دست نامرئی نظریهای اقتصادی است که توسط «اسمیت» مطرح شده و از بازار آزاد حمایت میکند. این اصطلاح جنبه مذهبی و اعتقادی ندارد و نمیتوان روایات مرتبط با قیمتگذاری خدا یا فرشتگان را مؤید این نظریه دانست.
آدام اسمیت اقتصاددان بسیار مشهور اسکاتلندی است و برخی او را پدر علم اقتصاد میدانند. ایشان از طرفداران اقتصاد آزاد و مخالف دخالت دولت در بازار بود و اعتقاد داشت اگر بازار را آزاد و رقابتی بگذارند و دولت در تعیین قیمتها دخالت نکند، همان رقابت اقتصادی و عرضه و تقاضا، موجبات پیشرفت و رشد اقتصادی را فراهم میکند. او برای بیان عامل پیچیده و مخفی تنظیمکننده بازار از تعبیر «دست نامرئی» استفاده میکند و معتقد است هر زمان که شخص قادر باشد در جهت منافع و به روش متعارف خویش فعالیت کند، یک دست نامرئی، به شکل خودکار وی را برای کار کردن در جهت نفع اجتماعی متقاعد خواهد کرد و همه از فعالیت او نفع میبرند و قیمتها منصفانه تعیین میگردند.[1]
این دیدگاه اسمیت توسط بسیاری از متخصصین علم اقتصاد نقد شده و در عمل نیز ثابت شده که غالباً بازار به شکل سالم پیش نمیرود. اموری مانندِ احتکار، ویژهخواری و تسلط سرمایهداران منفعتطلب، زمینه سوءاستفاده را فراهم میکنند. مسائلی نیز مانند بیمه درمانی، زیرساختهایی مانندِ برق و راه هستند که هزینه فراوان دارند و با رفاه عموم مردم سروکار دارند؛ اما صاحبان سرمایه و بازار به دلایل مختلف از سرمایهگذاری در آن استنکاف میکنند یا اگر در آن مسئله ورود کنند، عمده انسانها دچار عسروحرج و هزینههای سرسامآور در زندگی روزمره میشوند. شرایط اسفبار بهداشت و درمان در برخی کشورهای طرفدار اقتصاد آزاد[2] و نیز جنبش یک درصدیها (موسوم به جنبش والاستریت) در آمریکا،[3] خود نشاندهنده این موضوع است.
در برخی روایات اسلامی به این مسئله تصریحشده که قیمتگذاری کار خداست و خداوند فرشتهای را مسئول تعیین قیمتها کرده است. از امام سجاد علیهالسلام روایت شده که فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَكَّلَ بِالْأَسْعَارِ مَلَكاً يُدَبِّرُهَا»؛[4] «خداوند عزیز و جلیل، فرشتهای را مأمور کرده تا قیمتها را تدبیر کند» یا در روایت نبوی وارد شده که ایشان فرمود: «الْغَلاءُ وَالرُّخْصُ، جُنْدَانِ مِن جُنودِ اللهِ، يُسمّى أَحَدَهُما الرَّغبَة، والآخَرُ الرَّهبَة، فَإِذا أَرادَ اللهُ أَنْ يُغَلِّيَهُ قَذَفَ الرَّغْبَةَ فِي صُدُورِ التُّجَّارِ، فَرَغَبُوا فِيه، فَحَبَسُوهُ وَ إِذا أَرادَ أَنْ يُرَّخِصَهُ قَذَفَ الرَّهْبَةَ فِي صُدُورِ التُّجُّارِ فَأَخرَجوه مِن أَيديهِم»؛[5] «گرانى و ارزانى، دو سپاه از سپاهیان خداى متعال هستند. یکى از آنها، رغبت نامیده میشود و دیگرى بیمناکى. پس هرگاه خداى متعال بخواهد کالایى را گران کند، رغبت آن را در دلهاى بازرگانان میاندازد و ایشان در آن، رغبت میورزند و در بندش میکشند و هرگاه بخواهد آن را ارزان سازد، بیمناکى از آن را در دلهاى بازرگانان میاندازد و ایشان، آن را از کفِ خویش بیرون میکنند».
آیا «دست نامرئی» آدام اسمیت با خداوند یا فرشتهای که قیمتها به دست اوست، مطابقت دارد؟ آیا میتوان مدعی شد، روایات اسلامی، نظر این اقتصاددان را تأیید میکند؟ با قاطعیت و استحکام میتوان گفت که پاسخ منفی است.
برای فهم هر کلامی باید به سیاق و فضای ایراد سخن توجه کرد. اسمیت در مقام بیان یک نظریه اقتصادی است و بنا بر ظاهر کلمات او، اساساً یک مطلب اعتقادی و کلامی مطرح نبوده است. در روایات مختلف مسئله اعتقادی طرح شده است و به توحید افعالی اشاره شده است. روزی به دست خداست و هر بلا و نعمتی به انسانها میرسد از جانب اوست و طبیعی است که گرانی و ارزانی کالا نیز از جمله همین موارد است. اگر در روایتی فرشتگان مسئول باران معرفی شده باشند، به معنای نفی علت عادی و مادی نیست، به همین منوال وجود فرشته قیمتگذار، تأثیر انسانها و اختیار آنها و نیز مسئولیت ایشان را نفی نمیکند. حاکم ظالم نیز از بلاهای آسمانی است؛ اما آیا میشود مسئولیت و اختیار او را به بهانه آسمانی بودن این بلا انکار کرد؟ رابطه همه کارها با افعال خدا، رابطه طولی است و هیچ فعلی در عرض کار خدا قرار نمیگیرد.
معصومین علیهمالسلام نیز گاه تصمیمات اقتصادی اخذ میکردند که در بازار و کسبوکار مردم تأثیرگذار بود. امیرالمؤمنین علیهالسلام مقرری مردم از بیتالمال را یکسان کرد و از اسبان نیز زکات گرفت. آیا این کارها در قیمت اسب، قدرت خرید و قیمتها بیاثر بوده است؟! نباید اسیر شبهات لیبرالها شد و دین را تفسیر به رأی و به نفع تئوریهای اقتصادی بازار آزاد تغییر داد.
پینوشت:
[1]. سرمایه، دست نامرئی چیست؟: yun.ir/1rc1hd.
[2]. تسنیم، گرانترین و بدترین سیستم درمانی دنیا: https://tn.ai/2788569.
[3]. فارس، جنبش والاستریت چه بود؟: http://fna.ir/.
[4]. كلينى، محمد بن يعقوب، الکافی، چاپ چهارم، دارالكتب الإسلامية، 1403ق، ج5، ص163.
[5]. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ البغداد، چاپ اول، دارالکتب العلمیة، 1417ق، ج8، ص50.