فاطمه زهرا مهبط سوره کوثر

20:39 - 1402/09/07

حضرت فاطمه زهرا، فرزند پیامبر آخر الزمان خاتم المرسلین، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و فرزند یکی از چهار بانوی برتر از میان زنان عالم؛ حضرت خدیجة الکبری سلام الله علیها، در بیستم جمادی الآخرة سال پنجم بعثت در مکه چشم به جهان گشودند.بنابر روایتی از امام صادق(علیه السلام) نه صفت و لقب برای حضرت فاطمة ذکر شده که این مطلب دال بر خصوصیات والای نفسانی ذات ملکوتی زهرای اطهر و علو درجات ایشان نزد خدای سبحان می باشد.به اتفاق علمای مکتب تشیع و اهل سنت خداوند متعال در آیات بسیاری نظیر آیه ی تطهیر،آیه مودّت، آیه ی اطعام از سوره ی مبارک انسان، آیه ی مباهله، و سوره کوثر به فضیلت و جایگاه ملکوتی حضرت فاطمه زهرا تصریح نموده است.

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

فاطمه زهرا مهبط سوره کوثر

حضرت فاطمه زهرا، فرزند پیامبر آخر الزمان خاتم المرسلین، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و فرزند یکی از چهار بانوی برتر از میان زنان عالم؛ حضرت خدیجة الکبری سلام الله علیها، در بیستم جمادی الآخرة سال پنجم بعثت در مکه چشم به جهان گشودند.[1]بنابر روایتی از امام صادق(علیه السلام) نه صفت و لقب برای حضرت فاطمة ذکر شده که این مطلب دال بر خصوصیات والای نفسانی ذات ملکوتی زهرای اطهر و علو درجات ایشان نزد خدای سبحان می باشد، چنانچه امام صادق علیه السلام می فرماید:« لفاطمة تسعة أسماء عند اللّه عزّ و جلّ فاطمة و الصدّيقة و المباركة و الطاهرة و الزكيّة و الرّضيّة و المرضيّة و المحدّثة و الزّهراء».[2]

به اتفاق علمای مکتب تشیع و اهل سنت خداوند متعال در آیات بسیاری نظیر آیه ی تطهیر،[3]آیه مودّت،[4]آیه ی اطعام از سوره ی مبارک انسان،[5] آیه ی مباهله،[6] و سوره کوثر به فضیلت و جایگاه ملکوتی حضرت فاطمه زهرا تصریح نموده است. نوشتار حاضر، سوره ی کوثر را با بهره گیری از اسناد تفسیری مکتب  تشیع و اهل سنت، مورد بررسی قرار می دهد.،مشهور بین مفسرین، سوره کوثر مکی می باشد.[7]چنانچه ابن عباس نیز آن را مکی می داند.[8]سوره ی کوثر به جامعی از فضائل و برکات دنیوی و اخروی وجود مبارک حضرت زهرا اشاره دارد و علاوه براختلاف مفسرین در تبیین واژه ی کوثر، یکی از اقوال مهم در تفسیر کوثر ضمن بهره مندی آن از مؤیدات و قرائن خارجیه و درون متنی، انصراف کوثر به وجود مبارک حضرت صدیقه طاهره می باشد.

خداوند متعال می فرماید:« إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ- فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ- إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ».[9] به يقين ما به تو كوثر و خير و بركت فراوان عطا كرديم پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن و بدان دشمن تو به يقين ابتر و بريده نسل است. کلمه ی «کوثر» از ماده ی (کثرة) بر وزن فوعل بع معنای (بسیار زیاد) می باشد،[10]خداوند متعال در آیه ی شریفه از عنصر تاکیدی به نام «إنّ» و آغاز سوره ی شریفه با مبتدا، به کار گرفته است. حرف «إنّ» از حروف مشبهة بالفعل که تاکید مخاطب در اراده ی بر معنای جمله را می رساند. اما آغاز کلام با مبتدا و بنای جمله ی فعلیه با مبتدا افاده ی تاکید می کند، زیرا شروع جمله با  اسم موجب اشتیاق عقل به خبری باشد که در ادامه به این اسم استناد داده می شود در اینکه چه چیزی به این اسم استناد داده می شود.[11]

