آقای ظریف به تازگی قانون اساسی برآمده از روح انقلاب اسلامی را مانعی برای کمک نظامی به مردم غزه دانسته است. هر چند مسئولان چنین ضرورتی را احساس نکرده و دخالت نظامی ایران را با توجه به توانمندی مقاومت فلسطین، لازم نمیبینند؛ ولی القای احتمال شراکت ایران در جنگ و سپس ادعای خلاف قانون اساسی بودن آن، یک شیطنت رسانهای بوده و افزون بر آن بیانگر بیاطلاعی وی از قانون اساسی است.
ظریف و بیخبری از قانون اساسی | نهضت امام خمینی را میتوان یک انقلاب واقعی دانست که بسیاری از شاخصههای آن، فرسنگها با دیگر انقلابهای تاریخ معاصر، فاصله دارد. از جمله آنها، فرایند تصویب قانون اساسی است که بررسی و اجرایی شدن آن بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز گشت؛ افزون بر فاصله کوتاه تدوین آن که شاید رکوردی بیسابقه در اقدام سریع نسبت به وضع قانون اساسی باشد، منعکس شدن روح انقلاب و مبانی اصولی آن در متن قانون اساسی از دیگر نقاط قوت قانون اساسی است.
یکی از اهداف بنیادین انقلاب که قانون اساسی با توجه به آن نگارش شده است، مسئولیتهای بینالمللی برای جمهوری اسلامی با لحاظ منافع ملی است که در افق انقلاب اسلامی دیده شده و چهارچوب ایدئولوژیک آن به درون مرزهای کشور خلاصه نشده است. هر چند ادبیات عرف شده در حوزه حقوقی و تقنینی، باعث در تنگنا قرار گرفتن مفاهیم فرامرزی بوده و تنها به عبارتی جامع همچون دفاع از مستضعفان جهان به عنوان رسالت جهانی انقلاب اسلامی اکتفا شده است؛ اما پیگیری مشروح جلسات مجلس خبرگان قانون اساسی، نشان میدهد که یک تلاش وسیع برای رسمیت بخشیدن به حمایتهای ایران در گفتگوهای نمایندگان در جریان بوده است.
دستکم در دو مورد از اصول قانونی اساسی نمایندگان اصرار بر پررنگ شدن دفاع از مظلومین و ملتهای تحت ظلم داشتهاند؛ در فراز ۱۱ از اصل سوم ذکر شده است که جمهوری اسلامی برای تحقق اهداف خود باید نسبت به «تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور» اقدام کند.
گفته شده است که یکی از حاضران به نقصان این بند اشکال کرده و اظهار داشته است، منظور دفاع از سرزمینهای اسلامی هم هست، یعنی همانطور که ملت و ارتش ایران برای استقلال و تمامیت ارضی ایران دفاع میکنند، از فلسطین و سایر سرزمینهای اسلامی هم باید دفاع کند!
شهید بهشتی که ریاست جلسه را بر عهده داشته است در جواب بیان داشته است که اصولاً امروزه در دنیا چنین چیزی را میتوان در قانون اساسی کشوری گفت؟ ما الآن این را در داخل دفاع از نظام اسلامی کشور بهصورت مستتر آوردهایم؛ ولی آیا با صراحت در هیچ قانون اساسی کشوری میتواند باشد که ارتش ملی مسئول دفاع از سرزمینهای دیگر است؟[1]
همانطور که پیداست نمایندگان خبرگان قانون اساسی بر سر دفاع از حقوق مظلومین فارغ از نژاد و مرزهای جغرافیایی تأکید داشتند و برای تحقق آن و رفع موانع قانونی، به ادبیات به کار گرفته شده در متن قانون اساسی توجه داشتهاند که در آن هیچ لفظی که دال بر محدودیت قانونی است، وجود نداشته باشد!
روح پیوست شده با قانون اساسی که افرادی همانند دکتر ظریف بدون توجه به آن و ماهیت انقلاب اسلامی، در نشست «مسئله فلسطین از دیدگاه حقوق بینالملل با تأکید بر تحولات اخیر» مدعی میشود که راهحل همانطور که قانون اساسی ما گفته این است که ایران از مستضعفین دفاع کند، اما قرار نیست، ما جای مستضعفین بجنگیم![2]
شاید همین فهم ناقص و به دور از واقعیت انقلاب اسلامی است که نویسندگان قانون اساسی به آن توجه کرده و در پنج بند بعد یعنی بند شانزدهم مجدد به آن پرداخته و تصریح کردهاند که تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان، جزو وظایف نظام اسلامی است.
لذا باید به آقای ظریف که اینک حقوق و روابط بینالملل را در دانشگاه تهران تدریس میکنند، یادآور شد که قانون فعلی که برگرفته از دیدگاههای آزادیطلبانه و مشروعیتبخش به گروههای آزادیبخش است و ملت ایران با چنین مقولهای پیوند دینی و ملی دارد، هیچ مخالفتی با کمک نظامی به مردم مظلوم غزه ندارد؛ هر چند مجریان قانون اساسی محدودیتهای موجود را درک کرده و از تبدیل جنگ تمامعیار فلسطین و اسرائیل به جنگ ایران و اسرائیل جلوگیری کردهاند؛ اما هیچگاه در بیان نقطهنظرات، مثل شما گرفتار بیمسئولیتی نشدهاند که با خلق دوگانه جنگ و دفاع برای مردم مظلوم غزه، تنها به کار رسانهای و تبلیغاتی همچون اردوغان و برخی سران مسلمان اکتفا کنند!
قانون اساسی به عنوان عصاره و جوهر ماهوی انقلاب اسلامی نه تنها اجازه داده است که دست مسئولان به سمت ماشه و شلیک برود؛ بلکه به صورت مطلق به حمایت بیدریغ از آنها تأکید کرده است، حمایت بیدریغی که گویا شما با مخفی شدن در پشت قانون اساسی تصمیم به دریغ نمودن آن به هر قیمتی دارید!
آقای ظریف باید بداند شورایعالی امنیت ملی و دیگر مراجع تصمیمگیر هر چند در قضیه غزه تاکنون برای دخالت نظامی و محو قهری اسرائیل از منطقه به مرحله تصمیم بدون بازگشت نرسیدهاند؛ ولی اگر روزی باید ضربه نهایی را به پیکر پلید رژیم صهیونیستی وارد کنند منتظر تفسیر شخصی شما از قانون اساسی نبوده و با لطف الهی یکی از مهمترین بندههای مصرح و مؤکد قانون اساسی را محقق خواهند کرد.
پینوشت:
[۱]. مشروح مذاکرات قانون اساسی، ج ۱ ص ۲۹۷ تا ۳۱۳.
[۲]. آفتابنیوز، در نشست «مسأله فلسطین از دیدگاه حقوق بین الملل با تأکید بر تحولات اخیر».