رهروان ولایت ـ اگر انسان بخواهد بهطور کامل مطیع خداوند باشد و در همه رفتارهایش او را اطاعت کند و اگر بخواهد در نماز حضور قلب و خضوع داشته باشد و از وقتی اللهاکبر نماز را میگوید، جز یاد و ذکر خدا به ذهنش راه نیابد، باید بتواند ذهنش را مهار کند.
وقتی انسان مالک ذهن خود نباشد و بر آن کنترلی نداشته باشد، ادراکات و خاطرات پیشین در فرصتهای خاص، بهویژه هنگام نماز که از سرگرمیهای دیگر فارغ است، در ذهن انسان جولان میدهند. بیسبب نیست که گاهی آنچه انسان فراموش کرده بود و پیش از نماز به یاد نمیآورد، در نماز به یادش میآید.
در نماز به دلیل سرگرم نبودن انسان به کارهای روزمره، ذهن فرصت مییابد که به محفوظات خود بپردازد و بسیاری از امور فراموششده را به یاد آورد. همچنین کسی که بر ذهن خودکنترلی ندارد، هنگام مطالعه متمرکز نیست و به امور بیگانه بامطالعه توجه میکند. درنتیجه از آن مطالعه نتیجهای به دست نمیآورد.
انسان هنگامی میتواند بر ذهن خود تسلط یابد که در تصمیم خود سست اراده نباشد و جدیت ورزد. گاهی اوقات انساندوست دارد کاری را انجام دهد، اما آن را بهتاخیر میاندازد. برای مثال، نیمهشب برای نماز بیدار میشود، اما با خود میگوید: میخوابم و چند دقیقه دیگر بیدار میشوم و نماز شب میخوانم. بارها بیدار میشود و میخوابد و نماز شب را بهتاخیر میاندازد تا سرانجام زمانی از خواب برمیخیزد که زمان خواندن نماز شب گذشته و چهبسا نماز صبحش نیز قضا شده است. این مسامحه و بهتاخیر انداختن کار، ازآنروست که انسان مالک اراده خود نیست و در تصمیم و ارادهاش جدیت به خرج نمیدهد.
«اگر انسان بخواهد مالک اراده خود باشد، باید مالک ذهن خویش باشد. آدمی وقتی میتواند بر ذهنش چیره شود که چشم و گوش خود را مهار کند؛ و آسانترین و عمومیترین راه برای کنترل ذهن و یافتن حضور قلب و تمرکز فکر در نماز و عبادت، مهار چشم و گوش است.»[1]
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام درباره اوصاف متقین میفرمایند: «غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النَّافِع لَهُم»، [2]؛ «ازآنچه خداوند حرام کرده، دیده بر هم مینهند و گوشهای خود را برای شنیدن علم سودمند میگشایند.»
درواقع اگر انسان هر عکس، فیلم و یا منظرهای را ببیند و یا به هر صدایی و سخنی گوش بدهد و از آنطرف توقع داشته باشد که حضور قلب در نماز داشته باشد، این امر، یک توقع بیجا و بیموردی است. چون این شخص، مقدمات حضور قلب که همان حفظ چشم و گوش از امور حرام بود را، فراهم نکرده است و لذا نباید انتظار حضور قلب در نماز را هم داشته باشد.
بنابراین هنگامیکه انسان چشم و گوش خود را کنترل کند، بر ذهن خود چیره میشود و خالصانه و صادقانه و با حضور قلب، خدا را عبادت میکند؛ اما اگر چشم و گوش انسان یله و رها باشد و به هر چه خواست، بنگرد و به هر چه خواست، اعم از موسیقی حرام، غیبت و تهمت و دیگر سخنان حرام، گوش کند، نه بر ذهن خویش چیره خواهد شد و نه مالک اراده و تصمیم خود خواهد بود و درنتیجه، هنگام عبادت و نماز، فکرش آشفته میشود و حضور قلب و خضوع نخواهد داشت.
------------------------------
پینوشت:
[1]. محمدتقی مصباح، سیمای سرافرازان، ص 260-261
[2]. نهجالبلاغه، صبحی صالح، خطبه متقین، ص 303
نظرات
به نام خدا
بسیار عالی بود.
زیبا ومفید بود خدا خیرتون بده
عالی بود