واژه «اعطاء» در آیه ی شریفه به معنای تفضل است، فخر رازی در بیان علت ذکر واژه ی «اعطیناک» بجای کلمه «آتیناک» می نویسد:« واژه ی «إیتاء» به معنای بخشیدن، دربردارنده ی دو نوع بخشش یعنی بخشش از روی وجوب(یعنی استحقاق) و تفضل است، ولی «إعطاء» به معنای بخشش از باب تفضل می باشد.[12]و اگر افعال نیک پیامبر سبب استحقاق اعطاء کوثر از طرف خدا به وی می بود، در این صورت با توجه به محدودیت فعل در نتیجه استحقاق کوثر نیز باید محدود باشد اما، اعطاء کوثر از باب تفضل از سوی خداست و تفضل خدا نتیجه ی صفت غیر متناهی کرم خداوند متعال است و در نتیجه تفضل صفت کوثر به خداوند متعال غیر متناهی و تا أبد برقرار می باشد. کلمه ی «إعطاء» به دو صورت تملیکی و غیر تملیکی می باشد، و اعطاء در آیه ی شریفه، تملیکی می باشد نظیر بخشیدن اجرت به کسی ک مستحق آن است.[13]

در تفسیر واژه ی کوثر بین مفسرین اختلاف است، چنانچه صاحب مجمع البیان ضمن بیان اقوال مفسرین، به چهار روایت محوری از امام صادق علیه السلام، عبدالله بن عباس، ابن عمر و عائشه در تفسیر آیه شریفه اشاره می نماید.[14]شیخ طوسی به پنج روایت وارده در کتب روایی اهل سنت و تشیع اشاره می فرماید.[15]برخی کوثر را به معنای قرآن تفسیر می کنند.[16]عبد الله ابن عباس کوثر را به معنای خیر کثر دانسته [17]و بسیاری از مفسرین اهل سنت نیز چنین نظری را برگزیده اند.[18]

امام صادق علیه السلام در روایتی کوثر را به معنای حوضی در بهشت معرفی می فرماید:«  قال نهر في الجنة أعطاه الله نبيه ص عوضا من ابنه‌».[19]کوثر،نهری در بهشت که خداوند متعال در عوض فرزند پسر به پیامبر اکرم اعطاء فرموده اند. عبدالله ابن عباس در روایتی از پیامبر اکرم به صورت مفصل در بیان تفسیر سوره کوثر چنین نقل می کند:« لما نزلت إنا أعطيناك الكوثر صعد رسول الله ص المنبر فقرأها على الناس فلما نزل قالوا يا رسول الله ما هذا الذي أعطاك الله قال نهر في الجنة أشد بياضا من اللبن و أشد استقامة من القدح حافتاه قباب الدر و الياقوت ترده طير خضر لها أعناق كأعناق البخت قالوا يا رسول الله ما أنعم تلك الطير قال أ فلا أخبركم بأنعم منها قالوا بلى قال من أكل الطائر و شرب الماء و فاز برضوان الله‌ ».[20]هنگامی که سوره ی کوثر نازل گردید، پیامبر اکرم (ص) به رو منبر رفته و آن را برای مردم قرائت فرمودند.و مردم سوال نمودند؛ این وثر چیست که خداوند به شما بخشیده است؟ فرمودند: نحری در بهشت که از شیر پاک سفید تر که بستر آن را در و یاقوت فرا گرفته است....

طبری در جامع البیان پس از ذکر اقوال متعدد مفسرین، واژه کوثر را به معنای اسم نهری در بهشت می پذیرد و خداوند متعال این نهر بهشتی را بواسطه ی عظمت جایگاه آن به کثرت وصف نموده است.[21]و بسیاری از اهل سنت نیز در معنای نهر بهشتی بودن کوثر توقف نموده،[22]و از این رو، به ارائه ی احادیثی در بیان کیفیت این نهر بهشتی پرداخته اند، چنانچه در روایت انس از پیامبر اکرم(ص) آمده است:« عَن أنس قَالَ: دخلت على رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَسلم فَقَالَ: قد أَعْطَيْت الْكَوْثَر قلت يَا رَسُول الله: مَا الْكَوْثَر قَالَ: نهر فِي الْجنَّة عرضه وَطوله مَا بَين الْمشرق وَالْمغْرب لَا يشرب مِنْهُ أحد فيظمأ وَلَا يتَوَضَّأ مِنْهُ أحد فيتشعث أبدا لَا يشرب مِنْهُ من أَخْفَر ذِمَّتِي وَلَا من قتل أهل بَيْتِی».[23] از پیامبر پرسیدم؛ مراد از کوثر چیست؟ فرمودند؛ نهری در بهشت، که طول و عرض آن ما بین مغرب و مشرق است، کسی که اهل بیت مرا بکشد، هرگز از آن آب ننوشند پس همیشه تشنگی سخت خواهند داشت، و هرگز از آن اب خود را پاکیزه نسازند در نتیجه همیشه چرکین و ناپاک خواهند ماند.

