حب ریاست از جمله رذایل نفسانی است که اگر انسان در صدد تزکیه آن از لوح نفس بر نیاید، او را به زمین خواهد زد.
برخی برای رسیدن به کرسی مدیریت و گرفتن یک مسئولیت در پستی خطیر، سر و دست میشکنند. این در حالی است که در روایات اهلبیت علیهمالسلام نسبت به جاهطلبی و حب ریاست مذمتهای فراوانی وارد شده است.
امام کاظم علیهالسلام پس از آنکه سخن از جاهطلبی شخصی ریاستطلب به میان آوردند، اینگونه فرمودند: «مَا ذِئْبَانِ ضَارِيَانِ فِي غَنَمٍ قَدْ تَفَرَّقَ رِعَاؤُهَا بِأَضَرَّ فِي دِينِ الْمُسْلِمِ مِنَ الرِّئَاسَةِ»؛[1] «بودن دو گرگ درنده در ميان گله گوسفندى كه چوپانش حاضر نباشد، زيانبخشتر از رياست نسبت به دين یک مسلمان نيست».
انسان اگر تزکیه نفس نکرده باشد و قلبش را از لوث حب ریاست پاک نکرده باشد، به وادی هلاکت میافتد. امام صادق علیهالسلام فرمودند: «مَنْ طَلَبَ الرِّئَاسَةَ هَلَكَ»؛[2] «هرکس به دنبال پست و مقام باشد، آخر هلاک میشود». این موضوع تا حدی در منظر آن بزرگواران برای انسان خطرناک بوده است که از فکر کردنِ به آن نیز نهی نمودهاند. امام صادق علیهالسلام فرمودند: «مَلْعُونٌ مَنْ هَمَّ بِهَا مَلْعُونٌ مَنْ حَدَّثَ بِهَا نَفْسَه»؛[3] «هرکس که به دنبال ریاست باشد، از رحمت خدا دور است؛[بالاتر از این]، هرکس به ریاست فکر کند [نیز] از رحمت خدا دور است».
بدیهی است این روایات شامل شخصی که هدفی جز خدمت به مردم و جلب رضایت الهی ندارد، نمیشود. این افراد برایشان فرقی نمیکند که در چه جایگاهی قرار بگیرند؛ هرکجا خدمت باشد، در آنجا حضوری پررنگ دارند.
اما فرد ریاستطلب تنها به فکر پست و مقام است و برای رسیدن به آن از هیچ تلاشی دریغ نمیورزد. برای چنین شخصی میتوان علائمی را برشمرد:
1. همیشه از تمجید و تعریف دیگران خرسند میشود.
2. از انتقاد بهشدت بیزار است.
3. هدفش تنها خدمت به خود و دست یافتن به پلههای ترقی است.
4. همواره برای رسیدن به پست بالاتر زمینهسازی میکند.
5. به دنبال حذف رقبا است.
6. برای رسیدن به پست، اقدام به تخریب دیگران میکند.
7. برای رسیدن به ریاست، حرص و ولع دارد و اگر به آن نرسد ناراحت میشود.
8. در مقابل متمکنین و افراد ذینفوذ، خاضع و در برابر فقرا متکبر است.
9. در خدمت به مردم سست و در خدمت به آشنایان و رفقا مصمم است.
10. از دروغ و تهمت و خلاف شرع برای رسیدن به پست، ابایی ندارد.
11. اگر پذیرش مسئولیت به دین و آخرتش ضربه بزند، از قبول آن امتناع نمیورزد.
پینوشت:
[1]. کلینی، کافی، اسلامیه، ج2، ص297.
[2]. همان.
[3]. همان، ص298.