همان مقدار که تبیین و سخن متناسب با نیاز زمان ضرورت دارد و جهادی همگانی میطلبد، پرهیز از بیانات دوپهلو، فتنهانگیز و بیمناسبت نیز لازم است. برخی از روحانیون در قم چند صباحی است کلماتی را بر زبان میرانند که تنها وسیله شادمانی ضدانقلاب را فراهم میکند و علاقهمندان اسلام را میرنجاند.
اهمیت سخن حکیمانه و متناسب با فضا و نیاز جامعه بسیار حیاتی است. مقام معظم رهبری حفظهالله با توجه و اشراف به اهمیت بیان و روشنگری، بحث «جهاد تبیین» را مطرح نمودند و بارها بر اهتمام نخبگان نسبت به این فریضه تأکید کردند. توجه به جایگاه بیان و روشنگری نیکوست، اما نباید نسبت به آسیبشناسی و تبعات سخن بیموقع غافل بود. گفتن نظرات و گسترش بیان ممکن است که مانند تیغی دولبه عمل کند و بهجای روشن ساختن فضای فکری و اعتقادی جامعه، باعث ایجاد ابهام و فضایی غبارآلود شود. او که بدون اطلاع، مطالعه و بدون در نظر گرفتن نیاز زمانه سخن میراند، نهتنها روشنگری نمیکند، بلکه فضا را مهآلود و پُرتنش میکند.
اتفاقات تلخی پیرامون مواضع برخی سیاسیون افتاد و فرقنداشتنِ لند کروز و پژو 206، تبدیل به یک ضربالمثل و کنایه طنزآمیز شد. احتمال اینکه سیاستمدار مشهوری که چنین گفته بود، مقصودی عقلایی داشته، بسیار زیاد است، اما رسانه مطالب را طوری بازتاب میدهد که توجیهات بعدی دیگر کارایی لازم را ندارند و آب به جوی رفته، دیگر باز نمیگردد.
در زمانه ما، یکی از روحانیون نسبتاً سرشناس در قم، هرچند وقت یکبار مطالبی را مطرح میکند که بهجای روشن کردن مسائل، بر ابهام، تنش و تاریکی فضای فکری منجر میشود. ایکاش در کنار دروس عالی فقه و اصول کمی هم آگاهی رسانهای و شناخت فضای جامعه در برخی آقایان تقویت میشد. در چند سال اخیر محور بسیاری از سخنان رسانهای و پُربازدید ایشان این مطالب بوده است:
1. اصرار بر تعریف کردن خاطرات شاذ و نادر مانند مصافحه و دست دادن امام موسی صدر با یک بانوی مسیحی.
2. جلبتوجه فراوان به اقلیتهای زرتشتی، ارمنی و مانند آنها و نوعی بیان تنزیهی و بسیار پُرطمطراق از این هموطنان گرامی. ایشان بهکلی در بیانات خویش اقلیتها را خوب و مثبت تصویر میکنند که شنونده احساس میکند، نکند ما اشتباه کردهایم که مسلمانیم!!
3. موضعگیریهای سخت و تند نسبت به مسائل و ضعفهای نظام تا حدی که در نزد مخاطبان، ضدیت با نظام اسلامی را القا میکند. متأسفانه در ایام اغتشاشات، واکنش همدلانه و مثبتی با نظام اسلامی از طرف این بزرگوار مشاهده نشد.
4. آخرین شاهکار سخنان ایشان مقایسه بهائیت با ایزدیهای عراق بود. ایشان خواستار حمایت از بهاییان بهعنوان یک اقلیت مذهبی شدند.
مجموعه این اتفاقات، بهویژه موضع اخیر ایشان، موجب واکنش حوزه علمیه و برخی مراجع تقلید شد. آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی درباره این اظهارات فرمودند: «یکی از آقایان محترم که اظهار داشتند که باید بهائیان مثل سایر مذاهب برای ما همچون یک اقلیت مذهبی باشند و ما مزاحمتی برای آنان نداشته باشیم افزودند: ولی تاریخ بهائیت نشان میدهد که بههیچوجه، نه اقلیت مذهبی هستند؛ نه نحلهاند؛ بلکه رسماً یک گروه سیاسی و هر جا بتوانند به دنبال جاسوسی هستند. بهائیت یک بازی سیاسی است مثل دیگر بازیهای سیاسی».[1] درجایی از سخنان آیتالله مکارم طعنهای سخت به ایشان زده شد که حداقل کمی تاریخ بهائیت را مطالعه کنند و درباره مطالب، با اطلاع و مطالعه سخن بگویند: «توصیه میکنم یک دوره تاریخچه پیدایش بهائیت را ببینند و با احتیاط عمل کنند تا خدایی نکرده برخلاف مصالح اسلامی ابراز نظر نکنند و بهائیان نیز نتوانند سوءاستفاده کنند».[2]
ضرورت احتیاط و حفظ حریمها
همانطور که آیتالله مکارم اشاره کردهاند، احتیاط در سخن برای اشخاصی که دارای جایگاهی نسبی هستند ضرورت بیشتری دارد. ایکاش آقای علوی بروجردی همان مقدار که درباره آسیب به ضدانقلاب، جاسوسان، بهائیان و اینگونه گروهها احتیاط میکنند، درباره اثرات سخنان خود نیز حساس باشند و احتیاط کنند.
فرض اولیه و واقعبینانه ما صلاح و سلامت باطنی و نیت خیر آقای علوی بروجردی است. علاقه و توصیه بزرگان حوزه علمیه به حفظ حرمتها باعث شده تا از صمیم قلب آرزو کنیم که ایشان در سخنان خود دقت بیشتری نمایند. حقیقتاً نقل خاطره درباره لمس نامحرم، تعریف و تمجید اغراقآمیز از اقلیتها و دلسوزاندن برای جاسوسان قدیمی انگلیس، چه مناسبتی با دغدغههای امروز کشور و چه ضرورتی برای رسانهای شدن دارند؟!
پینوشت:
[1]. خبرگزاری حوزه، واکنش آیتاللهالعظمی مکارم به برخی سخنان درباره بهائیت: https://hawzahnews.com/xcjgc.
[2]. همان.