گاهی بعضی از جوانهای عزیز برای شوخی کردن و سر بسر گذاشتن طلاب و روحانیون عزیز سؤالاتی را مطرح می‌کنند که فکر می‌کنند شاید جوابی برای این سؤالات وجود نداشته باشد و این بزرگواران رو بقول معروف کنف کنند. البته شاید هم کسی واقعا و برای فهمیدن سؤال کند.
در تاریخ هم این موارد وجود داشته است. به عنوان مثال: مردی شامی به حضور حضرت علی علیه‌السلام رسید و گفت: یا علی! چند سؤال دارم که می‌خواهم بپرسم (قصد او فهم و یادگیری نبود؛ بلکه شاید بتواند ابّهت و شخصیت امام را بشکند). حضرت علی علیه‌السلام فرمود:«سل تفقها و لا تسئل تعنتا، فان الجاهل المتعلم شبیه بالعالم، وان العالم المتعسف شبیه الجاهل؛ برای فهمیدن بپرس نه به قصد به زحمت انداختن دیگری؛ زیرا که جاهلی که می خواهد بیاموزد شبیه داناست. دانایی که با برتری طلبی، قدم در بیراهه می نهد، شبیه جاهل است».[1]
در بعضی از مناطق مذهبی اشخاصی وجود دارد که سال‌ها پای منبر علما و خطبا نشسته‌اند و از لحاظ دینی اطلاعات خوبی دارند. هنگامی که طلبه جوانی وارد این شهرها و روستاها می‌شود، بعضی از این افراد شروع می‌کنند به سوالهای بسیار پیچیده و بقول معروف فنی! این رفتار بسیار رفتار زشتی است زیرا که سبب می‌شود حرمت یک انسان شکسته شود و تحقیر شود و هم اینکه خود انسان دچار صفات ناپسندی همچون غرور، خودپسندی، و حسد شود.
نقل‌شده که شخصی از طلبه‌ای چندین سؤال فنی بی‌حاصل پرسید به عنوان مثال چطور میشه که دو نفر هم دایی هم باشند و هم خواهرزاده همدیگر! بعد از پرسش این سوالها و عدم دریافت جواب از روحانی گفت تو که جواب این چیزها را نمی دونی چرا عمامه سرت گذاشتی؟! اون روحانی رند هم جواب داد من عمامه‌ای که سرم گذاشتم به اندازه علمم است اگر می‌خواستم به اندازه جهلم عمامه روی سرم بگذارم باید عمامه‌ای به اندازه کوه رو سرم می‌گذاشتم!
خدا رحمت کند مرحوم شهید ثانی را کتاب بسیار زیبایی در آداب تعلیم و تعلم نوشته‌اند به نام المراد من منیه المرید در باب دوم آداب فتوا و مفتى و مستفتى این کتاب شریف به آداب سؤال و سؤال کردن نیز اشاره شده است که چگونه باید سؤال شرعی پرسیده شود.
بعد از بیان این مقدمه به یکی از این سوالهایی که معروف به سؤال فنی است می‌پردازیم:
سؤال می‌کنند که حاج آقا اگه یکی داخل یا بر بام کعبه باشه کدوم سمت باید نماز بخونه؟ کدوم سمت براش قبله حساب میشه؟! این سؤال جواب خیلی دقیقی داره هرچند شاید از هر یک میلیارد یک نفر بتونه بره توی کعبه ولی باز هم این سؤال توی دین و مذهب ما جواب داره. خواندن نماز درون یا بر بام کعبه دو صورت دارد یا نماز واجب است و یا نماز مستحب.
