معصومین علیهمالسلام مصداق کامل و حقیقی دانشمند و عالِم محسوب میشوند که با نهایت بردباری، صاحب زیبایی بیانتها (در حیطه مخلوقات) شدهاند. کرامت ذاتی، اکتسابی و زیست کریمانه از وجود مبارک ایشان سرچشمه میگیرد.
زیارت جامعه کبیره گنجینه بزرگ امام شناسی و اعتقادات است. در این زیارت به برخی از ویژگیهای چراغهای هدایت با دقت فراوان و با عبارات ادبی و زیبا پرداخته شده است. در این زیارت درباره معصومین علیهمالسلام میخوانیم: «مُنْتَهَى الْحِلْمِ، وَأُصُولَ الْكَرَمِ»؛[1] «نهایت بردباری و ریشههای کرامت». نیکوست به شکل مختصر به معنای این دو صفت بپردازیم.
دانشمندی درنهایت زیبایی
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرماید: «العِلمُ أصلُ الحِلمِ؛ الحِلمُ زينَةُ العِلمِ»؛[2] «دانش خاستگاه بردباری است؛ زینت دانش، بردباری هست». بردباری از عقل و دانش سرچشمه میگیرد. دانشمند و عالم با نشان دادن بردباری بیشتر به زیبایی میرسد و محبوب دلها میگردد. مصداق تام و کامل عالِم، چهارده معصوم علیهمالسلام هستند و تمام ویژگیهای قرآنی که برای دانشمند ذکر شده بر این بزرگان صادق است؛ اما مزیت بزرگ این دانشمندان الهی نسبت به هر دانشمند دیگر این است که خود را به نهایت درجه بردباری و در نتیجه به نهایت درجه زینت و زیبایی رساندهاند. به این شکل این افراد محبوبترین انسانها در بین بندگان خدا هستند و یاد و نامشان محو نشدنی است.
خاستگاه کرامت
انسان دارای کرامت ذاتی است. خداوند متعال میفرماید: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ»؛[3] «ما فرزندان آدم را كرامت بخشيديم». این کرامت و بزرگی بیدلیل و گزاف نیست. بنا بر روایات اسلامی ریشه کرامت جد تمام انسانها و سجده ملائکه به او، وجود نور اهلبیت علیهمالسلام است.[4] به این معنا کرامت ابتدایی و سرشتی انسان از عظمت و بزرگواری حقیقت معصومین علیهمالسلام ناشی شده است. کرامت اکتسابی که با تقوای الهی به دست میآید جز با پیروی از هادیان خلق و پذیرش ولایت ایشان تأمین نمیگردد. خداوند میفرماید: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ»؛[5] «در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست». تقوا بدون ایمان و ایمان بدون تسلیم امر ولایت شدن معنا نمییابد. ریشه شکلگیری حالت تقوا و نیز راهنمایان به سوی حرام و حلال خدا، معصومین علیهمالسلام هستند. در عرصه کَرَم به معنای مرتبهای بلند از سخاوت و ایثار نیز اهلبیت علیهمالسلام الگویی بیمانند هستند که در شأن اطعام خالصانه آنها سورهای از قرآن (انسان) نازل گشته است.
پینوشت:
[1]. صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، چاپ دوم، جامعه مدرسین، 1413ق، ج2، ص609.
[2]. تمیمی الآمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، چاپ دوم، دار الکتاب الاسلامی، 1410ق، ج1، ص55.
[3]. اسراء: 70.
[4]. العروسی الحویزی، عبدالعلی، نورالثقلین، چاپ چهارم، اسماعیلیان، 1415ق، ج1، ص58.
[5]. حجرات: 13.