رهروان ولایت ـ اقتصاد مقاومتی، همان اقتصادی است که با روح انسان مومن موحد سازگار است، زیرا یک موحد، هرچند نیاز شدیدی هم داشته باشد، تا جایی که به اضطرار نرسد، از دیگری درخواستی نمیکند، و این رفتار در زندگی اولیای الهی به راحتی و به وفور مشاهده شده است.
بزرگان و اهل توحید، گاه حتی نسبت به حاجات کوچکی که برآوردن آن، زحمتی برای دیگران ندارد، باز عدم درخواست را ترجیح داده، و خود نسبت به رفع نیاز خویش، اقدام میکنند، اگرچه سختیهایی را نیز به همراه داشته باشد، زیرا شیرینی روح توحیدی بر سختی آن غلبه کرده و این افراد، برای اثبات صدق جمله «ایاک نستعین، تنها از تو یاری میجوییم»، به این سختیها و هزار برابر آن نیز با کمال میل تن میدهند.
اما در مقابل، انسانهای غیر موحد، اگرچه در ظاهر هم مسلمان و مومن باشند، بخاطر غلبه دنیاخواهی و اصالت لذتجویی، نمیتوانند از آنچه در دست دیگران است، ناامید بوده و خود را کنترل کنند، لذا با ترفندهای مختلف و چاپلوسیها و یا دلالی واسطهگران و دلالان، میکوشند، توجه دیگران را به خود جلب کنند تا بلکه مشمول عنایاتشان گردند، و این در حالی است که در بسیاری از موارد، تیرشان به سنگ میخورد، زیرا آن اغیار نیز دنبال سود بیشر خود بوده و به اصطلاح مار خورده و افعی گشتهاند و اینقدر ساده نیستند که به ساز اینان برقصند.
بنابراین اگر کسی به حساب دنیوی نیز محاسبه کند، نباید به اغیار دل ببندد. بلکه باید با اتکا به نیروی خدادادی و توکل بر خداوند متعال گام در مسیر گذاشته و جرکت کند، که در این صورت است که موفق خواهد شد.
امام رضا (علیهالسلام) میفرماید: «إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ لَا يَسْأَلَ رَبَّهُ شَيْئاً إِلَّا وَ أَعْطَاهُ فَلْيَيْأَسْ مِنَ النَّاسِ كُلِّهِمْ فَلَا يَكُونُ لَهُ رَجَاءٌ إِلَّا عِنْدَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَز،[1] اگر كسى میخواهد طورى باشد كه هر گاه از خدا چيزى درخواست نمود، خدا به او بدهد، بايد از همه مردم قطع اميد كند و تنها اميدش به درگاه او باشد » و نیز امام علی (علیهالسلام) میفرماید: «اصل الاخلاص الياس ممّا فى ايدى النّاس، [2] اصل اخلاص، نوميدى است از آنچه در دستهاى مردم میباشد».
اگر کسی بگوید، نباید در عصر حاضر از ارتباط با دولتها و ملتهای دیگر سرباز زنیم، زیرا این امر باعث عقب ماندگی ما خواهد گشت. در جواب میگوئیم: ارتباط با دیگران در چارچوب ارزشها و دستورات دینی اشکالی نداشته، بلکه از امور لازم میباشد، اما در عین حال نباید امید ما بدست آنان باشد، بلکه آنان نیز وسیلهای بیش نبوده و همه خیرات بدست خداوند متعال میباشد.
ضمنا باید همیشه آماده بود که اگر زمانی آنها ما را تنها گذاشتند، قدرت ایستادن بر روی پای خود را داشته باشیم، زیرا اگر تکیه کسی بر کسی یا چیزی زیاد باشد، زمانی که تکیهگاه از بین برود، یا خود را کنار بکشد، به مشکلات اساسی دچار خواهد شد، اما اگر به اندازه و معقول باشد، اگر او نیز عهدشکنی کند، این فرد از پا نخواهد افتاد.
ضمنا در بعضی جاها، اصل رابطه بیمعنا است، زیرا هویت طرف رابطه این است که تو نباشی یا زیر دست او باشی، در چنین حالتی ارتباط با او جز شکست و حذف استقلال و عزت خود معنایی نخواهد داشت. و در چنین جایی، ندای حسینیان، هیهات منا الذله [ذلت از ما به دور است] بوده، گرچه در این میان اهالی اسلام سقیفه، فریب خورده مشکلی را دراین ارتباط، احساس نمیکنند، زیرا حسینی نداشتهاند که عزت انسانی را برایشان معنا کند.
در این میان عدهای نیز با اینکه خود را از موالیان اهل بیت (علیهمالسلام)، میدانند، در عمل مانند اینان رفتار میکنند، گویا برای این عده نیز عزت انسانی مفهومی ندارد. و فهماندن معنای این گونه کلمات، برای کسانی که بخاطر دنیاگرایی قابلیت درک آن از دست دادهاند، بسی دشوار و گاه در حد محال است.
«عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال: إنّ اللّه تبارك و تعالى فوّض إلى المؤمن كلّ شيء إلّا إذلال نفسه.[3]، امام صادق (علیهالسلام) فرمود: خداوند متعال، زمام اختيار مؤمن را در دست خود او نهاده است، ولى تا آن حد كه خود را به خوارى و حقارت نيفكند».
----------------------------------------------------
پی نوشت:
[1] الكافي ،ج 2، ص 119
[2] شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم ، ج2 ، ص416
[3] گزيده كافى ؛ ج4 ؛ ص236