در صورتی که نماز واجب باشد: مرحوم امام: در خانه كعبه و بر بام آن نماز واجب خواندن مكروه است ولى در حال ناچارى مانع ندارد.( این مسئله در رساله ایت الله بهجت نیست)؛ آیات عظام گلپایگانی، صافی، سیستانی، اراکی: احتیاط واجب آن است که در خانه كعبه و بر بام آن( سیستانی: در حال اختیار) نماز واجب را نخواند ولى در حال ناچارى اشکال ندارد. آیات عظام خوئی، تبریزی: احتیاط واجب آن است که بر بام خانه کعبه در حال اختیار نماز واجب نخوانند ولى در حال ناچارى اشکال ندارد. و ظاهر این است که نماز در خانه کعبه در حال اختیار نیز جایز است. آیت الله زنجانی: احتیاط مستحب آن است که که بر بام خانه کعبه در حال اختیار نماز واجب یا مستحب نخوانند ولی در حال ناچاری بی اشکال مانعی ندارد و خواندن نماز واجب در خانه کعبه در حال اختیار مکروه، واحتیاط مستحبی در ترک است. آیت الله مکارم: احتیاط واجب آن است که نماز واجب را در خانه کعبه نخوانند ولی نماز مستحب اشکال ندارد بلکه مستحب است در داخل خانه در مقابل هر زاویه ای دو رکعت نماز بخوانند ولی نماز بر پشت بام کعبه_ خواه واجب یا مستحب_ اشکال دارد.[2]
در صورتی که نماز مستحب باشد: تمام مراجعی که نظر مبارکشان در صورت واجب گذشت: خواندن نماز مستحب در خانه كعبه و بر بام آن اشكال ندارد. بلكه مستحب است در داخل خانه مقابل هر ركنى دو ركعت نماز بخوانند.( این مسئله در رساله ایت الله بهجت نیست)؛( عبارت بر بام آن در رساله آیت الله زنجانی نیست). آیت الله مکارم: خواندن نماز مستحب در داخل کعبه اشکال ندارد بلکه مستحب است در داخل خانه در مقابل هر زاویه ای دو رکعت نماز بخوانند ولی نماز بر پشت بام کعبه_ خواه واجب یا مستحب_ اشکال دارد.[3]
-------------------------------------
پی نوشت ها:
[1]نهج البلاغه، حکمت 320.
[2]رساله سیزده مرجع مسأله 891
[3]رساله سیزده مرجع مسأله 892
نظرات
اره زشته واقعا این کار حدیث هم داریم.
من خودم از یه عالم بسیار بزرگ سوال های اعتقادی سنگین زیادی داشتم ولی خوب چون حال اون بنده خدا خوب نیست چند سالیه نمیتونم ازش بپرسم زشته دیگه چون سنگینه جواباش خیلی های دیگه هم نمیتونن جواب بدن
سلام و عرض ادب
لطفا اگر براي شما امكان دارد از سوالهايي كه فرموديد سنگين هستند چند مورد را بيان بفرماييد شايد بتوانيم كمكي كنيم.
با تشكر
عالی بود
با سلام من یه سوال داشتم داماد ما از همسر قبلیشون یه دختر دارن ایا من میتونم با اون دختر ازدواج کنم یا نه اون دختر خواهر زاده من بحساب میاد؟
سلام
اشکالی ندارد و به شما محرم نیست .
سلام وقت بخیر خواستم یه سوالی کنم دعایی یا سوره ای هست برای اینکه برام خواستگار بیاید؟
با عرض سلام به شما کاربر محترم؛
آرزوی هر فردی این است که خداوند همسر شایسته‌ایی نصیب او کند تا در لوای یک زندگی آسوده به موفقیت‌های بعدی دست یابند. در روایات ما توصیه به دعا و انجام اعمال خاصی برای رسیدن به این مهم وجود دارد:
1- زيارت عاشورا و سوره يس و الرحمن را تلاوت کنيد(دور از زياده روي ؛يعني هر اندازه که مناسب حال تان باشد).
2- نماز جعفر طيار را به کيفيتي که در مفاتيح آمده است بخوان تا ان شاء الله در زمان مقرر پيش خدا همسر لايق تان نصيب تان گردد .به خدا حسن ظن داشته باش.
3- آيات 75 تا 82 سوره يونس را بخوان.
