به بهانه اکران آنلاین فیلم سینمایی تفریق، به نقد و بررسی جدیدترین اثر مانی حقیقی میپردازیم.
تفریق فیلمی ایرانی به کارگردانی «مانی حقیقی» و تهیهکنندگی «مجید مطلبی» است در این فیلم «نوید محمدزاده» و «ترانه علیدوستی» به عنوان بازیگران اصلی حضور دارند.
در خلاصه داستان آمده است:
فرزانه مردی را در خیابان میبیند که با شوهرش جلال مو نمیزند. وقتی او را دنبال میکند و آن مرد را با زن دیگری میبیند، به گمان اینکه جلال به او خیانت میکند شروع به از بین بردن رابطه خود و شوهرش میکند. بعد از پلانی کوتاه از یک صحنهی زدوخورد، افتتاحیه فیلم با یک ترافیک طولانی و باران است. بارانی شدید و همیشگی، بارانی که علتش را نمیدانیم. همین ترافیک و بارانِ غیرمعمول این احتمال را افزایش میدهد که ما در طول فیلم شاهد ذهنیات کاراکتر اصلی (فرزانه، با بازی «ترانه علیدوستی») هستیم. که صد البته به دلیل عدم پرداخت درست، این مسئله مغفول میماند. در واقع فیلمساز تکلیفش با خودش معلوم نیست. فضای فیلم کاملا رئالیستی است اما برای فرار از نابلدی و توجیه اتفاقاتی که فیلمساز از تصویری کردن آن عاجز است رو به نمادهایی چون باران میآورد و قرار است باران علامت در آمیختگی این جهان و دنیای موازی باشد، اما چگونه؟ فیلمساز نابلد است و از ساختن جهان موازی عاجز!
فرزانه که باردار است و به همین دلیل داروهایش را قطع کرده است با شخصی مواجه میشود که مو به مو کپی همسرش است و کمی بعد نیز متوجه میشویم که اصلا یک زوج دیگر دقیقا مشابه فرزانه و همسرش جلال در این دنیا وجود دارد، محسن و بیتا!
فرزانه و جلال از طبقه اقتصادی پایین جامعه هستند، جلال مسئول ترخیص بارهای پدرش در این شهر و آن شهر است و فرزانه نیز مربی راهنمایی و رانندگی است. اما در طرف دیگر محسن و بیتا اوضاع اقتصادی درستی دارند تا فیلمساز دغدغهمند(!) ما شکاف اقتصادی را هم به نمایش بکشد!
تفریق فیلمی بیهمه چیز است، نه فیلمنامه بر چهارچوب منطقی و درستی استوار است و نه شخصیتها پرداخت درستی دارند. برای مثال دلیل این حجم از پرخاشگری و عصبانیت محسن -که نقش مهمی هم در قصه دارد- مشخص نیست و نمی دانیم چرا میخواهد همه را به باد کتک بگیرد. از سوی دیگر شخصیت فرزانه را هم تا انتهای فیلم نمیشناسیم با اینکه دوربین بسیار با وی همراه است.
بیتا و جلال نیز پرداخت درستی ندارند. نتیجه عدم پرداخت درست به شخصیتها این میشود که روابط نیز در نمیآید. مخاطب به هیچ عنوان رابطهی بیتا و جلال را درک نمیکند چرا که رابطه هر کدام از اینها با محسن و فرزانه را درک نکرده است.
در سکانسی که محسن قصد آزمایش بیتا در ماشین را داشت، بیتا از این آزمون سربلند بیرون آمد اما معلوم نیست محسن به چه علتی او را نیز به قتل میرساند. تفریق هنوز ما قبل فیلمنامه است و همین فیلمنامه شکل نگرفته، بنیان کار را زیر سوال برده است. کارگردانی مانی حقیقی هم چنگی به دل نمیزند و در واقع حقاً و انصافا با این متریال و بنمایه توقعی هم از او نمیرود. بازی بازیگران این فیلم با همه شهرت و آوازه نیز، ماقبل بد است. نه ترانه علیدوستی میتواند در دو نقش کار را در بیاورد و نه نوید محمد زاده بازی قابل قبولی ارائه میدهد.
ادامه دارد....