هیچ دلیل قابل اتکایی برای این نظر که شهادت بانوی دو عالم به اندوه پس از پیامبر صلیاللهعلیهوآله مرتبط باشد، وجود ندارد. بنا بر روایات، خداوند با واسطه امین وحی(جبرئیل) حضرت زهرا سلاماللهعلیها را تسلی میداده است.
![شبهات فاطمیه (3) فاطمیه](https://btid.org/sites/default/files/media/image/ftmyh_4.jpg)
برخی افراد برای انکار فاطمیه و مراسم مرتبط با آن، اساس شهادت بانوی دو عالم را مورد هجمه و تشکیک قرار میدهند. کسانی که اصل شهادت را انکار میکنند، عموماً به دو نکته تکیه میکنند.
اول: نقلهای تاریخی و روایتهایی که به حزن و اندوه شدید و بیماری حضرت زهرا سلاماللهعلیها پس از رحلت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله اشاره دارند.
دوم: عجیب و بعید بودن روایت مرسوم بین شیعیان درباره شهادت حضرت صدیقه سلاماللهعلیها؛ به این معنا که چطور ممکن است پاره تن فرستاده خداوند و سرور بانوان جهان، چنین مورد ظلم قرار بگیرد، آنهم در حضور امیرالمؤمنین علی علیهالسلام و با وجود اینکه مسلمانان و صحابه به روشنی از فضائل و بزرگی شأن حضرت زهرا سلاماللهعلیها آگاه بودند.
حزن شدید حضرت و التیام آن توسط فرشته وحی
در روایات به اندوه فراوان بانوی بینظیر جهان در فراق پدر گرامیشان اشاره شده است؛ اما در هیچ نقل قابلاعتنا و معتبری، این اندوه به عنوان دلیل و علت از دنیا رفتن حضرت معرفی نشده است. بنا بر متون روایی، خداوند متعال فرشته وحی را نزد حضرت فاطمه سلاماللهعلیها میفرستاد و از غلبه حزن و غم بر ایشان جلوگیری میکرد. آری خدا به وسیله یکی از بزرگترین فرشتگان الهی از جان حضرت زهرا سلاماللهعلیها محافظت میکرد و راضی به غم ایشان نبود. امام صادق علیهالسلام میفرماید: «إِنَّ فَاطِمَةَ علیهاالسلام مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلیاللهعلیهوآله خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً وَ كَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِيدٌ عَلَى أَبِيهَا وَ كَانَ يَأْتِيهَا جَبْرَئِيلُ علیهالسلام فَيُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَى أَبِيهَا وَ يُطَيِّبُ نَفْسَهَا وَ يُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا وَ مَكَانِهِ وَ يُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا وَ كَانَ عَلِيٌّ علیهالسلام يَكْتُبُ ذَلِکَ»؛[1] «فاطمه عليهاالسلام بعد از پيغمبر صلیاللهعليهوآله 75 روز زنده بود و از مرگ پدرش اندوه سختی او را گرفته بود، جبرييل نزدش میآمد و او را در مرگ پدرش نيكو تعزيت میگفت و قلبش را آرام میکرد و از حال پدرش و مقام او و آنچه بعد از وی برای ذريهاش پيش میآيد گزارش میداد و علی علیهالسلام آنها را مینوشت». روشن است که در این روایت نهتنها حزن شدید بهعنوان علت شهادت مطرح نشده؛ بلکه توضیح داده شده که این اندوه با عنایت الهی تسلی داده میشد.
بعید و عجیب است
تاریخ بشر سرشار از وقایع عجیب است. اهل فضل و دانش به خوبی میدانند که صرف بعید یا عجیب بودن یک حقیقت تاریخی، نمیتواند دلیلی بر انکار آن باشد. بنا بر گزارش قرآن کریم، قومی که شکافته شدن رود نیل و غرق شدن فرعونیان را به چشم دیده بودند، تنها پس از 10 روز تأخیر حضرت موسی علیهالسلام در بازگشت، گوسالهای فلزی را پرستیدند و جانشین و برادر او حضرت هارون علیهالسلام را چنان تحت ظلم و فشار قراردادند که نزدیک بود او را به شهادت برسانند. هارون علیهالسلام در پاسخ به سؤال برادر عرض کرد: «ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي»؛[2] «ای برادر! این گروه، مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند و نزدیک بود مرا بکشند». جالب اینجاست که امیرالمؤمنین علیهالسلام، درحالیکه شمشیر بر بالای سر داشت و طناب بر دست و گردن، همین آیه را رو به قبر پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله تلاوت فرمود. سلمان فارسی اینگونه گزارش میدهد: «فَأَخْرَجُوهُ مِنْ مَنْزِلِهِ ملبِّباً وَ مَرُّوا بِهِ عَلَى قَبْرِ النَّبِىِّ قَالَ: فَسَمِعْتُهُ یَقُول «یَا ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنِی»»؛[3] «درحالیکه گریبانش را گرفته بودند او را از خانه بیرون آوردند و او را از کنار قبر پیامبر عبور دادند. شنیدم که میفرمود: «ای برادر! این گروه، مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند و نزدیک بود مرا بکشند». گروهی که به این شدت قصد جان برادر و جانشین رسول خدا را دارند، نسبت به جان مدافع ایشان(حضرت زهرا سلاماللهعلیها) نیز مراعات حریم را نخواهند کرد و این عمل شنیع از چنین افرادی اصلاً بعید و دور نیست.
پینوشت:
[1]. كلينى، محمد بن يعقوب، الکافی، چاپ چهارم، دارالكتب الإسلامية، 1403ق، ج1، ص458.
[2]. اعراف: 150.
[3]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ دوم، داراحیاء التراث العربی، 1403ق، ج28، ص228.