی و جایگزین شود.[4]
طبق شواهد تاریخی، برنامههای رژیم پهلوی به رشد زنان باسواد کمک نکرد؛ چنانکه برای نمونه سال 1355 (دو سال پیش از انقلاب) جمعیت زنان 15 سال به بالا، 9.200.000 نفر بود که از این تعداد تنها 2.200.000 نفر باسواد بودند؛ یعنی میزان باسوادی در این قشر 24 درصد بود.[5]
نبود آزادی بیان
در دوران پهلوی، زنان از آزادی بیان منع میشدند و حق اظهار نظر درباره هیچ اموری نداشتند؛ چنانکه بنیانگذار انقلاب اسلامی، امام خمینی رحمهالله میفرماید: «در زمان این رژیم که فریاد میکردند که "آزاد زنان و آزاد مردان"، چه فعالیتی زنها داشتند؟! فعالیتی که ما از زنها میدیدیم این بود که چندتایشان جمع بشوند، با آن وضع فضیح، بروند سر قبر رضاخان، آنجا تشکر کنند از اینکه ما را آزاد کردید!... آنها یک آزادی را میخواستند و آن آزادی است که دیکته شده است از غرب برای به فساد کشیدن جوانهای ما. ... این نحو آزادی میخواهند که هم خواهرهای ما را به فساد و تباهی بکشن و هم جوانهای ما، مردهای ما را به تباهی بکشند... . آزادی بیان برای زنان در این پنجاه سال که من شاهد قضایا بودم، آزادی واقعیِ مفید برای جامعه مسلوب بود. هیچ نداشتیم؛ یعنی زنها آزاد نبودند که راجع به مسائل جامعه فعالیت بکنند یا حرف بزنند راجع به گرفتاریهای ملت...».[6]
پینوشت:
[1]. پیتر آوری، تاریخ ایران دوره پهلوی(از رضاشاه تا انقلاب اسلامی)، از مجموعه تاریخ کمبریج، ترجمـۀ مرتضی ثاقبفر، جامی، 1388ش، ج7، ص37.
[2]. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 4 اقدام رژیم پهلوی علیه زنان، https://b2n.ir/m83561؛ به نقل از: روزنامه کیهان، 16، بهمن 1394.
[3]. سمیه عباسی، نگاهی به موقعیت زنان ایران در دوران پهلوی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال پنجم، ش اول، 1393ش، ص59-82.
[4]. بهمن خدایی، همه پرسیهای رژیم شاه، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص172.
[5]. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، همان، https://b2n.ir/m83561.
[6]. سایت جامع امام خمینی(ره)، وضعیت زنان در دوره پهلوی، https://b2n.ir/g04849.
دولت سفاک پهلوی و شخص محمدرضا، برای جامعه زنان ایرانی هیچ جایگاه انسانی و حقوقی قائل نبودند. نگاه به زن در نظام شاهنشاهی، نگاهی جنسیتی و عاری از انسانیت و البته همگام با نوعی تحقیر و سرکوب بود، نگاهی که ثمره آن غیر از رواج فساد و فحشا، ولنگاری و بیبندباری ارمغان و دستاوردی در پی نداشت.