4- در صورت امکان در موقع آمدن خواستگار، سوره الرحمان را همراه داشته باشيد.
5- بعد از نماز صبح .ده مرتبه اين دعا را بخوانيد و هر روز تکرار کنيد تا خداوند گشايش عنايت فرمايد :لا حول و لا قوّة الا بالله. توکّلت علي الحيِ الّذي لا يموت و الحمد لله الّذي لم يتّخذ ولداً و لم يکن له شريک في الملک و لم يکن له وليِ من الذّلّ و کبّره تکبيراً.
6- شب جمعه بعد از نماز عشا بگوييد :لا اله الا انت. سبحانک انّي کنت من الظالمين(هر چند بار که توانستيد).
7- نزديک ظهر روز جمعه ، دو رکعت نماز بخوانيد ، در رکعت اوّل بعد از حمد و توحيد ، سه آيه اوّل سوره فتح(يعني تا نصراً عزيزاً)را بخوان .در رکعت دوم بعد از حمد و توحيد سوره الم نشرح را بخوان ،بعداز سلام نماز تسبيح حضرت فاطمه سلام الله عليها را بگو و حاجت خود را از خدا بخواه .
8- دعا و توسل به اهل بيت را فراموش نکنيد.
هر چند دعا و توسل به اهل بيت براي برون رفت از بحران ها در زندگي بسيار مهم است که شما اين کار را انجام داه ايد. اما نبايد به نماز و دعا و توسل اکتفا کرد. بايد با تامل علت را پيدا کنيد و علاوه بر دعا و طلب آرزوها از خداوند متعال بايد همت كرد و تلاش كافي هم نمود.
به اميد موفقيت و كاميابي و خوشبختي براي شما جوانان پاكدامن و جوياي سعادت واقعي.
موفق باشید
سلام روز بخیر میشه درباره جهان بدون دین توضیح بدید؟
با عرض سلام و خسته نباشید
با بررسی انسان معلوم می شود؛ در تمام افراد بشر نوعی گرایش به دین وجود داشته و دارد. البته اگر این گرایش در او پرورش یابد، متدین می شود و اگر محیط و محل تعلیم و تربیت، آلوده باشد این حسّ در باطن منزوی می گردد.
قرآن هم به فطری بودن دین اشاره می کند و می فرماید: فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا؛ پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده». بنابراین خدا بشر را با روح و انگیزه دینی آفریده است.
با این گرایش انسان که فطری او هم هست؛ نمی توان جهانی را بدون دین مطرح کرد؛ زیرا اگر از روی فطرت خداوند دین را جزء نیاز های بشر قرار داده است در نتیجه اقتضای حکمت خدا نیز این چنین می شود که این نعمت را اعطا نماید، پس دین به انسان از طرف خدا داده شده است و این که او بپذیرد یا نه مساله ای دیگر است. این نکته هم برقرار می باشد که عده ای دنبال فطرت می روند و عده ای فطرت را از بین می برند؛ از طریق اعمالی که انجام میدهند. همواره در جهان عده ای دیندار هستند و عده ای نیستند وجهان بدون دین متصور نیست.
از منظر آیات و روایات سستی و بی‌حوصلگی سبب بی‌بهره ماندن انسان از دنیا و آخرت عنوان شده است. از همین رو ضرورت و اهمیت تلاش و پشتکار انسان در تأمین سعادت دنیا و آخرت نمایان می‌شود.
پس هر کسی به اندازه تلاش و زحمتی که کشیده و به اندازه ای که از نبوغ و استعداد الهی استفاده کرده است، در راحتی و آسایش خواهد بود. و بدون شک یکی از علت های پیشرفت غرب، تلاش زیادی بوده که توسط آنان برای رشد اقتصادی صورت گرفته است و نتیجه آن را هم الان برداشت می کنند و ربطی به کفر یا ایمان ندارد.
به خاطر همین علت؛ رفاه و برخورداري از نعمت هاي مادي در ميان كافران نيز عموميت ندارد و بسياري از كافران در فقر و تنگ‌دستي به سر مي برند.