برخی از مفسرین کوثر را به معنای علم و حکمت و برخی دیگر به معنای فضائل کثیره معنا نموده اند، چنانچه ابن کیسان به معنای ایثار معرفی نموده است.[24]و برخی دیگر آن را به معنای نبوة گرفته اند.[25]

معنای کثرت نسل و ذریه یکی از معانی مهمی که که صاحب مجمع البیان و فخر رازی در تفسیر خویش به عنوان یکی از اقوال ذکر نموده اند که از دو جهت معنای لغوی و صدر و ذیل سوره ی شریفه تقویت می شود. صاب مجمع البیان می نویسد:« و كثرة النسل و الذرية و قد ظهرت الكثرة في نسله من ولد فاطمة (ع) حتى لا يحصى عددهم و اتصل إلى يوم القيامة مددهم و قيل هو الشفاعة».[26]

جناب فخر رازی در بیان اقوال مفسرین در قالب قول سوم، کوثر را به معنای اولاد پیامبر اکرم تفسیر نموده و در تایید آن به ذیل سوره ی شریفه استناد می کند، وی می نویسد:« الكوثر أولاده قالوا: لأن هذه السورة إنما نزلت ردا على من عابه عليه السلام بعدم الأولاد، فالمعنى أنه يعطيه نسلا يبقون على مر الزمان، فانظر كم قتل من أهل البيت، ثم العالم ممتلئ منهم، ولم يبق من بني أمية في الدنيا أحد يعبأ به، ثم أنظر كم كان فيهم من الأكابر من العلماء كالباقر والصادق والكاظم والرضا عليهم السلام والنفس الزكية وأمثالهم». کوثر به معنای فرزندان پیامبر اکرم می باشد زیرا این سوره، ردی بر توهین افرادیست که بر پیامبر بخاطر عدم داشتن فرزند پسر ایراد می گرفتند، پس خداوند به پیامبر نسلی عطا نمود تا در طول زمان باقی می مانند، به این مطلب باید توجه داشت که؛ باتوجه به کثرت شهادت خاندان اهل بیت، با این حال، جهان مملو از فرزندان رسول خداست، و از فرزندان بنی امیه کسی باقی نمانده است، باید به این نکته توجه نمود که؛ چه بسیار از دانشمندان بزرگ اهل بیت نظیر امامان باقر، صادق، کاظم و رضا و نفس زکیه و امثال آنها در این جهان قدم گذاشته اند.

به اتفاق علمای مکتب تشیع و اهل سنت، فرزندان پیامبر اکرم خصوصا ائمه معصومین علیهم السلام از طریق امام حسن و امام حسین و سپس حضرت فاطمه سلام الله علیها به پیامبر اکرم منسوب می شوند، و حضرت فاطمه سلام الله علیها در سر سلسله نسبت اولاد پیامبر اکرم(ص) قرار دارد و با توجه به مقارنه بودن واژه ی کوثر با ذیل کلام یعنی دشمن ابتر و نازا، چنین برداشت می شود که خداوند به پیامبرش فرزندی اعطاء نموده که منشأ ذریه ی پاک و سرسلسله فرزندانی خواهد بود که علاوه بر کثرت جمعیت بر پهنه ی کره ی خاکی، منشأ خیرات کثیر دنیوی و اخروی خواهند شد، و این فرزند که خیر کثیر است در وجود پاک حضرت فاطمه زهرا مجسم گردیده است.

