فدایی اما خدایی

11:58 - 1402/05/09

فداکاری و از‌خودگذشتگی برای رضایت خداوند، خصیصه‌ای فراتر از یک صفت انسانی است. این ویژگی فقط از یک انسان الهی برمی‌آید.

نزول سوره دهر

گاهی با مقایسه می‌توان به ارزش یک موضوع پی‌برد؛ برای مثال اگر در زندگی دنیایی ما چیزی به نام بیماری نبود، ارزش سلامتی شناخته نمی‌شد یا اینکه اگر چیزی به نام فقر و نداری نبود، پول و ثروت ارزش مشخصی نداشت و اگر چیزی به نام آشوب و ناامنی نبود، ارزش امنیت و آرامش ناملموس بود.

از ویژگی‌های انسان‌های بافضیلت، روحیه وفاداری و ایثار آنهاست. کسی که دیگران را در رفاه خود شریک می‌کند یا رفاه دیگران را بر رفاه خود مقدم می‌دارد، از خصائص منحصربه‌فرد انسانی بهره‌مند است و همه انسان‌ها چنین شخصی را برتر از کسی می‌دانند که زیاده‌خواه و انحصارطلب است. این برتر بودن، جز در ظرف مقایسه امکان‌پذیر نیست.

انسان انسانی و انسان الهی
دو امر دیگری که می‌توان در بوته مقایسه قرار داد، مقایسه در وادی خصائص انسانی است. خصائص انسانی، صفاتی هستند که شخص را به رفتاری متناسب با خصیصه وامی‌دارند. این رفتار، بسته به اینکه با چه انگیزه‌ای انجام می‌شود، دارای مراتبی است. ملاک فضیلت در انسانیت انسان، حس نوع‌دوستی و گذشتن از خود برای همنوع است؛ اما ملاک فضیلت در انسان الهی، گذشتن از خود به نفع همنوع برای رضایت خداست. ممکن است کسی رفتارش انسانی باشد، مانند حاتم طایی که با بخشش، از اموال خود به نفع همنوع می‌گذشت؛ اما ممکن است کسی همین کار را برای رضایت خداوند انجام دهد. چنین شخصی به مراتب برتر از دیگری است؛ چراکه به کسی معتقد است که تمام آنچه در آسمان‌ها و زمین است، از آن اوست؛ حتی آنچه را که به دیگران می‌بخشد. ضمن اینکه در یک رفتار انسانی، خود شخص به یک لذت و رضایت نسبی از عمل خود می‌رسد؛ اما یک انسان الهی، رضایتش، رضایت خداست و این حد از منیّت را هم در خود نمی‌بیند تا از خود، راضی باشد و از کرده خود لذت ببرد.

مقایسه دو خانواده در قرآن کریم
در قران کریم شرح حال دو خانواده آمده است که با مقایسه این دو خانواده می‌توان به ارج و ارزش یک خانواده متعالی پی‌برد.

خانواده اول
حکایت این خانواده که به «اصحاب الجنه» معروف است، در آیه 17 به بعد از سوره مبارکه قلم آمده است. جریان از این قرار است که چند نفر کشاورز، پدری خير و نيکوکار داشتند که باغ سبز و خرمی داشت. این پدر، هرساله هنگام میوه‌چینی، فقرا و مساکين را از محصول باغ خود بهره‌مند می‌ساخت و سپس مصرف سالانه خود را برداشت می‌کرد. اين قضیه برای فقرا و مساکين، یک روند شده بود؛ به نحوی که برای چنین روزی لحظه‌شماری می‌کردند. پدر اين‌گونه رفتار می‌کرد؛ اما بعد از فوت او، وارثان وی این‌طور نبودند و با هم تصميم گرفتند تمام مستمندان را که هرساله از محصول باغ بهره‌مند می‌شدند، محروم سازند. قرآن می‌فرمايد که آنان هم‌قسم شدند تا صبحگاه ميوه را بچينند؛ يعنی همه را خود بردارند و هيچ بهره‌ای برای مستمندان کنار نگذارند. صاحبان باغ به علت بخل، در نظر داشتند که محرومان را در همان وضعیت بد تنها بگذارند. بنابراین تصمیم گرفتند که صبح زود، به دور از نگاه مستمندان، برای برداشت محصولات به باغ بروند؛ اما خداوند شبانگاهان که همه آنها خواب بودند، عذابی بر اين باغ فرود آورد و از باغ، چيزی جز مشتی زغال و خاکستر باقی نماند.

خانواده دوم
وقتی حَسَنین علیهما‌السلام بیمار شدند و علی و فاطمه سلام‌الله‌علیهما و فضّه (کنیز آنها) نذر کردند اگر این دو کودک از بیماری بهبود یابند، سه روز روزه بگیرند. حَسَنین علیهما‌السلام شفا یافتند؛ درحالی‌که اهالی خانواده، چیزی برای تغذیه نداشتند. علی علیه‌السلام از شمعون خیبری یهودی، سه صاع جو قرض گرفت و فاطمه، یک صاع آن را آرد کرد و از آن به تعداد اعضای خانواده، پنج قرص نان پخت.

هنگام افطار، فقیری در زد و طلب اطعام کرد. آنها او را بر خود ترجیح دادند و برای افطار به آب بسنده کردند و با این حال وارد روزه روز دوم شدند. هنگام اذان مغرب روز دوم نیز یتیمی سر رسید و باز آنها او را بر خود ترجیح دادند. روز سوم نیز اسیری آمد و سهمیه نان آن روز را هم به او دادند. چون صبح رسید، علی علیه‌السلام، دست حسن و حسین را گرفت و به سوی رسول اللّه ‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به راه افتادند. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله هنگامی‌که وضعیت آنها را دید، فرمود: «چقدر بر من ناگوار است آنچه را در شما می‌بینم!»

سپس حضرت صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به همراه آنها نزد دخترش رفت و وقتی او را در محرابش دید که شکمش به پشتش چسبیده و دو چشمش فرورفته بود، ناراحت شد. در این هنگام جبرئیل علیه‌السلام نازل شد و عرض کرد: «ای محمد! سوره [انسان] را بگیر. خداوند چنین خانواده‌ای را به تو تبریک می‌گوید». سپس سوره را برای او خواند. این آیات در حق آنان نازل شد: «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا»؛[1] «و بر مبنای دوستی خدا، به فقیر و طفل یتیم و اسیر طعام می‌دهند. [و گویند] ما فقط برای رضای خدا به شما طعام می‌دهیم و از شما هیچ پاداش و سپاسی هم نمی‌طلبیم».[2]

جمع‌بندی
اهل‌بیت علیهم‌السلام، انسان‌های الهی بودند که نه برای رضایت خود یا دیگران، بلکه فقط و فقط برای رضایت خداوند متعال (وجه الله)، نه از مازاد زندگی، بلکه از نیاز خود به نفع بندگان خدا می‌گذشتند و خداوند هم این فداکاری را زبانزد عالم کرد.

پی‌نوشت:
[1]. انسان: 8 و 10.
[2]. ری‌شهری، محمد، اهل‌بیت علیهم‌السلام در قرآن و حدیث، ج1، ص۳۶۳.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
15 + 0 =
*****