جهت مطالعه بیشترمقاله بنده در این راستا می باشد می توانید به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://btid.org/fa/news/187579
سلام وقت به خیر من مرجع تقلیدم اقای مکارم شیرازی هستن وایشون رو بدون تحقیق انتخاب کردم الان میخوام به اقای سیستانی تغییر بدم به من گفتن که اقای سیستانی باید اعلم تراز آقای مکارم باشن
حالا سوال من از شما اینه که ایا آقای سیستانی از آقای مکارم اعلم ترهستن یا مساوی هستن؟
اگر مساوی باشن میشه عوض کرد؟
سلام وقت به خیر
مرجع تقلید من آقای مکارم شیرازی هستن میخوام به آیت الله سیستانی تغییر بدم به من گفتن که اقای سیستانی باید اعلم تراز اقای مکارم باشن الان سوال من از شما اینه که ایا آقای سیستانی از آقای مکارم شیرازی اعلم تر هستن؟
با سلام و احترام
برای انتخاب اعلم سه راه وجود داره یکی اینکه خود فرد متخصص دین ومجتهد شناس باشه.
دوم اینکه دو نفرعالم و متخصص کسی را تایید کنند درصورتیکه دو نفر دیگر مخالفت نکنند
سوم عده ای از علما و اهل خبره که مجتهد شناس هستند کسی را تایید کنند.
راه اول و دوم که سخته می مونه راه سوم که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که مورد تایید امام و از مجتهدین هستند افرادی را تایید کردند از مراجع
حضرات آیات آقایانی که ذیلاً نامشان یاد می‌شود واجد شرایط مرجعیت می‌باشند و تقلید از هر کدام آنان جایز است. طبق نظر جامعه مدرسین
آیت‌الله خامنه‌ای
آیت‌الله مکارم شیرازی
آیت صافی گلپایگانی
آیت الله سیستانی
آیت‌الله وحید خراسانی
آیت‌الله شبیری زنجانی
این بستگی به خود فرد داره اگه واقعا برای کسی ثابت بشه با توجه به راههای بالا کسی دیگر از مراجع اعلم یا هم ردیف مراجع فعلی است می تونید از ایشون تقیلد کند
سلام حاج اقا خوب هستید ببخشید من یه سوال داشتم خواستم ببینم اگه یه دختر و پسر در سنین پایین باهم ارتباط داشته باشندو قصدشون هم ازدواج باشه یعنی ارتباطشون برای سرگرمی نیست به همعلاقه دارن و میخوان بزرگ شدن باهم ازدواج کنن و الان باهم ارتباط دارن خواستم ببینم این دوستی گناه حساب میشه؟
اگه جواب بدید به سوالم ممنون میشم
باسلام خدمت شما کاربر گرامی:
از توجه شما به روابطتون تشکر و قدردانی. همین که دنبال این هستید که رابطه ی سالم و دور از آسیب را از روابط خطرناک و پر از خطر و ضرر تشخیص بدید جای تحسین داره.
اینکه این رابطه گناه محسوب میشه را باید به چند نکته توجه کنید و بعد خودتون راحت می تونید تشخیص بدید که این رابطه اشتباه هست و گناه آلود یا نه؟
قبل از اینکه وارد مشاوره بشیم باید عرض کنم خدمتتون که حتما یه بزرگتر را در جریان این رابطه بذارید و با این پیش شرط بریم سراغ نکات ابتدایی:
اول اینکه تضمین بدید در طول صحبت هایی که در روز باهمدیگه دارید خارج از چهارچوب و اصول نباشه و شوخی و خنده و صمیمیت را ممنوع کنید.
دوم: تضمین بدید بیش از حد معمول به همدیگه نزدیک نشید و ملاقات حضوری نداشته باشید و اگر قراره همدیگه را ببینید حتما نفر سوم و یه بزرگتری هم کنارتون باشه.