 تفسیر کوثر به وجود پاک زهرای مرضیه هیچ منافاتی با ظاهر روایاتی که کوثر را به معنای نهری بهشتی می دانند، ندارد، زیرا این روایات  اشاره به نشئه ی اخروی حقیقت کوثر دارد و سوره ی شریفه در بیان موهبتی بزرگ به پیامبر در عالم ماده اشاره دارد که علاوه بر خیر کثیر دنیوی، بالاصالة دارای خیر اخروی می باشد، سوره ی شریفه کوثر  از حیث معنایی عام بوده و دارای جنبه ی دنیوی و اخروی می باشد که اعطاء فرزندی با خصوصیت خیر کثیر که موجبات برکات فراوانی در عالم دنیا در قالب هدایت بشر به صراط مستقیم و جات آنان از  گمراهی توسط نسلی خاص و منتخب الهی از و در آخرت  در قالب شفاعت و پاکیزگی انسان از آلودگی آثار اعمال دنیوی است و این این کوثر در عالم آخرت به صورتی نهری شیرین و مطهٍّر افات و پلیدی ها مجسم شده که عطش آخرت و پلیدی های نفسانی را از میان برداشته و مومنین را از مهلکات و سکرات سخت روز قیامت آسوده می کند. نهر بهشتی تجسمی از حقیقت وجودی زهرای مرضیه است.

با توجه به مطالب فوق چنین می توان نتیجه گرفت که حضرت صدیقه کبری از شخصیتهای ممتاز جهان اسلام است که علاوه بر مکتب تشیع دیگر مذاهب اهل سنت در آثار حدیثی و تفسیری خود از جایگاه والای حضرت فاطمه زهرا نزد خداوند متعال سخن گفته اند.

 

 

[1] طبرسی، فضل بن حسن،اعلام الوری باعلام الهدی،موسسه آل البیت، ج1، ص290؛ محدث اردبیلی،کشف الغمة فی معرفة الائمة، اهل البیت، ، ج1، ص427.

[2] صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، مکتبة الحیدریة، ج1، ص178/3، باب العلة التي من أجلها سميت فاطمة (ع) فاطمة؛ فیض کاشانی، محمد، المحجة البیضاء، جامعة مدرسین، ج4، ص212.

[3] سورة الاحزاب: 33

[4] سورة الشوری: 23

[5] سورة الانسان: 8-9.؛ خوارزمی، موفق بن احمد، المناقب، ج1، ص273.

[6] سورة آل عمران: 61

[7] سیوطی، عبد الرحمن، الدر المنثور فی التفسیر الماثور، دارالفکر، ج8، ص647.

[8] زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج4، ص806.؛ آلوسی، شهاب الدین، تفسیر روح المعانی،دار العلمیه، ج15، ص478.

[9] سورة  الکوثر: 1-3.

[10] زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج4، ص806.

[11] رازی، فخرالدین، تفسیر رازی، ج32، ص121.

[12] رازی، فخرالدین، تفسیر رازی، ج32، ص123.

[13] طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج10، ص417.

[14] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان،دار المعرفة، ج10، ص836.

[15] طوسی،  محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، احیائ التراث العربی، ج10، ص417-418.

[16] همان

[17] طبری، ابن جریر، جامع البیان،ج24، ص648-649.؛ طوسی،  محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، احیائ التراث العربی، ج10، ص417-418.

[18] سیوطی، عبد الرحمن، الدر المنثور فی التفسیر الماثور، دارالفکر، ج8، ص648؛طبری، ابن جریر، جامع البیان،ج24، ص648-649؛

[19] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار،موسسة الوفاء، ج8، ص16.

[20] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان،ج10، ص836.

[21] طبری، ابن جریر، جامع البیان،ج24، ص649.

[22] آلوسی، شهاب الدین، تفسیر روح المعانی،دار العلمیه، ج15، ص479.

[23] سیوطی، عبد الرحمن، الدر المنثور فی التفسیر الماثور، دارالفکر، ج8، ص648.

[24] آلوسی، شهاب الدین، تفسیر روح المعانی،دار العلمیه، ج15، ص479.

[25] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان،دار المعرفة، ج10، ص836.

 

[26] همان.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
12 + 0 =
*****