می‌گفت: موقع حمله رسیدیم به میدان مین، از معبری که قرار بود ازش بگذریم خبری نبود. مانده بودیم چه کنیم! احتمالا عراقی‌ها تغییری در میدان داده بودند. اما برای ما فرقی نمی‌کرد که چه شده است، باید به آن طرف می‌رسیدیم.
به فرمانده گفتم: برادر چه کنیم؟ باکمی تأمل گفت: صبر کنین و بعد کمی از ما فاصله گرفت. می‌بایست بدون جلب توجه به مقر عراقی‌ها نزدیک می‌شدیم اما با شرایط جدید عاقلانه‌ترین کار این بود که برمی‌گشتیم چراکه اگر ریسک می‌کردیم، وارد عمل می‌شدیم و کار درست پیش نمی‌رفت و عملیات باشکست مواجه می‌شد.
در همین فکر بودم که دیدم فرمانده مان، برادر برونسی برگشت و دستور حرکت داد، مسیری را معرفی کرد و به آرپی‌جی زن هم دستور داد تا به سمتی موشک شلیک کند؛ عملیات با موفقیت پیش رفت. صبح فردای عملیات متوجه شدیم آرپی‌جی که شلیک شده بود به مقر فرماندهان عراقی اصابت کرده و مسیری هم که شب گذشته از آن آمده بودیم همان مسیری بود که واحد تخریب عراق برای کاشت مین‌ها و جابه‌جایی در میدان مین برای خودشان مهیا کرده بودند.
به سراغ فرمانده رفتم با اصرار راز دستور دیشبش را به من گفت، اما منوط به اینکه تا بعد از شهادتش افشا نکنم.
راز آن بود که فرمانده‌مان اهل ایمان بود و با ارادتی خاص و مخلصانه به اهل‌بیت. آن شب به مادر سادات حضرت صدیقه اطهر علیهاالسلام متوسل شده بود و حضرت این راه را نشانش دادند و اصابت آن گلوله را نیز خود حضرت ضمانت کرده بودند.[1]
اگر بخواهیم بگردیم و عنایت‌های حضرت زهرا را در حق این انقلاب بشماریم شاید از شمارش خارج شود. حق آن است که وقتی بندگان در پیشگاه خداوند بی‌آبرو می‌شوند نیاز دارند تا کسی را واسطه قرار دهند، این کلیدی است که درجیب اهل ایمان است وآن چیزی جز دعا و توسل مخلصانه نیست.[2]
حاج حسن[3] نیز خیلی به حضرت زهرا علیهاالسلام ارادت داشت؛ هرجا گره ای در تحقیقات پیش می‌‌آمد می‌نشست و متوسل به حضرت می‌شد و دو رکعت نماز می‌خواند، مشکلات به سرعت حل می‌شد.
وقتی هم که سرگرد سلیمان گروه خودش را برداشت وبه داخل سفارت‌خانه لیبی برد و موشک‌های اسکاد را رها کرد؛ حاج حسن آمد آن را راه انداخت، پای لانچر نشست توسلی کرد و با زبان خیلی خودمانی گفت: خدایا تو خودت می‌دانی که ما با مردم عراق کاری نداریم این موشک را به باشگاه افسران بعث عراق بزن. طولی نکشید که رادیوی عراق اعلام کرد که موشکی به باشگاه افسران عراق اثابت کرده است.
حاجی معتقد بود هرکسی در راه حمایت از ولایت تلاش کند و در کارش به مشکلی بربخورد، اگر به حضرت زهرا متوسل شود حتماً مشکلاتش حل می‌شود؛ چراکه حضرت شهیده ولایت است و به کسانی که برای زمان ظهور فرزندش حضرت حجت‌بن‌الحسن عجل‌الله‌تعالی‌فرجه تلاش می‌کنند عنایت ویژه‌ای دارند و برای موفقیت آن‌ها دعای ویژه می‌کند.[4]
آری اگر در زمان نبرد خود را نبازیم و مثل یک مجاهد مسلمان بدون هیچ تواضع و کرنشی درمقابل کفار با اتکا به خدا و توسل به اهل‌بیت راه استقامت و پایداری را در پیش بگیریم، یقیناً پیروزی با ماست.[5]
-------------------------------------
پی نوشت:
[1]اقتباس شده از خاطرات زندگی شهید برونسی «کتاب خاک‌های نرم کوشک»
[2]اشاره به آیه: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (المائدة : 35)
[3] سردار شهید حاج حسن تهرانی مقدم
[4] ویژه نامه سر لشکر پاسدار دکتر حسن طهرانی مقدم وشهدای غدیر چاپ شده توسط موسسه فرهنگی هنری شهدای غدیر صفحه35
[5] اشاره به آیه : كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرينَ (بقره: 249)
نظرات
همه موفقیتها مدیون شهداست. خداوند روح همه شهدا را شاد و برای ما شفیع قرار بدهد.