رهروان ولایت ـ چه بسا، بتوان گفت که از دهه 70 این شعار؛ «فرزند کمتر و زندگی بهتر» از سوی دولت مردان کشورمان رونمایی شد که به سرعت نیز در میان اقشار جامعه گسترش پیدا کرد. البته قبل از آن، روند کنترل جمعیت در بین خود مردم در حال رخ دادن بود که با آمدن این شعار، به صورت جدّیتری پیش رفت.
ابزاری که دولت برای کنترل و کاهش جمعیت استفاده کرد، این بود که اگر فردی صاحب فرزند چهارم و یا بیشتر میشد، دیگر نمیتوانست فرزند چهارم خود را به مانند سایر اعضا تحت پوشش بیمهای قرار دهد و مجبور میشد که حق بیمهای فرزند چهارم را به صورت جداگانه پرداخت کند.
امّا در ادامه این روند، بسیاری از خانوادهها به ویژه خانوادههایی که مشغولیتی در زندگی داشتند، به تدریج رو به تک فرزندی آوردند، به طوریکه اکنون تعداد قابل توجهی از جوانان و نوجوانان، تک فرزند هستند.
در حال حاضر، بحرانی که کشور و جامعه ما به آن دچار شده، این است که ادامه این روند جمعیتی موجب فراهم شدن رشد منفی جمعیتی در کشور میشود. از یک طرف جوانانی که به سن ازدواج رسیدهاند، حاضر به ازدواج کردن نیستند و آنهایی که ازدواج کردهاند، حاضر نیستند فرزندآوری کنند و از طرفی هم آنهایی که دارای فرزند هستند، حاضر نمیشوند که بیشتر از یک فرزند بیاورند. از این رو به صورت طبیعی و تدریجی، جامعه با رشد منفی جمعیتی در آینده مواجه خواهد شد.
هر چند که اگر اکثر خانوادهها اکنون حاضر به قبول دو فرزندی باشند، جامعه ما با رشد منفی جمعیتی مواجه نخواهد شد، ولی در نهایت روند صعودی جمعیتی در کشور کُند و کمتر خواهد شد.
چه بسا، یکی از دلایل مهمی که برای کم فرزندی آورده میشود، مشکلات و موانع اقتصادی و عدم تأمین آن از سوی خانوادهها با توجّه به سیر تورمی، که در کشورمان موجود است، باشد.
امّا اگر به طور دقیق و تحلیلی به این قضیه نگاه و بررسی کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که مشکلات و موانع اقتصادی در برخی موارد، تنها به عنوان یک بهانه میتوان تلقی کرد و در واقع مشکل از جایی دیگر است؛ به عبارت دیگر تلقی ما از این مشکلات، ناشی از ضعف ایمان و کم توکلی ما به وجود هستی بخش است.
خدای متعال در مورد افرادی که به دلیل ترس از روزی فرزندانشان حاضر به فرزندآوری نمیشوند، میفرماید: «وَ لا تَقْتُلوا اولادَکُم خَشْیَةَ اِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُم و ایّاکم؛ فرزندان خود را از ترس فقر نکشید، ما اینها و شما را روزی میدهیم.»[1]
در روایتی از امام رضا(علیهالسلام) آمده است که شخصی به نام بکربن صالح خطاب به حضرت نوشته بود: بعد از سلام و ... بنده 5 سال است که از فرزند دار شدن امتناع و خودداری میکنم، همسرم نیز فرزند نمیخواهد و میگوید؛ از آنجایی که آهی در بساط نداریم، بزرگ کردن فرزند کار بسی دشوار است. حضرت(علیهالسلام) در پاسخ به آن شخص فرمود: «فرزند را طلب کن که خدای متعال روزیش را میدهد.»[2]
از طرفی اگر یک استقراء ناقصی هم در مورد افرادی که در اطرافمان زندگی میکنند، داشته باشیم، متوجه میشویم که خانوادههایی که دغدغه چندانی نسبت به مسائل اقتصادی و مالی ندارند و به نوعی میتوان گفت نسبتا مرفه هستند، نوعا از فرزندان کمتری برخوردار هستند، در حالیکه خانوادههایی که مرفه نیستند، از فرزندان بیشتری نسبت به آن گروه برخوردارند. لذا این قضیه موید این است که مشکلات و مسائل اقتصادی نمیتواند دلیل قانع کنندهای برای کم فرزندی باشد؛ زیرا اگر مسائل اقتصادی از اولویت بالایی برخوردار بودند به طبع باید خانوادههایی که مشکل مالی ندارند، از فرزندان بیشتری برخوردار باشند، حال آنکه اینگونه نیست.