سوم: یه مدت معینی را برای شناختتون تعیین کنید و بعد از اون به ازدواج اقدام کنید و اگر سنتون کم هست و شرایطش را ندارید باز هم تضمین بدید:
در آینده نظرتون تغییر پیدا نمی کنه و هر دو شما بزرگوار روی عهدی که برای ازدواج بستید بمونید. به هیچ وجه با گذر زمان و تغییر علاقه ها و سلیقه و معیارها و ملاک ها، انتخابتون را به سمت فرد دیگه ای نخواهید برد. به شخص دیگه ای فکر نخواهید کرد.
چهارم: تضمین بدید که در زمان خواستگاری و ازدواج خانواده های شما با شما و ازدواج و انتخابتون مخالف نکرده و با شما همراه هستند. . در صورت مخالفت هر کدوم از خانواده ها همه ی سعی و تلاشتون را برای قانع کردن و جلب موافقتشون خواهید کرد و این تضمین را هم بدید که حتما می تونید راضیشون کنید.
پنجم: آیا مطمئن هستید این شخصی که انتخاب کردید همونی هست که شما می خواهید؟ اصلا چقدر همین الان درموردش شناخت دارید؟ همه ی اطلاعاتی که در موردش دارید و براتون گفته را با صداقت و راستگویی بیان کرده؟
پاسخ به سوالات و دادن تضمین های که ازتون خواسته شده اگر مثبت بود بیان کنید تا به مرحله ی بعد مشاوره بریم...
موفق باشید
سلام .
وقتتون بخیر.
من یک خانم 33 ساله هستم که متاهلم و دو پسر دوساله دارم.
مادرم زن باحجابی بود که فوت شدن اونم من که 16 سالم بود .ومن خواهرم روالگوی خودم قرار داده بودم .خواهرم بی حجاب کامل نیست و نبوده اما در حدی که مانتو و کمی از موهایش بیرونه همیشه ...
در سن 24 سالگی رفتم سمت حجاب و چادری شدم به مدت یک سال که بعداز اون خواهرم خیلی سرم قور میزد و حتی دوست نداشت با من جایی بره چون میگفت تو این گرما چرا باید چادر سرت کنی و منم گذاشتمش کنار . الان تو این سن و سال هراز گاهی چادری میشم و بعد میزارمش کنار . احساس میکنم بدون چادر قشنگ نیستم و زشتم و اینکه شوهرم چادری شدنم و بودنم رو دوست داره و همیشه ب هر بهونه ی میگه نیاز نیست لباسی بپوشی عبا سرت کن بریم و بیایم .
و چندین بار گفته که دوست داره چادری بشم ... از انجا که خواهراش نیستن و و کل فامیلش چادری نیستن حس میکنم تو جمع همه ب من نگاه میکنن یا اینکه هی ب من میگن هااا شوهرت چادریت کرده ... وشوهرم همیشه از زنای مانتویی فامیلش خیلی تعریف میکنه که چ لباسی چه شخصیتی و غیره ... و حس میکنم که شوهرم او دل خودش حالا میگه تو زمانی که مجرد بودی و با من آشنا بودی محجه نبودی حالا ادا محجبه ها در میاری ......
یک حسی ب من دست میده که چادرو میزارم کنار ..خیلی دوست دارم چادرم رو هیچ وقت کنار نزارم .نمیدونم چکار کنم .
این منو خیلی داغون کرده که عاشق چادرم ولی چرا میزارمش کنار که هی عذاب میکشم
لطفا راهنماییم کنید
این مسله با روح و روانم داره بازی میکنه
سلام
احوال شریف .
شوهرم با من خوب نیست
نه اهمیت میده و ن خرجم میده
با خانواده م هم خوب نیست
بچه دارم و ب خاطر بچه م و اینکه زشت میدونم نمیتونم طلاق بگیرم
چکار کنم با من خوب باشه ب حرفم باشه ب حرف خانواده ش نباشه
دعایی هست که بتونم مهر و محبتم رو تو دلش جا کنم .