احادیثی که در منابع اهلتسنن پیرامون وجوب روزه رمضان گزارش شده، علاوه بر داشتن سند ضعیف، بیانگر عدم اطلاع پیامبر معظم اسلام از قوانین ادیان پیشین و همچنین حسادت میباشد که با مقام و جایگاه بالا و رفیع آن حضرت سازگار نیست.
یکی از چالشها و پرسشهایی که آتئیستها و اسلامستیزان پیرامون تعالیم اسلامی مطرح میکنند، مسئله چگونگی و جریان وجوب روزه ماه رمضان است. آنان با استناد به گزارش تاریخنگاران و حدیثنگاران مشهور اهلتسنن، چنین برداشت میکنند که وجوب روزهداری در ماه رمضان، بر اساس حسادتی بود که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله نسبت به دیگر ادیان الهی و سنتهای جاهلی داشتند.
گزارش اهلتسنن از این جریان چنین است: «در دوران حضور خاتمالانبیاء صلیاللهعلیهوآله در مکه، قریش همواره روز عاشورا را روزهداری میکردند و آن حضرت نیز به مسلمانان فرمان دادند که این روز را روزهدار باشند، اما با نازل شدن آیات وجوب روزه رمضان، روزه روز عاشوراء منسوخ گشت».[1]
همچنین گزارش شده: «هنگامی که پیامبر معظم اسلام صلیاللهعلیهوآله به مدینه هجرت کردند، دیدند که یهودیان در روز عاشورا روزه میگیرند. هنگامی که ایشان علت این روزهداری را جویا شدند، معلوم شد که در روز عاشورا، فرعون غرق شد و حضرت موسی علیهالسلام به این شکرانه، روزهداری کردند و این یک سنت در میان یهود شد. پس پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله این سنت و شیوه در روزهداری را برای مسلمانان سزاوارتر دانسته و به آن امر کردند. تا اینکه آیات روزه ماه رمضان مخصوص دین اسلام نازل شد».[2]
این شبهه دارای چندین پاسخ است:
الف- تمام احادیث مزبور دارای سند نامعتبر و ضعیف هستند.[3]
ب- با چشمپوشی از اعتبار این احادیث، این اشکال مطرح میشود که واژه «عاشورا» یک واژه اسلامی است؛ یعنی پس از شهادت امام حسین علیهالسلام در سال 61 هجری، به روز دهم ماه محرم، عاشورا گفته شد و پیش از اسلام، این نامگذاری وجود نداشته.[4] همچنین در سنتها و قوانین آئین یهود، هیچ روزی بهعنوان عید عاشورا وجود ندارد که در آن روز، روزهداری کنند.[5]
پس بیتردید این احادیث، از این نظر که در مورد روزهداری قریش و یهود در روز عاشورا است، جعلی هستند.
ج- مفهوم واضح و روشن این احادیث آن است که پیامبر معظم اسلام صلیاللهعلیهوآله بر اساس یک جریان مشابهسازی و همانندسازی میان قوانین اسلام و ادیان گذشته، از خداوند خواستند که روزهداری نیز برای مسلمانان واجب شود؛ یعنی ایشان افزون بر آنکه از قوانین و آئین ادیان گذشته آگاهی نداشتند، نقص قوانین اسلامی را با برداشت از قوانین ادیان قبلی تکمیل کردند.
تمام این مطالب چیزی جز کاستن مقام و جایگاه خاتمالانبیاء صلیاللهعلیهوآله نزد اهلتسنن نیست. متاسفانه این چالش، نمونهای از صدها حدیث و گزارش پیرامون آن حضرت در منابع اهلتسنن است که جعلی بودن آنها با اندکی تأمل مشخص و واضح میگردد.
پینوشت:
[1]. بخاری، محمد، صحیح البخاری، ج3، ص288، کتاب الصوم، وزارت اوقاف مصر.
[2]. بلعمی، ابوعلی، تاریخ بلعمی، ج3، ص105، البرز.
[3]. مرتضی عاملی، سید جعفر، الصحيح من السيرة النبي الأعظم، ج4، ص304، دار الحدیث.
[4]. ابندرید، محمد، جمهرة اللغة، ج2، ص727، دار العلم.
[5]. تیجانی، محمد، الشيعة هم أهل السنة، ص302، انصاریان.