عوامل کم فرزندی:
امّا با این بیان، چه عاملی موجب این پدیده[کم فرزندی] در جامعه شده است؟ اگر قصد جواب دادن به این سوال را داشته باشیم، شاید کلی ترین پاسخ این باشد که پدیدهای به نام کم فرزندی متأسفانه به یک فرهنگ و در نتیجه تبدیل به یک هنجار در جامعه شده است، به طوریکه اگر در جامعهای منتشر شود که مادری برای بار سوم و یا چه بسا بار چهارم باردار شده باشد، توجّهات را به خودش جلب میکند و موجبات سوژه شدن بین اقوام و اطرافیان میشود که متاسفانه این مسائل ناشی از فرهنگ نادرستی است که به صورت یک هنجار اجتماعی در جامعه ما رسوخ کرده است.
یکی دیگر از عواملی که میتواند در این موضوع نقش مهمی داشته باشد؛ اشتغال زنان در بیرون از خانه است. به این دلیل که وقتی خانمی به صورت میانگین، در حدود یک سوم زمان روزانه خود را در بیرون از خانه اختصاص دهد، به طبع زمان وحوصله کافی برای رسیدگی به فرزندان و همچنین همسر خود را نخواهد داشت، به ویژه در خصوص فرزندان نوزاد و شیرخوار و همچنین خردسال که نیازمند وقت و حوصله بیشتری هستند.
هرچند که نمیتوان گفت که تمام زنان شاغل این گونه هستند و وقت کافی برای خانواده خود نمیگذارند، امّا باید قبول داشت که درصد قابل توجّهای از زنان شاغل توانایی این همه وقت و حوصله برای کار بیرون از خانه و داخل خانه را ندارند و این هم کاملا طبیعی است.
از طرفی، متاسفانه در جامعه ما به تدریج اشتغال زنان به صورت یک هنجار و فرهنگ تبدیل شده است، بطوریکه اگر زنی شغلی بیرون از منزل داشته باشد، گویا از شأن بالاتری نسبت به زنی که خانهدار است، برخوردار میباشد. درحالیکه باید به این مسئله توجّه داشت که اشتغال زنان نباید به یک ارزش و فرهنگ تبدیل شود، بلکه در موارد قابل توجّهای اشتغال زنان، با حرمت شکنی و فساد همراه است.
البته برخی شغلها برای زنان لازم است و نیاز جامعه را برآورده میکند. مانند؛ شغل معلمی، پزشکی و مشاغلی از این دست که گاهی متاسفانه به درستی هم مدیریت نمیشوند؛ مثلا خانم دکتری که به راحتی مرد نامحرم را معاینه میکند، درحالیکه پزشک مرد وجود دارد.
نقش سیما:
متاسفانه سریالهای تلویزیونی نیز نقش مهمی در ایفا کردن فرهنگ تک فرزندی در جامعه داشتهاند، بطوریکه در بسیاری از این مجموعه سریالها شاهد خانوادههای متمدن و مرفه با تنها داشتن یک فرزند یا نهایتا دو فرزند بودیم و طوری در این سریالها وانمود میشد که خانوادهای که فرزند زیادی دارند، از شأن اجتماعی کمی برخوردارند و به نوعی نامتمدن هستند.
از طرفی هم در اکثر این سریالها، خانمهای با تمدن و فرهنگ را خانمهایی الزاما تحصیل کرده، شاغل و کم فرزند معرفی میکردند، که ادامه این روند به صورت سالیان سال وبه صورت تدریجی اثر گذار خواهد بود.
-----------------------------
منبع:
[1]. اسراء،31
[2]. مکارم الأخلاق/ طبرسی/ ص224
نظرات
سلام. فقط میتونم بگم برای رسانه متأسفم. با اینکه رهبر تأکید زیادی به فرزند بیشتر دارند اما هنوز تو تبلیغات بازرگانی شاهد خانواده های دو فرزندی هستیم. یعنی عملاً رسانه این موضوع رو هنوز جدی نگرفته....