وارد سیاست و اداره جامعه شدن نه تنها به معنویت حقیقی آسیبی نمیزند؛ بلکه اگر در راستای مبانی اسلام در سیاست عمل شود، موجب تعالی معنوی بیشتر فرد و جامعه میشود.
آیا بین معنویت و قدرت سیاسی، پیوند مبارکی امکانپذیر است؟ برخی مدعی هستند که «تجربه چندین ساله نظام جمهوری اسلامی، نشان داده که پیوند میان معنویت و سلطه سیاسی در این دیار امری ناممکن است. سازمان سلطه معنویت زداست. امر معنوی را دود میکند و به هوا میفرستد؛ ازاینرو وقتی روحانیت با سیاست و سلطه عجین میشود از معنویت تهی میگردد». در برابر چنین ادعایی دقت به چند نکته ما را از خطر انحراف فکری مصون میدارد.
معنویت، ضابطه دارد
منظور از معنویت چیست؟ آیا هر امر احساسی و عاطفی معنوی است؟ اگر معنویت را اینگونه معنا کنیم و با همین فرمان پیش برویم، نهتنها سیاست و تشکیل حکومت؛ بلکه احکام جزایی اسلام و همه احکام جزایی عرفی در بین بقیه مردم نیز ضد معنویت خواهند بود. معنویتی که ریشه در اصول عقلانی و مستحکم اعتقادی ندارد، چه کمکی به بشر و نزدیک شدن او به خدا خواهد کرد؟ دانشمندان اسلامی، معنویتی که ناشی از کنارهگیری از جمع و سازش با ظالمان باشد را شیطانی میدانند و برای معنویت حقیقی و درست، ضوابط عقلانی و وحیانی قائل هستند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام و معنویت
از نظر طرفداران این گفتمان آیا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام هم در حدود پنج سال حکومت خویش از معنویت خالی گشته است؟! آیا میتوان عابدترین مردمان تاریخ را دور از معنویت دانست؟! مصداق کاملی چون حضرت علی علیهالسلام نشان میدهد که مشکل از سیاست نیست؛ بلکه انسان میتواند در جایگاههای مختلف، معنوی و متعالی زیست کند. آنچه انسان را از خدا و معنویت دور میکند، ظلم به خود و دیگران است، اعم از اینکه شخص ظالم در جایگاه سیاسی باشد یا نه. بله سیاستمداران ظالم این امکان را دارند که جنایت و ظلم وسیعتری بیافرینند و از خدا بسیار دور شوند یا خدمتی بزرگ نمایند و بسیار مقرب درگاه الهی شوند.
استقرای ناقص
فرض کنیم قضاوت یکجانبه این تفکرات درباره نظام مقدس جمهوری اسلامی، درست باشد. باز مشخص نیست که چگونه با بررسی یک مقطع کوتاه چهلساله درباره رابطه کلی معنویت و سیاست به نتیجه رسیدهاند؟ آیا میشود با نگاه به مقطعی کوتاه و بسیار کوچک از تاریخ نتیجه گرفت که بین معنویت و سیاست سازگاری ناممکن است؟
بررسی همهجانبه
ما وجود ضعف و برخی اشکالات در اداره جامعه را انکار نمیکنیم؛ اما معتقدیم باید وجود خیل جوانان مؤمن و انقلابی، رونق توجه به مراسم مذهبی، افزایش چشمگیر سطح سواد و اطلاعات دینی نسبت به گذشته و بسیاری از مؤلفههای دیگر از جمله موانع و دشمنان را در ارزیابی منصفانه لحاظ کرد. با این محاسبه نهتنها معنویت دود نشده؛ بلکه افزایش قابل قبولی یافته است.