آیا مهاجرت مسلمانان به کشورهای غیر اسلامی نشان از نقص در اسلام است؟

14:48 - 1403/04/06

مهاجرت و پناهندگی به کشورهای غیر اسلامی توسط مسلمانان نمی‌تواند نشان از نقصان و کمبود در دین اسلام باشد؛ زیرا در بسیاری از کشورهای اسلامی ظرفیت حمایت همه‌جانبه از مسلمانان وجود دارد. البته طبیعی است که در برخی کشورهای اسلامی، ضعف مدیریت حاکمان در برقراری رفاه و عدالت، زمینه مهاجرت را فراهم می‌سازد.

ملحدان و اسلام‌ستیزان در راستای مخدوش ساختن چهره ملکوتی دین مبین اسلام در نگاه مخاطبان خود، ادعا می‌کنند اگر پذیرش اسلام دارای منفعت بود و گسترش اسلام در ممالک اسلامی مورد رضایت مسلمانان قرار داشت، بسیاری از مهاجران مسلمان به جای آنکه به کشورهای پیشرفته غربی مهاجرت کنند، به‌سوی مهد اسلام یعنی دو شهر مکه و مدینه مهاجرت می‌کردند. اشتیاق بسیاری از مسلمانان برای سکونت در کشورهای غیر اسلامی نشان از نقص و بی‌فایدگی در اصل دین اسلام دارد.

در پاسخ به این ادعا چند نکته بیان می‌شود:

کاملاً واضح و مشخص است که دلیل بیشتر کسانی که کشورهای پیشرفته غربی را مقصد مهاجرت خود قرار می‌دهند، گزارش‌های مربوط به امکانات گسترده رفاهی، تحصیلی و اقتصادی کشورهای مزبور است که در رسانه‌ها و یا از افراد مورد اعتماد خود شنیده‌اند.

به هر روی این واقعیت قابل انکار نیست که میزان پیشرفت کشورهای غربی در مقایسه با کشورهای اسلامی بسیار بالاتر و بهتر است، اما پرسش و چالش اصلی در برابر ملحدان و اسلام‌ستیزان دو نکته است:

1- نخست آنکه آیا عقب‌ماندگی و پیشرفته نبودن کشورهای اسلامی واقعیت دارد و مسلمانان ساکن در این کشورها نمی‌توانند در وطن خویش به نقطه و هدف مطلوب خود دست پیدا کرده و حتماً لازم است به کشورهای غیر اسلامی پیشرفته مهاجرت کنند؟

واقعیت آن است که کشورهای مسلمان به چند کشور جنگ‌زده و درگیر با غارتگران جهانی منحصر نمی‌شود؛ بلکه کشورهای مسلمان مانند ایران، مالزی، اندونزی، پاکستان، قطر، امارات، بحرین و الجزایر، مهد رویش بسیاری از دانشمندان برجسته شده و همچنین پیشرفت چشمگیری در عرصه‌های گوناگون فناوری به دست آورده‌اند. بنابراین، مهاجرت مسلمانان از کشور خود به کشورهای غیر اسلامی دلیل و شاخص معتبری برای قضاوت دین اسلام نیست.

2. آیا پایین بودن رتبه پیشرفت کشورهای اسلامی در مقایسه با کشورهای غیر اسلامی، به دلیل ترویج دین اسلام و قوانین آن است و یا آنکه نقص‌های مدیران جامعه و ضعف حاکمیت از یک سو و چپاول و استعمار قدرت‌های خارجی از سوی دیگر باعث چنین وضعیتی شده است؟

نمونه بارز از عقب‌ماندگی در کشورهای اسلامی، مشاهده وضعیت شهرهایی مثل مکه و مدینه و به‌طور‌ کلی کشور عربستان است؛ حاکمیت در این کشور تلاش می‌کند که با استفاده از هزینه‌های به دست آمده از فروش نفت و گاز، خود را در سطح کشورهای پیشرفته قرار دهد، اما متأسفانه در مورد رسیدگی به وضعیت رفاه اجتماعی و برقراری عدالت میان شهروندان خود ناتوان است.

گرچه حاکمان عربستان خود را مسلمان معرفی می‌کنند، اما سیاست‌های حاکمیتی آنها، وابستگی بسیار زیادی به قوانین و خواسته‌های کشورهای ابرقدرت غربی دارد و تابع محض آنها محسوب می‌شوند، در حالی‌که قرآن به صراحت از مسلمانان خواسته که هیچ دوستی و مودتی با کافران و دشمنان دین ایجاد نکنند.[1]

به هر روی، ملحدان و اسلام‌ستیزان به دلیل تعصب و عدم آگاهی از واقعیت‌ها نتوانسته‌اند پاسخ هر دو پرسش را به خوبی درک کنند.

پی‌نوشت:
[1]. ممتحنة، 1.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 13 =
*****