نظر اسلام و قرآن کریم بر این است که معاد در روز قیامت، جسمانی است؛ یعنی هم جسم آدمی وجود دارد و هم روح، دقیقاً مانند دنیا و حق این است که آنچه معاد میپذيرد يعنى عود و بازگشت ميكند، همين شخص است بعينه، چه از نظر نفْس و چه از نظر بدن؛ نفْس بعينه همين نفْس است و بدن بعينه همين بدن است، به نحوی كه اگر او را ببينند، ميگویند: اين، همان فلان كس است كه در دنيا بود.[1]
در این رابطه سوالی مطرح شده که به شبهه «آکل و ماکول» مشهور است؛ در این شبهه سوال از معاد جسمانی و بدنی است، به این معنا که بدن آدمی نمیتواند بعینه زنده شود، زیرا اگر انسانی، گوشت بدن انسان دیگر را مستقیماً بخورد، بدن انسان اول جزء بدن انسان دوم میشود و یا اگر غیر مستیم بخورد، به این شکل که با مرگ و قرار گرفتن بدن در خاک، سلولهای او تجزیه شده و به خاک بر میگردند و از طریق خاک به چیز دیگری منتقل شده و خوراک شخص دیگری شده و به سلولهای بدن او تبدیل میشوند، یا حیوانی آنها را خورده و جزء بدن آن حیوان شده و انسان نیز اگر آن حیوان را بخورد، آن سلولها، به بدن او منتقل شده و جزء بدن او میشوند، لذا یک سلول در بدن دو نفر بوده است.
حال سوال این است که خداوند متعال، روز قیامت باید این جزء را در قالب کدام انسان زنده کند، انسان خورده شده یا انسانی که گوشت را خورده است؟ همچنین در بحث ثواب و عقاب نیز این بحث جاری است؛ یعنی گفته میشود خداوند متعال ثواب را به کدام بدن بدهد، یا اگر گناهی شده، کدام بدن را عذاب کند؟ با توجه به این شبهه برخی از فلاسفه معاد جسمانی را انکار کرده و معتقد به معاد روحانی شدهاند و معتقداند در روز قیامت تنها روح وجود دارد و جسمی زنده نخواهد شد.
پاسخ:
این شبهه در صورتی درست است که حقیقت انسان را همین بدن و ماده بدانیم؛ اما اگر بنا به قول حکما -که حق هم همین است- حقیقت انسان را روح و نفس او بدانیم و بدن را ابزار کار او، این شبهه دفع خواهد شد. حکما معتقداند حقیقت انسان نفس اوست و ملاک عینیت و شخصیت انسان نیز همان نفس است نه بدن، لذا اگر نفس و روح ثابت باشد، و لو بدن و جسم مادی او تغییر کند، باز همان شخص خواهد بود.[2]
موید این سخن این است که به گفته پزشکان هر هفت سال یک بار تمام سلولهای بدن، تغییر کرده و نو میشوند، [3] لذا این جسم کنونی کاملا غیر از جسم و بدن هفت سال پیش است؛ اما در عین حال ما وحدت شخصیت خود را از دست نمیدهیم، یعنی بالوجدان میدانیم که از اول تولد تا پایان مرگ که ممکن است 70 سال طول بکشد، یک شخصیت و یک نفر هستیم، پس ملاک این وحدت و ثبات نمیتواند این بدن و جسم مادی باشد، چرا که این بدن همانطور که گفته شد، هر هفت سال یک بار به صورت کامل تغییر کرده و جسم جدیدی میشود؛ پس ملاک وحدت باید امری دیگری باشد که همان روح و نفس آدمی است.
از طرفی دلیلی در دست نیست که اثبات کند دقیقاً همین بدنی کنونی زنده میشود، بلکه تمام ادله دال بر این است که بدن و جسم نیز زنده میشود، امّا دقیقاً جسمی با همین سلولها یا شبیه این، بیان نشده است، لذا میگوییم: در قیامت جسم جدیدی زنده میشود امّا به شکلی است که همه تشخیص میدهند این بدن، همان بدن قبلی است، درست مانند اینکه بعد از هفت سال بدن آدمی تغییر میکند ولی همه او را همان انسان قبلی میدانند.
بنابراين آنچه در اعتقاد به حشرِ بدنها در روز قيامت لازم است، آناستكه: بدنهایى از قبر برانگيخته میشود، به طوریكه اگر كسى آنها را ببيند میگويد: اين فلان كس است که زنده شده است. لازمه این سخن هم این نیست كه بدن زيد و هويّت آن تبدّل پيدا نكند؛ همچنانكه لازم نمیآيد كه اگر كسى مثلاً در چهرهاش، قبح و زشتى و دگرگونی باشد و يا اينكه مثلاً دستش بريده باشد و يا كر یا كور یا پير باشد، به همان شکل محشور گردد. به اين مطلب در روايات وارده تصريح شده است.[4]
در نتیجه: اعتقاد صحیح و مطابق قرآن و روایات این است که معاد هم جسمانی است و هم روحانی، یعنی همانطور که در مرگ، روح از بدن جدا میشود، در روز قیامت روح دوباره به بدن تعلق میگیرد؛ پس در روز قیامت هم روح و هم جسم و بدن عنصری هر دو حضور دارند. شبهه «آکل و ماکول» نیز با این بیان دفع میشود که لازم نیست عین همین بدن با همین سلولهای کنونی زنده شود، بلکه میتوان گفت بدن زنده میشود، ولی ممکن است بدن جدیدی با سلولهای جدید باشد، درست مانند خود دنیا که هر هفت سال یک بار کل بدن تغییر میکند.
-----------------------------------------------
پینوشت
[1]. آيت الله سيد محمد حسين حسينى تهرانى، معاد شناسى، ج6، ص: 128.
[2]. أسفار أربعه، بحث معاد، ج 9، ص 200.
[3]. سايت اخبار شانديز (لينك).
[4]. معاد شناسى، ج6، ص: 88.