بر اساس یک حدیث ساختگی و جعلی در منابع اهلتسنن، پیامبر معظم اسلام از پاسخ به پرسش جبرئیل بازماندند و تا سه مرتبه مورد آزار و اذیت او قرار گرفتند. این گزارش نه تنها با مقام فرشته وحی سازگار نیست؛ بلکه باعث تهمت کذب به خاتم الانبیاء (ص) نیز خواهد شد.
انحراف تاریخی سقیفه میان امت مسلمان همواره یاد این ضربالمثل را زنده میکند که «خشت اول گر نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج». کاملا طبیعی است که وقتی خلافت و جانشینی امیرالمؤمنین علیهالسلام به عنوان واسطه میان زمین و آسمان انکار شود، افراد ناشایست و بیلیاقت رهبری میلیاردها مسلمان را برعهده میگیرند و فقط جهل و غفلت را برای آنان به ارمغان میآورند.
متاسفانه شیوه برخورد اهلتسنن با روایات، جمود و اصرار بر پذیرش الفاظ است بدون آنکه آنها را با معیار عقلانی سنجش کنند. همین وضعیت باعث شده که ویژگیهای نامناسب و زشتی را که در احادیث بیان میشود به خدا و پیامبر نسبت دهند. بر همین اساس، باور اهلتسنن نسبت به لحظات آغازین بعثت خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله بسیار عجیب و نامعقول است. این باور برگرفته از روایاتی است که افراد ستمکار و منحرف آنها را جعل کردهاند.
طبق گزارش منابع کهن حدیثی نزد اهلتسنن،[1] آن هنگام که جبرئیل علیهالسلام بر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نازل شد، سخنش را با آیات نخست سوره علق آغاز کرد و به پیامبر گفت: «اِقرَأ» یعنی «بخوان». پیامبر در پاسخ فرمودند: «مَا أَنَا بِقَارِئ»؛ «من خواننده و اهل خواندن چیزی نیستم». در این حال بود که فرشته وحی پیامبر را در آغوش خود گرفت و ایشان را به شدت فشار داد تا جایی که پیامبر اذیت شدند. سپس ایشان را رها کرد و دوباره گفت بخوان و همان پاسخ را از پیامبر شنید. فرشته وحی دوباره پیامبر را فشار میدهد و این وضعیت برای بار سوم نیز تکرار میشود. تا اینکه فرشته وحی آیه اول سوره علق را برای پیامبر میخواند.
دقت عاقلانه و منصفانه در این حدیث، ساختگی بودن آن را آشکار خواهد کرد:
1- پیامبر به جای آنکه سه مرتبه بفرماید من قاری و خواننده نیستم و سختی فشار در آغوش فرشته وحی را تحمل کنند، چرا از فرشته وحی سوال نکردند که چه چیزی را باید بخوانم؟
2- وقتی جبرئیل در مرتبه نخست متوجه شد که پیامبر میفرماید من قاری و خواننده نیستم، چرا در همان ابتدا، راه صحیح و مقصود خود را به پیامبر نگفت و تا سه مرتبه ایشان را اذیت و آزار داد؟ آیا او در مقام معلم و آموزگار نازل شده بود یا یک فرشته شکنجهگر؟
3- چرا در باور اهلتسنن، حضرت موسی علیهالسلام از چنان شجاعت و قدرتی برخوردار است که میتواند با یک سیلی محکم، فرشته مرگ را از خود دور کند،[2] ولی پیامبر معظم اسلام صلیاللهعلیهوآله شجاعت ندارد و باید تا سه مرتبه اذیت فشار آغوش فرشته وحی را تحمل کند؟[3]
4- هدف جبرئیل از نازل شدن بر پیامبر چه بود؟ آیا مأموریت جبرئیل آن بود که قرائت و خواندن را به پیامبر تعلیم دهد و یا آنکه با خود کتابی آورده بود تا پیامبر آن را بخواند؟ از پاسخ پیامبر که میفرمود: «من خواننده و قاری نیستم»، برداشت میشود که جبرئیل برای تعلیم قرائت نیامده بود، در حالیکه میدانیم پیامبر «اُمّی» بوده و به مکتب نرفته بودند.
5- پرسش اصلی آن است که پاسخ نخست پیامبر به جبرئیل که فرمود من قاری و خواننده نیستم، آیا صادقانه بود یا دروغ؟ اگر ایشان - نعوذ بالله - دروغ گفته، چگونه میتواند شایستگی مقام و جایگاه نبوت را داشته باشد؟ و اگر ایشان صادقانه پاسخ دادند، چرا جبرئیل از این پاسخ قانع نشد و تا سه مرتبه پیامبر را آزار داد؟[4]
اینجاست که روایات منقول از اهلبیت علیهمالسلام واقعیت را در این زمینه بیان میکنند. در منابع شیعی این جریان به شکل دیگری گزارش شده؛ امام باقر علیهالسلام فرمودند: «جبرئیل بر پیامبر نازل شد و عرضه داشت: «یا محمد بخوان» و پیامبر پاسخ دادند: «چه چیز بخوانم؟»، سپس آیات ابتدایی سوره علق را بر ایشان تعلیم داد».[5]
پینوشت:
[1]. بخاری، محمد، صحيح البخاري، ج8، ص82، تتمة کتاب التفسیر، وزارة اوقاف مصر ؛ ابنحجاج، مسلم، صحیح مسلم، ج1، ص139، دار الحدیث.
[2]. نسائی، احمد، سنن النسائی، ص233، بیت الافکار الدولیة ؛ ابنحجاج، مسلم، صحیح مسلم، ج4، ص1843، دار الحدیث.
[3]. مظفر، محمدحسن، دلائل الصدق، ج4، ص140، مؤسسة آلالبیت علیهمالسلام.
[4]. مرتضی، جعفر، الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلیاللهعلیهوآله، ج3، ص18، دار الحدیث.
[5]. قمی، علی، تفسیر القمی، ج2، ص430، دار الکتاب.